eitaa logo
خانواده با نشاط ما
20.6هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
0 فایل
خانواده هفت نفره ما با چهار تا دختر و یک پسر😌🌱 اینجا از تجربیات خودم حرف میزنم☺️🤍✨️ ✨️اگه کارم داشتی: @Banosiri_tabrz حرفاتون به صورت ناشناس : https://daigo.ir/secret/1821329142 🤍تبلیغات: @Baneshat ✨️کانال محصولات طبیعیمون: @SonaGal
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چگونه یک نماز خوب بخونیم؟ گام اول↩️ جلسه سومتو گام اول ما داریم رو "ادب نماز″ کار میکنیم. تا الان برخی از "باید″ها رو در ادب نماز گفتیم، امروز میخواهیم بپردازیم به "نباید"ها در نماز ❌فرض کنید مامادرمون الان صدامون بزنه بگه: "دختر/پسرم، بیا کارت دارم″ولی ما یه ساعت بعدش بریم بگیم: جونم کارم داشتی؟ اینجا دیگه مامادرت میگه: نه دیگه کارت ندارم، اون‌موقع کارت داشتم...نکته طلایی👌🏻 به تاخیر انداختن نماز بزرگترین بی ادبی به خداست... بزرگترین بی ادبی به خدا در نماز این هست که خدا ۱۲مرتبه صدامون بزنه بگه "حی علی فلاح"، "حی علی الصلاه″، "حی علی خیر العمل" ما بی توجه باشیم به صدای خدا... یه ساعت بعدش بریم بگیم "الله الکبر " جونم خدا؟ کارم داشتی صدام زدی؟!یه اصلی که وجود داره "نماز اول وقت″ هست. که بسیار مهمه، ان‌شاءالله از اهمیت نماز اول وقت در گامهای بعدی مفصل تر توضیح میدم. .
⁉️آیا مومنین در برزخ باهم ملاقات دارند⁉️ 💡 بله از برخی از روایات استفاده می‌شود، که ارواح مومنان در بهشت برزخی همدیگر را می‌شناسند و از حال یکدیگر جویا می‌شوند و با هم گفتگو دارند.🌱 🗯 امام صادق علیه السلام می‌فرماید: ♦️ وقتی شخصی از دنیا می‌رود و به عالم برزخ می‌آید برزخی‌ها می‌گویند او را رها کنید زیرا او خسته است و تازه از سختی و وحشت بزرگ نجات یافته است (سکرات مرگ) بعد از مدتی از این تازه وارد می‌پرسند فلانی حالش چگونه است؟ 🔺 اگر بگوید زنده است امیدوار می‌شوند که بعداً به آنها ملحق می‌شود اگر بگوید فلانی پیش از من از دار دنیا رفته است می‌گویند حتماً سقوط کرده و به عذاب برزخی گرفتار شده که پیش ما نیامده است .😔 📖اصول کافی‌ج ۳ص۲۴۴📖
۞﴾﷽﴿۞ 💢امام صادق علیه‌السلام : 🔸رسول اکرم صلےالله‌علیہ‌وآلہ‌وسلم فرمودند : ☘ زمانی که عزرائیل برای قبض روح کافر می‌آید،پس روحش را میکَند و جهنم فریاد میکشد.😱 🔸پس علے علیہ‌السلام پرسید:آیا این مرگ به احدے از امتت میرسد؟ پیامبر صلےالله‌علیہ‌وآلہ‌وسلم فرمودند: بله!به حاڪم ظالم و خورنده‌ےمال‌ یتیم و کسےکه به دروغ شهادت میدهد.👌 📚ڪافی/ج۳/ص۲۵۳ 📚تهذیب‌الاحکام /ج۶/ص۲۲۴ 📚وسائل‌الشیعہ /ج۲۷/ص۲۲۴ 📚وافے /ج۲۴/ص۲۶۳ .
⁉️آیا اموات به زائران قبر خود توجه دارند⁉️ ✅ بله محمد بن مسلم می‌گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم وقتی به زیارت قبور می‌رویم آیا آنها متوجه می‌شوند؟ ⭕️ فرمود آری، سوگند به خداوند آنها آگاه می‌شوند به جهت زیارتی که شما از آنها کردید، شادمان می‌گردند و با شما انس می‌گیرند .🌱 🌻و به جهت همین انس و توجهی که میت به قبر خود دارد در باب زیارت معصومین گفته‌اند زیارت از نزدیک بهتر است و پاداش بیشتری دارد.👌 📖اصول کافی ج۳ ص۲۳۰📖
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 👌 داستان کوتاه پند آموز 🍂 علیه السلام ✍یکی از معجزات امام رضا علیه السلام که اخیرا اتفاق افتاده است: 💭 یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اسرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاظر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند. 💭 درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند. وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای 💭 داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد، از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛ عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد 💭 برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد : 👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟ 💭 خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا 💭 امام رضا علیه السلام جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛ این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زایر ما بودند. حیات پس از زندگی .
💢برکت مهمان ✍زنی بود که مهمان دوست نداشت.! روزی همسر او به نزد حضرت محمد(ص)میرود و بازگو میکند که همسر من مهمان دوست ندارد...!!! حضرت محمد به مرد میگوید: برو و به همسرت بگو من فردا مهمان شما هستم... فردای آنرور حضرت محمد مهمان آن زن و مرد میشود... هنگام رفتن از آن خانه زن میبیند که پشت عبای حضرت محمد(ص) پر از مار و عقرب است. زن فریاد میزند یا محمد(ص) عبای خود را بیرون بیاورید... حضرت محمد(ص) می فرمایند... اینها قضا و بلای خانه شما است که من می برم... پس مهمان حبیب خداست و از روزی اهل خانه کم نمیشود و قضا و بلای اهل خانه را با خود می برد... .
. این کانال خیلی ترسناکه 😳😨🥵 حتما یه سری بزنید 🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/3932815377Ce5e18f058e
پسرا بزنن رو فلفل😂👇 🌶🌶🌶🌶🌶🌶🌶 🌶🌶🌶🌶🌶🌶🌶 دخترا بزنن رو هلو 😂👇 🍑🍑🍑🍑🍑🍑🍑 🍑🍑🍑🍑🍑🍑🍑 وااای‌ اینو کی گذاااااشت😳 سریع پاک کنید عضو‌ نشن😡❌
✍آیت الله حق شناس(ره): عمر شما در اثر خدمت به مردم زیاد می شود. بودن شما در سیر الی الله، منوط به این است که چقدر به افراد جامعه احسان می کنید و این در راس امور است. اگر از باب رحمت حق قصد ورود دارید، باید کمی پول خرج کنید و به فقرا و مسکینان و یتیمان کمک کنید. 📚رهنمای سلوک ص ۶۹
🚷 ۲ دختر ۱۷ و ۱۵ ساله به جرم گذاشتن یک عکس در اینستاگرام به ۱۲۰ سال حبس محکوم شدن واقعا که خیلی بی حیان‼ ‼️ دیدن عکس شرم آور👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2094530851C7dc7ef393e
اگه جنبه داری بزن رو خانومه😂👻👇🏿 ////////\\\\\\\ ////☆☆☆☆\\\ /////(👁 | 👁)\\ \_ 👄_/ 🖐 / \ \ \/ \ \ /| | | \_/ | / | | 17 ساله ها حملههههه👀🔞☝️🏻
✅روایتی تکان دهنده و زیبا 🔴شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📘ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) .