🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ (مأمور الهی در برزخ) گفت: «اگر علاقمند باشید و برای شما شهادت نوشته باشند هر نگاه حرامی که شما داشته باشید، شش ماه شهادت شما را به عقب می اندازد.»
خوب آن ایام را به خاطر دارم. اردوی خواهران برگزار شده بود. به من گفتند: شما باید پیگیر برنامه های تدارکاتی این اردو باشی.
اما مربیان خواهر، کار اردو را پیگیری می کنند، فقط برنامه تغذیه و توزیع غذا با شماست. در ضمن از سربازها استفاده نکن.
من سه وعده در روز با ماشین حامل غذا به محل اردو می رفتم و غذا را می کشیدم و روی میز میچیدم و با هیچ کس حرفی نمی زدم.
شب اول، یکی از دخترانی که در اردو بود، دیرتر از بقیه آمد و وقتی احساس کرد که اطرافش خلوت است، خیلی گرم شروع به سلام و احوالپرسی کرد. من سرم پایین بود و فقط جواب سلام را دادم.
روز بعد دوباره با خنده و عشوه به سراغ من آمد و قبل از اینکه با ظروف غذا از محوطه اردوگاه خارج شوم، مطلب دیگری گفت و خندید و حرف هایی زد که... من هیچ عکس العملی نشان ندادم.
خلاصه هربار که به این اردوگاه می آمدم، با برخورد شیطانی این دختر جوان روبرو بودم. اما خدا توفیق داد که واکنشی نشان ندادم.
🔸در بررسی اعمال، وقتی به این اردو رسیدیم، جوان پشت میز (مأمور الهی در برزخ) به من گفت: اگر در مکر و حیله آن زن گرفتار میشدی، به جز آبرو، کار و حتی خانواده ات را از دست میدادی! برخی گناهان، اثر نامطلوب اینگونه در زندگی روزمره دارد...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
.
⭕️احوال قیامت
✍ (حسابـرسی اعـمـال) : خـوشحال بودم
که از کودکی، همیشه همراه پدرم در مسجد
و هیئت بودم.
همینطور که به صفحه اول (اعمال) نگاه می کردم و به اعمال خودم افتخار می کردم، یکدفعه دیدم، تمام اعمال خوبم در حال محو شدن است!
صفحه پر از اعمال خوب بود اما حالا تبدیل به کاغذ سفید شده بود! با عصبانیت به آقایی که پشت میز بود گفتم: چرا این ها محو شد. مگر من این کارهای خوب را انجام ندادم!؟
گفت: بله درست می گویی، اما همان روز غیبت یکی از دوستانت را کردی. اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
.
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ نکته دیگری که شاهد بودم اینکه؛
هرچه به سنین بالاتر می رسیدم، ثواب
کمتـری از نمـازهای جماعت و هیئت ها
در نامه عملم میدیدم!
بـه جـوانـی کـه پشـت میـز نشستـه بـود
(مأمورالهی در برزخ)گفتم: در این روزها
منهمگی نمازهایم را بهجماعت خواندم.
من در ایـن شـب ها هیئت رفته ام. چـرا
این ها در نامه عملم نیست؟
🔺روبه من کرد و گفت: خوب نگاه کن.
هـر چـه سـن و سالـت بیشـتـر می شـد،
#ریـا و خـودنـمـایـی در اعـمـالـت زیـاد
مـیشد. اوایـل خالـصانـه بـه مسـجـد و
هـیـئـت می رفـتـی امـا بعـد هـا، مسجد
میرفتی تا تو را ببینند.
هیئت میرفتی تا رفقایت نگویند
چرا نیامدی! اگر واقعا برای خدا
بود، چرا
به فلان مسجد یا هیئت
کـه دوستانت نبودند نمی رفتی؟
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
.
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور میکردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
🔴 خبر فوری: سازمان بهداشت جهانی:
کمردرد بدون نیاز به جراحی درمان میشود!
🔵روشی به تازگی کشف شده که با استفاده از پلاتینر تراپی امواج کِلاکْ پالْس میتونه کمردردت رو (در منزل ) درمان کنه !
• با پر کردن این پرسشنامه ، همین امروز مشاوره رایگان و تخصصی درمان کمردرد دیافت کن✅
همین الان وارد شو و پرسشنامه رو پر کن 👇🏻
https://medianashop.com/Landing/Intdbl/PL84?utm_term=0327eitaB
🔰 اشتیاق به #بهشت 🌳 و خوف از #جهنم 🔥
🌸 امام حسین (ع) :
مَنِ اشْتاقَ إلی الْجَنَّةِ سارَعَ إلی الْحَسَناتِ وَ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ، وَ مَنْ أشْفَقَ مِنَ النارِ بادَرَ بِالتَّوْبَةِ إلی اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وَ راجَعَ عَنِ الْمَحارِمِ
❇️ كسی كه مشتاق بهشت باشد در انجام كارهای #نیك، سرعت مینماید و #شهوات را زیر پا میگذارد، و هركس از آتش جهنم #هراسناك باشد به درگاه خداوند از گناهانش #توبه میكند و از گناهان و چیزهای حرام روی برمیگرداند.
{📕 تحف العقول ص 203،📕 بحارالانوار ج75،ص139،ح3.}
.
‼️در انجام چه اموری باید سرعت داشت و عجله کرد؟⁉️
↩️1- در طعام آوردن به مهمان: چون مهمان اگر گرسنه باشد حیا می کند به میزبان بگوید گرسنه ام.
