❣عیب جویی نکنید . چون وقتی عیب جویی میکنید در اصل عیب هایی را که پیداکرده اید درجیب خودتان گذاشته اید.
در بدترينِ ما آنقدر خوبى هست
و در بهترينِ ما آنقدر بدى هست
كه هيچ يك از ما حق اين را نداريم
كه از ديگرى عيبجويى كنيم...🍃🍃🍃
👤دکتر_الهی_قمشه_ایی
┏━━━━━━━━━♡┓
.
.
🍃یک ضرب المثل غلط!!
« خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو! »
✅ ولی قرآن چیزی دیگه میگه
🍃" *أكثر الناس ﻻ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ*"
▪️بیشتر مردم نمیدانند
🍃" *أكثر الناس ﻻ ﻳﺸﻜﺮﻭﻥ*"
▪️بیشتر مردم ناسپاس اند
🍃" *أكثر الناس ﻻ ﻳﺆﻣﻨﻮﻥ* "
▪️بیشتر مردم ایمان نمی آورند
🍃" *أكثرهم ﻓﺎﺳﻘﻮﻥ*"
▪️بیشترشان گناهکارند
🍃" *أكثرهم ﻳﺠﻬﻠﻮﻥ*"
▪️بیشترشان نادانند
🍃" *أكثرهم ﻣﻌﺮﺿﻮﻥ*"
▪️بیشترشان اعتراض گرند
🍃" *أكثرهم ﻻ ﻳﻌﻘﻠﻮﻥ*"
▪️بیشترشان تعقل نمیکنند
🍃" *أكثرهم ﻻ ﻳﺴﻤﻌﻮﻥ* "
▪️بیشترشان ناشنوای اند
🍃" *ﻭﻗﻠﻴﻞ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﻱ ﺍﻟﺸﻜﻮﺭ* "
▪️و کم اند بندگانی که شاکر اند
🍃" *ﻭﻣﺎ ﺁﻣﻦ ﻣﻌﻪ ﺇﻻ ﻗﻠﻴﻞ* "
▪️و جز اندکی ایمان نمی آورند
✅پس نه تنها اکثریت نشانه حقانیت نیست ، بلکه در موارد زیادی اکثریت بر خلاف معیارهای الهی رفتار میکنند.ا
┏━━━━━━━━━♡┓
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹بازگشت
از دیدن چهره باطنی آنها وحشت کردم!
✍ کمتر از لحظه ای دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده ام و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند. دستگاه شوک را چند بار به بدن من وصل کردند و به قول خودشان؛ بیمار احیا شد.
روح به جسم برگشته بود، حالت خاصی داشتم. هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافته ام و هم ناراحت بودم که از آن وادی نور، دوباره به این دنیای فانی برگشته ام.
دقایقی بعد، دو خانم پرستار وارد سالن شدند تا مرا به بخش منتقل کنند. آنها می خواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند.
همین که از دور آمدند، از مشاهده چهره ی یکی از آنان واقعا وحشت کردم. من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک میشد!
مرا به بخش منتقل کردند. برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند. یکی دو نفر از آشنایان به دیدنم آمده بودند. یکباره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت کردم. بدنم لرزید. به یکی از همراهانم گفتم: بگو فلانی و فلانی بر گردند. تحمل هیچکس را ندارم.
احساس می کردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است. باطن اعمال و رفتار و...
به غذایی که برایم می آوردند نگاه نمی کردم. می ترسیدم باطن غذا را ببینم. اما از زور گرسنگی مجبور بودم بخورم.
دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم. برخی از دوستان و بستگان آمده بودند تا من تنها نباشم، اما نمی دانستند که وجود آنها مرا بیشتر تنها می کرد!
بعداز ظهر تلاش کردم تا روی خودم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس را نبینم. اما يكباره رنگی از چهره ام پرید! من صدای تسبیح خدا را از در و دیوار میشنیدم.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
┏━━━━━━━━━♡┓
.
💠دیدن تمامی اعمال در یک لحظه در قیامت💠
⁉️ چگونه میشود انسان در قیامت در یک لحظه به تمامی اعمال خود، از اول زندگی تا لحظه مرگش، احاطه و علم پیدا میکند؟
به این آیه توجه کنید:
💢 وَ وُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا.[کهف آیه 49]
در روز قیامت كتاب گذارده ميشود، پس تو ای پيغمبر! میبينی كه مردمان مجرم از آنچه در آن هست به خوف و ترس میافتند و ميگويند:
🔹ای وای بر ما! اين چه كتابی است كه از شمارش هيچ عمل كوچكی و يا بزرگی دريغ نكرده است.
