یه سوالی که خیلیها میپرسن،
اینکه چیکار کنیم که در نماز "حضور قلب" داشته باشیم...
ببینید عزیزان حضور قلب، اصلا دست من و شما نیست،
حضور قلب در نماز رو مثل همه نعمت های دیگه باید "خداوند بهمون بده"ما باید به "اصل توجه در نماز" توجه کنیم.
وقتی اصل "ادب نماز" و "توجه در نماز"رو در ترم اول پاس کردیم،
خدا بهمون نمره قبولی میده ✅
دانش اموز الف کلاس جایزش ''حضور قلب'' در نماز هست.پس حضور قلب در نماز رو خدا باید بهمون بده✔️
ماها باید دنبال راهکارهایی برای "توجه در نماز" باشیم ⚠️
راهکارهایی که میتونن به ما در حواس جمعی توی نماز کمک کنن↓
.
هم دوست دارمت و هم دارمت
این یعنی خوشبختی❤
#حب_حݪاݪ
.
#حق_الناس یعنی 👇
.
حق الناس فقط زدن جیب مردم نیست!
حق الناس فقط #کلاهبرداری و #اختلاس نیست!
.
گرفتن آرامش روان، پاکی چشم و قلب مردان،
گرفتن آرامش خاطر زنان و نابودی تعهد و #عشق بین همسران،
سرد شدن گرمای خانه ها و تنوع طلب کردن مردان،
افزایش بی سابقه #طلاق و...
.
همه حق الناس هایی است که به واسطه #بی_حجابی و دلبری های خیابانی بر گردنِ ماست!!!
.
و این را بدانیم و فراموش نکنیم که،
خداوند هرگز حق الناس را نمی بخشد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار پستثوابـــــــجاریهدرپیدارد
#ترک_گناه
#نوکراقامم
عشق فقط امام زمان🙂♥️🤞
#باذکرصلوات
╭┈─────
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#نماز_خوب
چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
گام اول↩️ جلسه چهارم
گفتیم که در اصلِ "نماز اول وقت"
نباید کیفیت نماز رو فدای اول وقت خوندن "هر دو" نماز کنیم.
اما به بهانه این حرف نباید تا یه ذره خوابمون میاد نماز رو به تاخیر بندازیم...اینطور نباشه که همیشه موقع اذان که شد، بگیم من که الان خوابم میاد...
الان برم بخوابم،
بعدش که انرژی بهم تزریق شد، بیام نماز بخونم.نه عزیزم از این خبرها هم نیست...
این موارد در جاهایی استفاده میشه که استثنا باشه✅اما نه جایی که طرف به خاطر فوتبال، یا به خاطر تلگرام و از این حرفا نماز رو به تاخیر بندازه.
پس حواستون رو جمع کنید که الکی سرخودتون رو شیره نمالید.بین خودمون بمونه ها...
ولی بعضیامون خیلی زود پسر خاله میشیم
و از احادیث و حرفها به نفع خودمون کار میکنیم!طرف واقعا انرژیشو از صبح تا ظهر از دست داده، دیگه رنگ رو چهرش نیست.
اینجا اره✔️
میتونه نماز ظهر رو بخونه، عصر رو به تاخیر بندازه.
.
💎 صدقهای که مرا از مرگ حتمی با نیش عقرب سیاه نجات داد!!
🔸روزی در دوران #جوانی به اردوی آموزشی رفتیم. کلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو به شب رسید نمیدانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم. بیشتر نیروها #خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند من و یکی از رفقا می رفتیم و با اذیت کردن آنها را از خواب بیدار میکردیم برای همین یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند. شب دوم #اردو بود که باز هم بقیه را اذیت کردیم و سریع برگشتیم چادر خودمان که بخوابیم.
🔸البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم. وقتی در اواخر شب به #چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده. من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو برای خودم یک #رختخواب قشنگ درست کرده بودم. چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچه ها میخواهد من را اذیت کند لذا همینطور که #پوتین پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم.
