eitaa logo
باند پرواز 🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6.6هزار ویدیو
30 فایل
چگونه دربند خاک بماند آنکه پروازآموخته است! اینجا باندپروازشماست وشهداپر پرواز🕊 خوش آمدید💐 کجا گل‌های پرپر می فروشند؟! شهادت را مکرّر می فروشند؟! دلم در حسـرت پرواز پوسید کجا بال کبوتر می فروشند ؟💔 خادم الشهدا @Mohebolhosainam
مشاهده در ایتا
دانلود
به هنگام انجام پر و ناپذير و در ميدان مبارزه و باک بود و تا آخرين قطره خون در راه احياي کلمه الله♡ تلاش می کرد. 🍃⚘🍃 اسلامي را به عنوان بزرگترين الهي مي دانست و معتقد بود که باید مثل خليل الله از تمام زندگي مان بگذريم و از انقلاب کنیم گروههاي ضد انقلاب را تفاله هاي شيطان بزرگ مي دانست. 🍃⚘🍃 سرانجام علیرضا هاشمی نژاد هم در تاريخ 25 دی ماه 1365 در در کربلای 5 به آرزویش که همانا در راه ♡بود رسید. 🍃⚘🍃 پیکر در تاريخ 16 بهمن ماه 1365 در شيراز تشييع و در گلستان دارالرحمه خاکسپاری شد. 🍃⚘🍃
‌ ســـــلام .. ♨️اومدم چند ڪلامے باهات حرف بزنم.😊 نمیدونم الان چیـا ڪم دارے⁉️ ڪجـاهاے زندگیت گره داره⁉️ ناراحتیـت چیا هست⁉️ نمیدونم چقدر تلاش ڪردے برے .. نمیدونم چقدر برا دلـ💔ـواپسے.. چقدر دلت هوایے میشہ برا اومدنش..😔 ♨️چند تا حرف دارم برات ڪہ اگہ خوب دل بدے شاید یہ جا پیدا ڪنے ڪہ برے دردودل ڪنے غصه هاتو ڪم ڪنے دیگہ هے نگے من ڪہ تنهـام☺️ 👈هر وقت دلتــ💔ــ ـگرفت از آدما، دلت تنگ شد براے یہ رفیق مهربون💞 ڪہ بتونے حرفاتو بهش بگے برو سر مزار ...🌷 اونجا یہ برا خودت انتخاب ڪن، سر مزارش حرفاتو بزن.. اگہ نمیتونے برے، بگرد دنبال شهیدے ڪہ تورو نگہ میداره...👌 باهاش شو😊 حرفاتو بهش بزن.. اصلا رودربایستے نڪنیااا همہ رو بگــــو بےتعارف.. این رفیق با بقیہ رفقات فرق دارهااا😌 حتے اگہ غصہ هات😓 سر اشتباهات خودت بود.. نمازت قضا شد، غیبت شنیدے، نگاهت بہ خطا رفت⛔️ برو بهش بگــو ڪہ دلت شڪستہ از گناه📛، بگو غم دارے برا دورے از ، بگو دستتو بگیره.. بهش بگو :👥 من یہ رفیق شهید🕊 دارم اونم ؛هوامو داشته باش😔 تویے ڪہ زنده اے تویے ڪہ دنیا رو چشیدے و دردامو میفهمے.. آخ اگــہ ڪہ دلــت بشـڪنہ... 😔 خودش خریدار دلتــ❤️ــہ حتما امتحانش ڪن 👌 ...✌️ https://eitaa.com/BandeParvaz
🗣اومد بهم گفت: " میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ "🙂 ساعت ۴ صبح بیدارش کردم ، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون...🚶🏻‍♂ بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت ، اما نیومد ..⏰ نگرانش شدم😟 ؛ رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و توش نماز شب می خونه و زار زار گریه می کنه !⚰😳 🔸بهش گفتم : " مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی ! می خواستی بخونی چرا به گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم ؟؟! 🤭 ↩️برگشت و گفت : شاهده من مریضم ،🤕 چشمای من مریضه ،👀 دلم مریضه .💔 من شونزده سالمه! چشام مریضه 👀! چون توی این شانزده سال امام زمان عج رو ندیده...😔 دلــم مریضه ! بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم...🤲🏻😓 👂🏻گوشام مریضه ! هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم...!!😭 فقط ۱۶ سالش بوده...ما چقد باهاش فاصله داریم..؟؟!!!💔🚶‍♂ https://eitaa.com/BandeParvaz
🕊شهدا عاشق اند معشوقشان خداست شاگردند معلمشان علیه السلام است معلم اند... درسشان است مسلح اند سلاحشان است مسافرند،مقصدشان لقاءالله است مستحکم اند،تکیه گاهشان است https://eitaa.com/BandeParvaz
☘༻‌﷽‌༺☘ 🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 در وصیت نامه در خواست کرده که در حرم حضرت دفن شود و علت را نزدیکی شرافت این مکان با کربلا بیان می‌کند او همچنین می‌خواهد که برای او دعای زیاد بخوانند و نسبت به این دعا اظهار علاقه می‌نماید و در آخر می‌گوید . رضیت‌ بالله ربا… به اینکه الله من است… و این وصف راه خدا است که در آمده است : رضی‌الله عنهم و رضو عنه ، آنها از پروردگارشان دارند و نیز از آنها است علیه‌السلام در روز به حُر فرمودند : تو آزاده‌ای (حُر) همانگونه که تو را نامید. باید گفت نیز پاکیزه و از این جهان رخت بر بست . همانگونه که او را نامید . با ذکر صلوات 🌷 https://eitaa.com/BandeParvaz
💕 ❣مسجد ڪه میرفتم، چند بارے دیدمش... خیلے ازش خوشم مے اومد چون مرد بودن را در اون مے دیدم... برای رسیدن بهش چله گرفتم . ❣ساده زیست بود، طوریڪه خرید عروسے اش فقط یه حلقه 4500 تومنے بود ... مهرےه ام 14 سڪه و یه سفر حج بود ڪه یه سال بعد ازدواجمون داد؛ -ميگفت مهریه از نون شب واجب تره و باید داد. ❣هےچ وقت بهم نمے گفت عاشقتم... میگفت میگفت اگه عاشقت باشم به زمین مے چسبم .... ❣من از سه سال قبل آماده شهادتش بودم، چون مے دیدم ڪه برایش ماندن چقدر سخت است ... برای شهادتش چله گرفتم چون خیلے دوستش داشتم و میخواستم به آنچه ڪه دوست دارد برسد و دوست نداشتم اذیت شود 💟همسر شهید براے رسیدن و با مهدے عسگرے چله میگیرد و ده سال بعد براے رسیدن مهدے به چله مےگیرد 💟 : : https://eitaa.com/BandeParvaz
✨﷽✨ 🌴🌷🕊🌹🕊🌷🌴 وقتی از می اومد و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم . میدیدم نماز میخونه و حال عجیبی داره یه جوری شرمنده و زاری میکنه که انگار بزرگترین رو در طول روز انجام داده یه روز ازش پرسیدم : چرا انقدر میکنی از کدام می نالی جواب داد : همین که این همه بهمون داده و ما نمی تونیم رو به جا بیاریم بسیار جای داره... راوی : ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج https://eitaa.com/BandeParvaz