eitaa logo
بانوی مجاهد خاوران
365 دنبال‌کننده
867 عکس
563 ویدیو
19 فایل
امام خمینی(ره): زن، یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه، بلکه جامعه ها به استقامت و ارزش های والای انسانی کشیده شوند. ارتباط با ما: @Z_nakhai
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱‌️ آیه ای که شیخ نعیم قاسم سخنرانی خود را با آن آغاز کرد: 🌱‌لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى ۖ وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُون 🌱‌هرگز (یهودان) به شما آسیب سخت نتوانند رسانید مگر آنکه شما را اندکی بیازارند، و اگر به کارزار شما آیند از جنگ خواهند گریخت و از آن پس هیچ وقت منصور نخواهند بود. ‌آیه ۱۱۱ سوره مبارکه آل عمران ✿══بانوی مجاهد خاوران ══✿
🌱 شهید آوینی: «شب است و چشم اسیران دنیا خفته است و چشم بیداردلان بیدار است. چه جای خواب که فرزندان آخرین پیامبر خدا هنوز خسته و مجروح در بیابان کربلا این سوی آن سو می‌دوند و پیکر مطهر بهترین بندگان خدا هنوز غلطیده در خون مظلومیت حق باقی است. بیدار باش برادر که هنگام بیداری است.» ✿══بانوی مجاهد خاوران ══✿
❈  بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ  ❈
🌱اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
شوقی گران 🖌عاطفه جوشقانیان از گردنم وا می‌کنم رنگین کمان را شاید مرمّت کرد زخم آسمان را ماه و ستاره -این طلای گوشواره- وا می‌کنم از گوش‌هایم کهکشان را در چشم مادر سکه سکه برق شادی‌ست آورده همراه خودش ذوقی عیان را زنجیر عقد خواهرم زیباست، دریاست از گردنش برداشت باری بی‌کران را.. لالایی گهواره‌ها شعری حماسی‌ست هر شب تکان دادیم تقدیر جهان را شاید همین، یک روز دستم را بگیرد وا می‌کنم از دست‌ خود، شوقی گران را ✿══بانوی مجاهد خاوران ══✿
🌱اهدای طلا و جواهرات بیش از چهار میلیارد ریالی بانوی بشرویه ای برای کمک به مردم مظلوم لبنان ✿══بانوی مجاهد خاوران ══✿
🌱بانوان نیک اندیش شهرستان زیرکوه در یک اقدام خیرخواهانه مقدار ۳۷ گرم طلا به جبهه مقاومت اهدا کردند 🔸 ارزش تقریبی این مقدار طلای اهدا شده بالغ بر یک میلیارد و هشتصد میلیون ریال می باشد. ✿══بانوی مجاهد خاوران ══✿
تلاش مسجدی‌های فردوس برای پشتیبانی از جبهه مقاومت؛ 💠از تحریم کالاهای اسرائیلی تا برگزاری ختم قرآن مجازی 🌱خانم ملیحه فیضی شریکة الامام و از فعالان مسجدی در استان خراسان جنوبی و شهرستان فردوس است. ایشان طی ماه‌های گذشته فعالیت‌های مختلفی برای آگاهی بخشی مردم محله خود در حوزه جبهه مقاومت انجام دادند. 🌱از مهم‌ترین و جالب ترین اقدامات خانم فیضی می‌توان به «اجرای کمپین نه به کالای اسرائیلی» اشاره کرد که با تهیه لیستی از اسامی کالاهای اسرائیلی و تبدیل آن به پوستر و نصب آن در سراسر محله به آگاهی بخشی مردم در نخریدن کالا کمک شایانی کرد. اگرچه لازم به ذکر است «طرح نه به کالاهای اسرائیلی» را باید یک پویش جهانی دانست اما این اقدام در ضمن سادگی، حرکت بسیار خوبی در راستای حمایت از مردم فلسطین و تحریم رژیم صیهونیستی است. 🌱تشکیل گروه‌هایی با عنوان اندیشه ورز از دیگر اقدامات ارزنده‌ او بود که در آن‌ها جمعی از افراد با همفکری یکدیگر به ایده پردازی به حمایت از جبهه مقاومت می‌پردازند. 🌱از دیگر اقدامات جالب خانم فیضی، می‌توان به برگزاری شب شعر با محوریت جبهه مقاومت اشاره کرد؛ این برنامه با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان انجام شد. 🌱برگزاری ختم قرآن مجازی برای جبهه مقاومت نیز بُعد معنوی مجموعه فعالیت‌ها را دو چندان کرده است. برنامه روایتگری شهدای مقاومت و برگزاری جشن پیروزی و رژه ماشینی نیز در طول این مدت به فراخون زمان برگزار شده است. ✿══بانوی مجاهد خاوران ══✿