🔸یکباره دیدم حاج آقا... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفته و داد میزد کی بود؟ چی شد؟ #وحشت کردم سریع از چادر آمدم بیرون بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه ها برای اینکه من رو اذیت کنن به حاج آقا گفتن که این جای #حاضر و آماده برای شماست اما لگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش. حاج آقا آمد از چادر بیرون و گفت الهی پات بشکنه مگه من چیکار کردم که اینجوری #لگد زدی؟ اومدم جلو و گفتم حاج آقا غلط کردم ببخشید من با کسی دیگه شما رو اشتباه گرفتم. اصلا حواسم نبود که پوتین پام کردم و ممکنه #ضربه شدید باشه!
🔸خلاصه اون شب خیلی معذرت خواهی کردم. بعد به حاج آقا گفتم شرمنده شما برید بخوابید من میرم تو #ماشین میخوابم فقط با اجازه بالش خودم رو بر میدارم. چراغ برداشتم و رفتم توی چادر همین که بالش رو برداشتم دیدم یک #عقرب به بزرگی کف دست! زیر بالش من قرار داره. حاج آقا هم اومد داخل و هر طوری بود عقرب رو کشتیم. حاجی نگاهی به من کرد و گفت: جون من رو #نجات دادی، اما بد لگدی زدی هنوز درد دارم. من هم رفتم توی ماشین خوابیدم.
🔸اردو که تمام شد و برگشتیم، روز بعد من در حین تمرین در #باشگاه ورزشهای رزمی پایم شکست. اما نکته جالب توجه این بود که ماجرای آن روز در نامه عمل من کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود. #جوان پشت میز به من گفت آن عقرب مأمور بود که تو را بکشد. اما صدقه ای که آن روز دادی مرگ تو را به عقب انداخت! همان لحظه فیلم مربوط به آن صدقه را دیدم عصر همان روز خانم من زنگ زد و گفت فلانی که #همسایه ماست خیلی مشکل مالی داره، هیچی برا خوردن ندارن اجازه میدی از پول هایی که کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم. گفتم آخه این پولها رو گذاشتم برا خرید #موتور اما عیب نداره هر چقدر میخوای بهشون بده. جوان گفت: صدقه مرگ تو را عقب انداخت. اما آن روحانی که لگد خورد؛ ایشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را میخورد، ولی به #نفرین ایشان پای تو هم شکست!
📕 کتاب سه دقیقه در قیامت
🔴جایگاه بعد از مرگ کسانی که خودکشی می کنند کجاست؟
✳️ آنچه که از روایات برداشت می شود این است که فردی که به دست خود رشته حیاتش را پاره می کند و دار زندگی را وداع می گوید
جهنمی🔥 بوده و در آن جاودان خواهد بود.
💥چون حقیقت آن است که خودکشی کننده ، اگر چه اسماً شیعه باشد ، رسما شیعه نیست.
🍀چون طبق روایات ، شیعه محال است خودکشی کند.
🔴لذا شخص ابتدا از محبّت اهل بیت (علیه السلام) بیرون می رود و آنگاه خودکشی می کند.
🔵خودکشی علاوه بر اینکه گناه است، نشانگر این است که شخصی که خودکشی می کند، از رحمت الهی مایوس شده است و دیگر امیدی به خداوند ندارد!!
🌟 این مسئله بسیار مهم است که ما باید همواره به خداوند ایمان داشته باشیم وبه کمکهایش امیدوار:
🌹آيا خدا برای نگهداری بنده اش کافی نيست؟!
✳️ابوسعید خدری می گوید: ما در جنگها به صورت کاروانهای نوزده نفری بیرون می رفتیم و کارها را در میان خود تقسیم می کردیم .
⚡️اتفاقا در کاروان ما مردی بودکه کار سه نفر را انجام می داد؛ هم هیزم جمع می کرد، هم آب می آورد و هم غذا پخت می کرد.