↩️2- در دفن کردن جنازه: چون جنازه هر چقدر بیرون بماند شیون اهل عزا زیاد است.
↩️3- شوهر دادن دختر: چون هر چقدر دختر مسنتر شود ، خواستگاران بهترش، کمتر می شود.
↩️4- ادا نمودن قرض: قرض هر چقدر بماند صاحب قرض سنگینتر و خسیستر می شود.
↩️5- توبه از گناه: هر چقدر از گناه بیشتر بگذرد عذاب وجدان کمتر شده و توبه کردن سخت می شود و انسان تنبلی میکند.
.
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹 گذرگاه 🛤
من یقین کردم که این کره خاکی 🌍
کـه برای سکـونـت 🏘 مـا انسـان هـا
انتخاب شده محل زندگی اصلی
ما نیست.
در بهترین حالت این جا محلی برای تعلیم 📚 و تربیت ماست. ما باید در این جا رشد 🌱 کنیم تا برای زندگی اصلی آماده شویم. این جا یک گذرگاه موقت یا یک مسافرخانه 🏯 بیشتر نیست.
( 📚 کتاب با بابا )
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ نکته دیگری که شاهد بودم اینکه؛
هرچه به سنین بالاتر می رسیدم، ثواب
کمتـری از نمـازهای جماعت و هیئت ها
در نامه عملم میدیدم!
بـه جـوانـی کـه پشـت میـز نشستـه بـود
(مأمورالهی در برزخ)گفتم: در این روزها
منهمگی نمازهایم را بهجماعت خواندم.
من در ایـن شـب ها هیئت رفته ام. چـرا
این ها در نامه عملم نیست؟
🔺روبه من کرد و گفت: خوب نگاه کن.
هـر چـه سـن و سالـت بیشـتـر می شـد،
#ریـا و خـودنـمـایـی در اعـمـالـت زیـاد
مـیشد. اوایـل خالـصانـه بـه مسـجـد و
هـیـئـت می رفـتـی امـا بعـد هـا، مسجد
میرفتی تا تو را ببینند.
هیئت میرفتی تا رفقایت نگویند
چرا نیامدی! اگر واقعا برای خدا
بود، چرا
به فلان مسجد یا هیئت
کـه دوستانت نبودند نمی رفتی؟
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
┏━━━━━━━━━♡┓
.
📛 ترك نماز
🔷🔷 ترك نماز، قطع رابطه كردن با آفریدگار هستى است و این در دنیا و آخرت، عواقب تلخى دارد.
در قیامت، اهل بهشت از دوزخیان مى پرسند: چه چیز شمارا روانه جهنّم كرد؟ یكى از پاسخ هایشان این است كه ما پابند به نماز نبودیم:
«لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» (مدّثر،43)
🔷🔷 در جایى دیگر، به نمازگزارانى كه نسبت به نمازشان سهل انگار و بى اعتنا هستند و گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند، مى گوید:
واى بر آنان: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ» (ماعون،5)
🔷🔷 رسول خدا صلى الله علیه وآله فرموده است:
«مَنْ ترك الصّلاة مُتعمّداً فَقَد كَفر» (محجة البیضاء، ج1، ص301)
هر كه از روى عمد و با توجّه نماز را رها كند، از اسلام خارج شده و كافر است.
🔷🔷 و نیز فرموده است: «بَیْنَ الْعَبدِ وَ بَیْنَ الكُفرِ تَرْكُ الصَّلاةِ»
(نهج الفصاحه، ج1098)
مرز میان اسلام و كفر، چیزى بیش از رها كردن نماز نیست.
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ ایستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه می کردم.
انگار هیچ اراده ای از خودم نداشتم. هیچ کار و عملم قابل دفاع نبود. فقط نگاه می کردم.
در دنیا، انسان هرچند مقصر باشد، اما در دادگاه از خود دفاع می کند و با گرفتن وکیل و..... خود را تا حدودی از اتهامات تبرئه می کند.
اما اینجا... مگر می شود چیزی گفت؟! فقط نگاه می کردم. حتى و آنچه در فکر انسان بوده برای همه نمایان است، چه رسد به اعمال انسان. برای همین هیچ کس نمی تواند بی دلیل از خود دفاع کند.
در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضرب المثل بود: آش نخورده و دهن سوخته.
شخصی در مقابل من غیبت کرده یا تهمت زده و من هم در گناه او شریک شده بودم. چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت
و فقط سرافکندگی برایم ایجاد کرد.
خیلی سخت بود. خیلی. حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت اما زمانی که بررسی اعمال من انجام می شد و نقایص کارهایم را میدیدم، گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد! حرارتی که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما...
این حرارت تمام بدنم را می سوزاند، طوری که قابل تحمل نبود همه جای بدنم می سوخت، بجز صورت و سینه و کف دستهایم! برای من جای تعجب بود. چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! لازم به تکلم نبود. جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم.
من از نوجوانی در هیئت و جلسات فرهنگی مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصیه می کرد که وقتی برای آقا امام حسين عليه السلام و یا حضرت زهرا سلام الله علیها و اهل بیت (ع) اشک میریزی، قدر این اشک را بدان. اشک بر این بزرگان، قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم. پدرم از بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را می کرد. من نیز وقتی در مجالس اهل بیت علت گریه می کردم. اشک خود را به صورت و سینه ام می کشیدم. حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمی سوزد...
[ 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ]
┏━━━━━━━━━♡┓
.