eitaa logo
باند پرواز 🕊
1.2هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.3هزار ویدیو
26 فایل
چگونه دربند خاک بماند آنکه پروازآموخته است! اینجا باندپروازشماست وشهداپر پرواز🕊 خوش آمدید💐 کجا گل‌های پرپر می فروشند؟! شهادت را مکرّر می فروشند؟! دلم در حسـرت پرواز پوسید کجا بال کبوتر می فروشند ؟💔 خادم الشهدا @Mohebolhosainam @Am21mar
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مولای من، یا صاحب الزمان💚 در حوالیِ نام نازنینت روزم متبرک می شود و لحظه هایم جان می گیرد من در پناهِ نگاه پدرانه ات امیدوار و سرزنده ام.... 🌷شکر خدا که شما را دارم. ..🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋ قلب مرا زدند از اول به نامتاݩ مݩ آمدم همیشه بمانم غلامتاݩ با یڪ درود صبح خود آغاز می‌ڪنیم ماییم واشتیاق«عَلیڪ‌السلامتاݩ» السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ♥️ 🌹 https://eitaa.com/BandeParvaz
1_2707049738.mp3
4.27M
-سَلامُ‌اللّٰه‌عَلَیكَ -میشنوی‌سلامَمو..♥️ کربلایی حسین طاهری رزق صبحگاهی 🌱🌺 https://eitaa.com/BandeParvaz
«رستگارے» چیست؟ همان نگاهِ‌پرلطفِ امام‌حسین{ع} به دلِ زائری که دلتنگ است و از دور به او سلامـ میدهد؛ رستگارے درهمین نگاه کریمانه‌است..🍃 حسین جانم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانام ویادخدا وعنایات خاصه ائمه اطهار علیهاالسلام وشادی روح مطهرحضرت زهرا سلام الله علیها 💚 امروزپنج شنبه۱۵دی بیست ونهمین روز از چله حدیث کساء رابه یادشهیدمدافع حرم عبدالحسین یوسفیان میخوانیم.🌷
درحصار |چـ🍃ـادر| خود در امانے تا ابد✨ قدڕ ایـن ارثیـه را باید بدانے تا ابـد پاڪ بودݩ❣اولین شرطست میخواهے اگردر پناھ☝️🏼 چادر زهــرا بمانے تاابد فاطمی https://eitaa.com/BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشه میگفت: زیباترین شهادت را مےخواهم! یڪ بار پرسیدم: شهادت خودش زیباست؛ زیباترین شهادت چگونه است؟! در جواب گفت: زیباترین شهادت این است ڪه جنازه‌اے هم از انسان باقے نماند :) https://eitaa.com/BandeParvaz
سیره تربیتی شهدا 📝 راوی: همسر شهید نیلچیان 🔶 شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش. 🔹 مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسم‌مان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛ ♦️ البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواج‌مان را ببینند؛ این که می‌شود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود. ⚜ عروسی‌مان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانه‌ی بخت. 📚 کتاب قرمز رنگ خون بابا