🔹و آنچه را كه در دنيا بجای آورده بودند، همه را یکجا حاضر میيابند
🔹و پروردگار تو به هيچ كس ظلم نمیكند
✅زمان از خصوصیات عالم دنیاست و در قیامت زمان به این صورت که در دنیا هست نمیباشد
وقتی كه بشر برای حساب و كتاب محشور میشود از زمان بالاتر میرود و در یک لحظه بر تمام أفعال و كردار خود، اطّلاع پيدا ميكند،
در واقع چنانچه زمان برداشته شود، ديگر گذشته و آينده و حال برای ما مساوی است و ما ميتوانيم با يك نظر به تمام آنها نگاه کنیم،
چون آنچه بين ما و موجودات گذشته و آینده، فاصله میاندازد زمان است و با برداشته شدن زمان ديگر گذشته و آینده معنی ندارد،
زمان حضرت آدم با زمان حضرت نوح و ديگر پیامبران و يا زمان ائمه يكسان خواهد شد و همه و همه یکجا حاضر و در یک رديف هستند.
📕 معادشناسی علامه طهرانی ج ۶، ص ۱۰۷ – ۱۰۸
.
💢 آیا مؤمنین پس از مرگ به خانواده خود سر می زنند؟
🟢 از مجموع روایات استفاده می شود که افراد پس از مرگ بسته به اعمالشان به گونه های مختلف در دنیا حضور پیدا می کنند؛ برخی هر روز، برخی دو روز یک بار، برخی هر سه روز، برخی هر جمعه، برخی هر ماه و برخی هر سال.
📚 [کافی، اسلامیه، ج۳، ص۲۳۰، ۲۳۱]
.
.
⁉️از رسول خدا ص پرسیدند:
چرا دعا می کنیم ولی مستجاب نمی شود؟ در حالی که خداوند متعال فرموده است:
« بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را »
💫حضرت فرمودند:
چون ده چیز قلب های شما را میرانده است:
1⃣خدا را شناختید ولی اطاعت نکردید،
2⃣قرآن را قرائت کردید ولی عمل نکردید،
3⃣ادعای محبت رسول خدا را دارید ، ولی با اولاد او دشمنی کردید،
4⃣ادعای دشمنی شیطان دارید ولی از او پیروی کردید،
5⃣ادعا می کنید بهشت را دوست دارید ، ولی برای آن تلاش نمی کنید،
6⃣ادعا می کنید از آتش می ترسید ، ولی بدن خود را در آن می اندازید
7⃣به جای عیب خود به عیب دیگران پرداختید،
8⃣ادعا کردید دنیا را دوست ندارید ، ولی به جمع اموال پرداختید،
9⃣به مرگ اعتراف می کنید ولی برای آن آماده نیستید
🔟مردگان را دفن کردید ولی عبرت نگرفتید.
👈 بنابراین دعای شما مستجاب نمی شود.
📚مواعظ العددیه جلد ۲
.
.
🔹 ویژگی لذت ها در عالم آخرت!
✍ در عالم دنیا لذت ها جدا جدا هستند، وقتی غذای خوشمزه ای میخوری ذائقه و حس چشایی شما لذت میبرد و دیگر حس شنوایی لذت نمیبرد. وقتی یک بوی خوش به مشام انسان میرسد، حس لامسه لذت نمیبرد.
اما در آنجا اینطور نیست، یک جرعه آب بهشتی که انسان میخورد، همه لذت ها را دارد. یعنی هم گوش و شنوایی لذت شنیدن زیباترین صدا ها را میبرد، هم حس بویایی لذت خود را میبرد، هم لامسه و هم بقیه حواس!
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر
.
.
⚡️ماجرای عجیب دعوای سگ و جوان در قبر⚡️
👈 این جریان از عجیبترین اتفاقاتیست که در قبرستان تخت فولاد اصفهان اتفاق افتاده است که شیخ بهایی در کشکول خود به آن اشاره کرده و به گفته آیت الله ضیاءآبادی، امام خمینی ره نیز در جلسه درس اخلاق خود آن را بیان کرده است:
🌹شیخ بهایی نقل میکند:
روزی در تخت فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی
او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت :
☀️روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند.
🍀چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّهام میرسد. به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوشصورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست، آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد.
🌱من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب میبینم یا بیدارم.در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرتانگیزی به شامّهام میرسد، دیدم سگی وحشتانگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد.
من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنهای دارم میبینم.
⛔️ لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباسهایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛
خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟
🍀 گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم، مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قویتر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد.
حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود.
🌹شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید مینماید
📕منبع:خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاءآبادی، جلد 2 صفحه 19 الی 22
.
💠دیدن تمامی اعمال در یک لحظه در قیامت💠
⁉️ چگونه میشود انسان در قیامت در یک لحظه به تمامی اعمال خود، از اول زندگی تا لحظه مرگش، احاطه و علم پیدا میکند؟
به این آیه توجه کنید:
💢 وَ وُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا.[کهف آیه 49]
در روز قیامت كتاب گذارده ميشود، پس تو ای پيغمبر! میبينی كه مردمان مجرم از آنچه در آن هست به خوف و ترس میافتند و ميگويند:
🔹ای وای بر ما! اين چه كتابی است كه از شمارش هيچ عمل كوچكی و يا بزرگی دريغ نكرده است.