🔰بازگشت به خویشتن، نیاز ضروری زن مسلمان امروز 🖌زهرا سادات حسینی ◀️«سردار محمدرضا مهدوی در مراسم افتتاحیه دوره توانمندسازی راویان جایگاه زن در اسلام و تربیت کارشناس مطالعات زن و خانواده بسیج جامعه زنان استان خراسان جنوبی گفت: نقش زنان همواره در پیشرفت جامعه نقشی بی‌بدیلی بوده است تا به امروز که نقش زنان در دفاع مقدس، سازندگی کشور، مسائل تربیتی و آموزشی و پیشرفت‌های عرصه‌های مختلف علمی که وجود دارد نقش بسیار ارزنده، کارساز، مؤثر و هدایت گرانه در جامعه است ◀️تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، مسائلی مانند تضییع حقوق زن مسلمان در کشورهای غربی کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت، به این دلیل که سبک زندگی غربی در کشورهای شرقی و به‌ خصوص در کشورهای اسلامی با شدت، تبلیغ و ترویج می‌شد و لذا مانعی بر سر راه ترویج سبک زندگی غربی وجود نداشت. 🔺متاسفانه سبک زندگی غربی همچنان در برخی از کشورهای اسلامی تبلیغ می‌شود، تا جایی که در عربستان سعودی، به‌ عنوان کشوری که مهد اسلام است و ندای وحی اولین بار در این سرزمین طنین انداز شده است، در مهرماه سال ۹۸ قانون حجاب تغییرات عمده‌ای پیدا کرد و امروز حتی در مدینه، پایگاه اسلام هم حجاب امری الزامی نیست. ✿══بانوی مجاهد خاوران ══✿
▫️▫️▫️▫️ ویژه‌برنامه‌ی «تحریم کالاهای اسرائیلی» امروز ساعت ۱۶:۳۰ در پیوند زیر برگزار خواهد شد. 🔗https://www.skyroom.online/ch/mrarasteh/revayatenasr رأس ساعت ۱۶:۳۰ روی پیوند بالا بزنید و گزینه مهمان را انتخاب کنید تا وارد جلسه برخط شوید. ▫️▫️▫️▫️ 🇱🇧@Revayate_nasr
🌱نقش زنان در پیشبرد اهداف جبهه مقاومت به ما بپیوندید 👇 ✿══بانوی مجاهد خاوران ══✿
بانوی مجاهد خاوران
روایت‌هایی زنانه و بی‌واسطه از لبنان 🍃جنگ به روستای ما آمد 🍃 قسمت پنجم به بيروت كه رسيديم شب شده
🍃جنگ به روستای ما آمد 🍃 قسمت ششم ماشین بزرگتر از ماشین قبلی بود اما باز هم برای ۹ نفر کوچک بود. به زحمت جا شده بودیم و ساعت ها داخل ماشین بودیم. لبنان کشور کوچکی است و ما عادت به این همه در ماشین نشستن نداشتیم. اما هر طور که بود می رفتیم. یعنی چاره ای نداشتیم. بین راه بود که دختر خواهرم زنگ زد و گفت منتظرش باشیم می خواهد بیرون بیروت به ما ملحق بشود. نامزدش می رفت جبهه و او را به ما می سپرد. از ماشین پیاده نشدم. دلم نمی خواست خداحافظی آنها را ببینم. اینجا هر خداحافظی می توانست خداحافظی آخر باشد و جنگ برایش هیچ اهمیتی ندارد که تو فقط دو ماه از نامزدی ات می گذرد. تازه بیشتر همان دو ماه را هم شوهرت در جنگ بوده. این روزها مدام خبر شهادتشان را می شنویم. یکی یک هفته بعد از عقد. یکی دو ماه، یکی یک ماه، یکی هفته بعد قرار بوده جشن ازدواجش باشد. یکی یک هفته بعد از ازدواج. یکی همسرش باردار