eitaa logo
بنده امین من
7.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
61 فایل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔹ان شاالله در این کانال، مفاهیم تربیتی هفت سال دوم، یعنی دوران بندگی را تقدیم خواهیم کرد. 🔹اجرای جدول فعالیتی جهت نهادینه کردن رفتار صحیح در فرزند و ... ✔️کانال اصلی👇 @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
33.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹 📺 (پوریای ولی: قسمت بیستم: فیل جنگی) ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙 782 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹 📺 (قسمت بیستم: کرگدن) ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙783 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹 بیـــن دهــان تا گـــوش شما کمتـــر از یـــک وجـب است. قبـل از اینکه حرف از دهان شما به گوش خودتان برسد به گـوش علیه السلام خواهد رسید ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙784 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹 📺 (قسمت بیستم: صدا و گوش کردن) ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙 785 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹 🌹 واردِ کوچه که شد، مادرش از پشت سر صدا زد:" پارسا نون و تخم مرغ یادت نره." دلش هُری ریخت. نگاهی به جعبه واکسش انداخت و گفت:" چشم." بغض کرد. کمی ایستاد. نفس عمیقی کشید. قدم هایش را تند کرد. به ایستگاهِ تاکسی رسید. جعبه کوچکش را زمین گذاشت. وسایل کار را بیرون آورد. به کفش های مردمی که از آنجا رد می شدند نگاه کرد. پسرِ کوچکی با مادرش نزدیک شدند. به کفش های نو و براق پسرک نگاه کرد. توپِ فوتبالِ قشنگی هم در دست داشت. پسرک به مادرش گفت:"مامان جون الان که بریم خونه، اجازه می دی برم کوچه فوتبال بازی کنم." مادرش گفت:" بله اجازه می دم." پسرک توپی را که در دست داشت به هوا پرتاب کرد. روی وسایلِ پارسا افتاد. پارسا توپ را برداشت. همیشه آرزوی داشتنِ چنین توپی را داشت. پسرک جلو رفت و توپ را از دستِ پارسا گرفت. موقع رفتن، دوباره نگاه پارسا به کفش های براقش افتاد. آهی کشید و منتظر نشست. هوا تاریک شد. فقط چند نفر برای واکس زدن آمدند. پول هایش را شمرد. با این پول فقط می توانست، نان و تخم مرغ بخرد. امروز هم نتوانست پس اندازی داشته باشد. پول هارا در جیبش گذاست. وسایلش را برداشت. از جا بلند شد. به طرف خانه راه افتاد. صدایی از پشت سرش شنید. :"صبر کن. پسرم صبر کن." به طرف صدا برگشت. مردی کیسه به دست ایستاده بود. کیسه را به طرفِ پارسا گرفت. با لبخند گفت:" پسرم لطف کن بیا این کفش ها را هم واکس بزن." پارسا با خوشحالی برگشت. دوباره بساطش را پهن کرد. مشغول واکس زدن شد. کارش که تمام شد، مرد کفش ها را برداشت. دستمزدِ پارسا را داد. پارسا با خوشحالی اسکناس ها را نگاه کرد. حالا می توانست با اضافه کردنِ این پول به پس اندازهای قبلش، یک توپ خوب بخرد. ( فرجام پور) ⇦ ۸ تا ۱۱سال 🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙 786 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا