eitaa logo
خانواده با نشاط ما
20.9هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
0 فایل
خانواده شاد هفت نفره ما با چهار تا دختر 👧🏻👧🏻👧🏻👧🏻 و یک پسر🧒 اینجا از خانواده شلوغ پلوغمون تجربیات خودم حرف می زنم 💖💖 ✨️اگه کارم داشتی: @Banosiri_tabrz 🤍تبلیغات: @Admin_BaNeshat ✨️کانال محصولات طبیعیمون: @SonaGal
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال بیان چه عیوبی غیبت محسوب میشود؟🤔 📚 پاسخ : ✍آیات عظام(خامنه ای و سیستانی): ذکر هر عیب و نقصی از انسان غایب، غیبت است؛ چه آن عیب پنهان،در اندام آن شخص باشد یا در نسب یا خاندانش یا در کردار و رفتار و اخلاقش یا در سخنان و گفتارش یا در امور دینی یا دنیوی. ✍آیت الله مکارم: غیبت آن است که انسان پشت سر کسی که عیب و عملش پوشیده است، سخنی بگوید که اگر به گوش او برسد، ناراحت شود. 👈چند مثال برای عیب👇👇👇 🔹عیب در بدن👈 فلانی عقیم است یا بدن فلانی لکه و پیسی دارد. 🔹عیب در نسب👈او پسر فلان فاسق یا فلان حمال یا.. است. 🔹عیب در صفات👈 فلانی ترسو یا بخیل یا دزد یا بداخلاق یا حسود یا حق نشناس است. 🔹عیب در افعال👈 فلانی پرخور یا پرخواب است یا ادب ندارد. 🔹عیب در اقوال👈 فلانی بلد نیست سخنرانی کند یا لکنت زبان دارد. 🔹عیب در امور دینی: فلانی در نماز مسامحه گر است، در منزلش شراب میخورد، وسواس دارد یا از نجاسات پرهیز نمیکند. 🔹عیب در امور دنیوی👈 فلانی کندذهن است، بیسواد است یا تنبل و بینظم و شلخته است.
⁉️سوال بیان چه عیوبی غیبت محسوب میشود؟🤔 📚 پاسخ : ✍آیات عظام(خامنه ای و سیستانی): ذکر هر عیب و نقصی از انسان غایب، غیبت است؛ چه آن عیب پنهان،در اندام آن شخص باشد یا در نسب یا خاندانش یا در کردار و رفتار و اخلاقش یا در سخنان و گفتارش یا در امور دینی یا دنیوی. ✍آیت الله مکارم: غیبت آن است که انسان پشت سر کسی که عیب و عملش پوشیده است، سخنی بگوید که اگر به گوش او برسد، ناراحت شود. 👈چند مثال برای عیب👇👇👇 🔹عیب در بدن👈 فلانی عقیم است یا بدن فلانی لکه و پیسی دارد. 🔹عیب در نسب👈او پسر فلان فاسق یا فلان حمال یا.. است. 🔹عیب در صفات👈 فلانی ترسو یا بخیل یا دزد یا بداخلاق یا حسود یا حق نشناس است. 🔹عیب در افعال👈 فلانی پرخور یا پرخواب است یا ادب ندارد. 🔹عیب در اقوال👈 فلانی بلد نیست سخنرانی کند یا لکنت زبان دارد. 🔹عیب در امور دینی: فلانی در نماز مسامحه گر است، در منزلش شراب میخورد، وسواس دارد یا از نجاسات پرهیز نمیکند. 🔹عیب در امور دنیوی👈 فلانی کندذهن است، بیسواد است یا تنبل و بینظم و شلخته است.
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى .
(‌ 🌸رسول خدا (ص) فرمودند: شب به قومی گذشتم که روی خود را با هایشان می دادند و با آن و سینه هایشان را می خراشیدند. ❓از پرسیدم، اینها کیانند؟ گفت: 🔥اینها کسانی هستند که گوشت های مردم را می خوردند ( مردم را می کردند) و درباره آن ها سخن می گفتند. .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی .
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 ✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است : 🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد . 🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد 🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد . 🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم . صبحتـــ☀️ـــون بخير آرامشتون الهـــی
. 💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠 1ـ شلاّق و ‼️ 🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف داشت ، و خود را مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند، 🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند، و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند، يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ، بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم . كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ، 🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد. 2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅ 🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ، 🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است . و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ، امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند. 🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟ يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟ در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه : حلال الهى درست رواج پيدا كرد. و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد. ➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه : هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد. 🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود : لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ (اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام مرحوم محمّد دشتى .