🔹و آنچه را كه در دنيا بجای آورده بودند، همه را یکجا حاضر میيابند
🔹و پروردگار تو به هيچ كس ظلم نمیكند
✅زمان از خصوصیات عالم دنیاست و در قیامت زمان به این صورت که در دنیا هست نمیباشد
وقتی كه بشر برای حساب و كتاب محشور میشود از زمان بالاتر میرود و در یک لحظه بر تمام أفعال و كردار خود، اطّلاع پيدا ميكند،
در واقع چنانچه زمان برداشته شود، ديگر گذشته و آينده و حال برای ما مساوی است و ما ميتوانيم با يك نظر به تمام آنها نگاه کنیم،
چون آنچه بين ما و موجودات گذشته و آینده، فاصله میاندازد زمان است و با برداشته شدن زمان ديگر گذشته و آینده معنی ندارد،
زمان حضرت آدم با زمان حضرت نوح و ديگر پیامبران و يا زمان ائمه يكسان خواهد شد و همه و همه یکجا حاضر و در یک رديف هستند.
📕 معادشناسی علامه طهرانی ج ۶، ص ۱۰۷ – ۱۰۸
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ (مأمور الهی در برزخ) گفت: «اگر علاقمند باشید و برای شما شهادت نوشته باشند هر نگاه حرامی که شما داشته باشید، شش ماه شهادت شما را به عقب می اندازد.»
خوب آن ایام را به خاطر دارم. اردوی خواهران برگزار شده بود. به من گفتند: شما باید پیگیر برنامه های تدارکاتی این اردو باشی.
اما مربیان خواهر، کار اردو را پیگیری می کنند، فقط برنامه تغذیه و توزیع غذا با شماست. در ضمن از سربازها استفاده نکن.
من سه وعده در روز با ماشین حامل غذا به محل اردو می رفتم و غذا را می کشیدم و روی میز میچیدم و با هیچ کس حرفی نمی زدم.
شب اول، یکی از دخترانی که در اردو بود، دیرتر از بقیه آمد و وقتی احساس کرد که اطرافش خلوت است، خیلی گرم شروع به سلام و احوالپرسی کرد. من سرم پایین بود و فقط جواب سلام را دادم.
روز بعد دوباره با خنده و عشوه به سراغ من آمد و قبل از اینکه با ظروف غذا از محوطه اردوگاه خارج شوم، مطلب دیگری گفت و خندید و حرف هایی زد که... من هیچ عکس العملی نشان ندادم.
خلاصه هربار که به این اردوگاه می آمدم، با برخورد شیطانی این دختر جوان روبرو بودم. اما خدا توفیق داد که واکنشی نشان ندادم.
🔸در بررسی اعمال، وقتی به این اردو رسیدیم، جوان پشت میز (مأمور الهی در برزخ) به من گفت: اگر در مکر و حیله آن زن گرفتار میشدی، به جز آبرو، کار و حتی خانواده ات را از دست میدادی! برخی گناهان، اثر نامطلوب اینگونه در زندگی روزمره دارد...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
.
⭕️احوال قیامت
✍ (حسابـرسی اعـمـال) : خـوشحال بودم
که از کودکی، همیشه همراه پدرم در مسجد
و هیئت بودم.
همینطور که به صفحه اول (اعمال) نگاه می کردم و به اعمال خودم افتخار می کردم، یکدفعه دیدم، تمام اعمال خوبم در حال محو شدن است!
صفحه پر از اعمال خوب بود اما حالا تبدیل به کاغذ سفید شده بود! با عصبانیت به آقایی که پشت میز بود گفتم: چرا این ها محو شد. مگر من این کارهای خوب را انجام ندادم!؟
گفت: بله درست می گویی، اما همان روز غیبت یکی از دوستانت را کردی. اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
.
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ نکته دیگری که شاهد بودم اینکه؛
هرچه به سنین بالاتر می رسیدم، ثواب
کمتـری از نمـازهای جماعت و هیئت ها
در نامه عملم میدیدم!
بـه جـوانـی کـه پشـت میـز نشستـه بـود
(مأمورالهی در برزخ)گفتم: در این روزها
منهمگی نمازهایم را بهجماعت خواندم.
من در ایـن شـب ها هیئت رفته ام. چـرا
این ها در نامه عملم نیست؟
🔺روبه من کرد و گفت: خوب نگاه کن.
هـر چـه سـن و سالـت بیشـتـر می شـد،
#ریـا و خـودنـمـایـی در اعـمـالـت زیـاد
مـیشد. اوایـل خالـصانـه بـه مسـجـد و
هـیـئـت می رفـتـی امـا بعـد هـا، مسجد
میرفتی تا تو را ببینند.
هیئت میرفتی تا رفقایت نگویند
چرا نیامدی! اگر واقعا برای خدا
بود، چرا
به فلان مسجد یا هیئت
کـه دوستانت نبودند نمی رفتی؟
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
.