است. بعضی از بچه های شهداء بعد از شهادت پدرشان به دنیا آمدند. یکی یکی دارند شهید می شوند و شاید نامزد زینب دختر 18 ساله خواهر من هم یکی از آنها باشد. بیشتر از نیم ساعت نتوانست داخل ماشین بنشیند. یعنی اصلا جا نبود. گفت می خواهد برود عقب ترین قسمت ماشین جایی که فقط دو لاستیک گذاشته بودیم و بعدش هم شیشه بود. اول توجهی به حرفش نکردم. گفتم آنجا جای نشستن نیست. بعد احساس کردم که می خواهد تنها باشد انگار. انگار خودش هم می دانست شاید این خداحافظی خداحافظی آخر بوده. ماشین را نگه داشتم. می دانستم بقیه راه را بی صدا گریه خواهد کرد. دوباره ترافیک از آن ترافیک های سنگینی که باید ساعت ها پشت آن بمانی. صفحه فیسبوکم را باز کردم. تمام صفحات پر بود از خبر شهادت. شهادت دوستانم. همکلاسی دانشگاه. شهادت دختر کوچک همسایه همان که هر روز می آمد و با دخترهای من بازی می کرد. شهادت پسر برادر شوهرم. چهارمین شهید خانواده. این روزها بعضی خانواده ها چند شهیده شده اند. سه شهید ... چهار شهید. اشک هایم بند نمی آمد. دوستانم یکی یکی از هم خداحافظی می کردند و از هم حلالیت می گرفتند و من داشتم به این فکر می کردم در این شرایط که باشی وقتی که مرگ مثل گرگ وحشی دهانش را باز کرده باشد تازه می فهمی خیلی چیزهایی که روزی برایش از کسی ناراحت شده ای ارزش ناراحتی نداشته. می بخشی. می خواهی که تو را ببخشند. یکی در صفحه اش گذاشته بود "همه بدانند اگر من شهید شدم تقصیر مقاومت نیست. خودم و فرزندانم فدای مقاومت." این جمله را خیلی از ما نوشته ایم. من هم نوشته ام. آخرین لحظه ای که می خواستیم از خانه بیرون بیاییم. با خط درشت روی یک برگه از دفتر مشق دخترم نوشتم و داخل کیفم گذاشتم. "اگر ما به شهادت رسیدیم حزب الله تقصیری ندارد. جان من و چهار فرزند کوچکم فدای مقاومت" این را در جواب کسانی می گفتیم که این روزها به زخم های ما می خندیدند. زخم زبان می زدند. می دانی زخم زبان گاهی از زخم شمشیر دردناکتر است. این روزها یک عده از اسرائیلی ها اسرائیلی تر شده اند. ته مانده ها و تفاله های داعش و جبهه النصره که مثل میکروبی نیمه جان بعد از شكست به لانه هايشان برگشته اند، به تشنگی ما می خندیدند. به آوارگی ما. این روزها حقیقت کاملا آشکار شده است دیگر. هر اتفاق بدی که برای ما می افتد اجاره نشین های ادلب سوریه یعنی همان تروریستهای تکفیری جبهه النصره جشن می گیرند. دقیقا مثل اسرائیل. بعضی از انقلابی های سوریه که شاید عده ای اوایل جنگ سوریه خیال می کردند به دنبال مطالبات بر حق هستند حالا با پرچم اسرائیل عکس می گیرند. حالا همه چیز مثل روز روشن است. روشن است که اینها از ابتدا هم فرزند نامشروع مولود نامشروع دیگری به نام اسرائیل بودند. دختر هفت ماهه ام گریه می کرد. شیر می خواست و من نمی دانستم در این اوضاع و احوال چطور باید در حال رانندگی و از زیر چادر شیرش بدهم. هنوز صدای جنگنده ها را می شنیدیم و از دور و نزدیک صدای انفجار می آمد بچه را به زحمت از خواهرم گرفتم گریه اش بند نمی آمد. گرسنه بود. به مکافات شیرش می دادم. آرام که گرفت سرش را روی دستم گذاشتم و رانندگی می کردم بچه روی دستم آرام و بی خیال جنگ، مثل یک فرشته کوچک خوابش برده بود ادامه دارد ... راوی : زنی از جنوب لبنان ✿══بانوی مجاهد خاوران ══✿