eitaa logo
بنده امین من
6.3هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
61 فایل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔹ان شاالله در این کانال، مفاهیم تربیتی هفت سال دوم، یعنی دوران بندگی را تقدیم خواهیم کرد. 🔹اجرای جدول فعالیتی جهت نهادینه کردن رفتار صحیح در فرزند و ... ✔️کانال اصلی👇 @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
22.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 (قسمت چهل و نهم : حفظ منابع انرژی) لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1370 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌺بسم‌ الله الرحمن الرحیم🌿 .
23.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلااام صبح سه شنبتون بخیر و نیکی👌 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مدرسه بچه‏ها از نماز حرف مي‏زدند. دعا بلد بودم؛ اما هيچ‏وقت نماز نخوانده بودم و نمي‏دانستم چه ‏طور بايد آن را به‏ جا بياورم. در خانه ي ما کسي اهل نماز نبود. پدرم و مادرم آن قدر گرفتار بودند که گاهي فراموش مي‏ کردند به امور من رسيدگي کنند و گاه مي ‏شد که من مدت‏ها در خانه تنها مي‏ ماندم، تا اين‏که عزيزخانم به خانه ي ما آمد. عزيزخانم پرستار بود و در اصل آمده بود که در نبود پدر و مادرم از من مواظبت کند. روز جمعه بود که به خانه ي ما آمد. چهره ‏اش فوق‏ العاده مهربان بود. ظهر هنگام چادر سفيد و زيبايي سرش کرد و سجاده ي مخملي سرمه ‏اي رنگي را پهن کرد که رويش يک مهر زيبا بود با عکس برجسته ي يک مسجد، نه، انگار يک بارگاه. واي! چه تسبيح زيبايي داشت، مثل طلا مي‏ درخشيد. وقتي به نماز ايستاد ياد بچه‏هاي کلاس افتادم. مدتي مات به عزيزخانم نگاه کردم. وقتي نمازش تمام شد و ديد که چگونه با اشتياق نگاهش مي‏کنم، به رويم لبخند زد. با خوشحالي گفتم:«عزيزخانم به من هم نماز را ياد مي‏دهي؟» و او خوشحال‏تر از من سرش را به علامت مثبت تکان داد. از آن روز به بعد عزيزخانم، کارش را شروع کرد. خوشحال بودم و پيش بچه‏ هاي مدرسه به خودم مي‏ باليدم که من هم دارم نماز ياد مي ‏گيرم. عزيزخانم جايگاه ويژه‏ اي در قلبم پيدا کرد. با آمدنش زندگي‏ ام تغيير کرد و از اين رو به آن رو شد. روزها همين‏طور از پي هم مي‏ گذشتند تا اين‏که... روزي از مدرسه به خانه آمدم؛ ولي خبري از عزيزخانم نبود. از مادرم پرسيدم که کجاست. با اخم از من خواست که ديگر هيچ‏وقت سراغ او را نگيرم. اشک در چشمانم حلقه بسته بود. منتظر يک تلنگر بودم که با صداي بلند گريه کنم. نمي‏دانستم چه کنم. من عزيزخانم را دوست داشتم و تازه، آموزش سلام نماز هم مانده بود. در يک شرايط نامساعد تصميم گرفتم نماز بخوانم. بلافاصله وضو گرفتم و به نماز ايستادم. بعد از نماز عجيب احساس آرامش مي ‏کردم. در آخر نماز نمي‏ دانستم چه بگويم، آرام به طرف راست و بعد به چپ نگاه کردم و گفتم: «سلام». فقط همين. بعد گريه‏ ام گرفت و از خداوند خواستم عزيزخانم را به من برگرداند. 😘 يک هفته بعد وقتي از مدرسه برگشتم عزيزخانم در را به رويم باز کرد. آه چه‏ قدر خوشحال شدم. او مي‏گفت فقط به خاطر تو برگشته‏ ام... لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1371🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنده امین من
#اوستامراد 🎙و اما برویم با آقای اوستا مراد مصاحبه کنیم و دلیل باطل شدن نمازش رو ازش بپرسیم: - آقای
سؤال احکام سلام بر پسرا و دخترای گل نماز خونم☺️ دوباره الاغ اوستا مراد کار دستش داده. وضعش رو که خودتون تو شکل می بینید.😳 اینکه چی شد که اینطوری شد بماند، داستانش طولانیه... اوستا مراد ما بعد از این‌که این شکلی شد، پیش امام جماعت ده شون رفته تا بپرسه چجوری برای نمازش وضو بگیره؟ شما میتونید براش توضیح بدید چی کار باید بکنه؟ 📨 تا فرداجوابش رو ارسال کن: لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1372🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 (قسمت پنجاهم ) ⇦ ۸ تا ۱۴سال 🔰 ╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮ @farzandetanhamasiry8_14 ╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯ 🔙1373 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنده امین من
#ارتباط_با_والدین 22 ✅عاق والدین 2بار ممکنه به سراغت بیاد: ❌زمانی که والدینت زنده اند، و تو با رفت
23 💢خدایا یاریم کن به والدینم چونان مادری رئوف،مهربانی کنم. ✅محبت مادر به ما؛بدون توقعِ جبرانه! محبت ما،اینجوریه؟ یا در زمان نیازشون(کهولت و پیری) رهاشون میکنیم؟ لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1374🔜