❄️ این موضوع، به عرض پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید. حضرت فرمودند: او اهل دوزخ 🔥است.»
❗️ما تعجب کردیم. وقتی که با دشمن روبرو شدیم و به جنگ پرداختیم، آن مرد مجروح شد، تیری برداشت و خودش را با آن کشت.
🔰اینجوری شد که فقط بخاطر خودکشی آن همه ثواب محو شد و او اهل دوزخ گردید...🔥
منابع:
📗لخرائج والجوارح، قطب الدین الاولی، مؤسسة الامام المهدی (عج)، 149 ه، ج1، ص61، ح104
📒فروع کافی ج 7 ص45
.
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
💠مرگ خوب / مرگ بد💠
◀️محمّد بن مُنكدِر که صوفی مسلک بود، امام باقر ع را دید که در هوای گرم به سوی نخلستان ميرود.
▫️پيش آمد و گفت: در اين هوای گرم، طلب دنيا سزاوار نيست!
❓اگر در اينحال مرگت فرا رسد در پيشگاه پروردگار چه خواهی گفت؟
✅حضرت گفتند: اگر مرگم در اينحال برسد، در راه انجام وظيفه و كسب مال حلال برای خود و عيال و حفظ آبرو و زندگيِ كفاف بوده است و در پيشگاه خداوند مأجور خواهم بود.
من از مرگ بيم دارم در صورتيكه در حال معصيتی از معاصی خدا بمیرم.
📕اعلام الوری ص 26
حیات پس از زندگی👇
.
👀 روز آشکار شدن نهانها 👀
🔺یکی از نامهای روز قیامت یوم البروز است، یعنی روز آشکار شدن؛ روزی که همه پردهها کنار زده میشود و درون انسانها ظاهر میگردد.
🔸 نکته قابل توجه اینکه با توجه به خصوصیتِ روز قیامت که روز آشکار شدن است باید انسان در دنیا تلاش کند که درونی غیر از بیرون نداشته باشد تا نگران افشای آن در قیامت باشد.
📖سوره غافر آیه ۱۶📖
🍃#توصیف_قیامت🍃
حیات پس از زندگی👇
.
✅روایتی تکان دهنده و زیبا
🔴شب اول قبر آیتالله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام
بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد..
📘ناقل آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره)
حیات پس از زندگی 👇
.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
👌 داستان کوتاه پند آموز
🍂 #معجزه_امام_رضا علیه السلام
✍یکی از معجزات امام رضا علیه السلام که اخیرا اتفاق افتاده است:
💭 یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اسرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاظر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند.
💭 درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را
داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند.
وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت:
امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای
💭 داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد،
از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟
شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛
عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟
ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد
💭 برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد :
👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟
💭 خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا
💭 امام رضا علیه السلام جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛
این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از
من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زایر ما بودند.
حیات پس از زندگی 👇
.
💢برکت مهمان
✍زنی بود که مهمان دوست نداشت.!
روزی همسر او به نزد حضرت محمد(ص)میرود و بازگو میکند که همسر من مهمان دوست ندارد...!!!
حضرت محمد به مرد میگوید:
برو و به همسرت بگو من فردا مهمان شما هستم...
فردای آنرور حضرت محمد مهمان آن زن و مرد میشود...
هنگام رفتن از آن خانه زن میبیند که پشت عبای حضرت محمد(ص) پر از مار و عقرب است.
زن فریاد میزند یا محمد(ص)
عبای خود را بیرون بیاورید...
حضرت محمد(ص) می فرمایند...
اینها قضا و بلای خانه شما است که من می برم...
پس مهمان حبیب خداست و از روزی اهل خانه
کم نمیشود و قضا و بلای اهل خانه را با خود
می برد...
.
✅روایتی تکان دهنده و زیبا
🔴شب اول قبر آیتالله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام
بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد..
📘ناقل آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره)
#مرگ
#آخرت
#قیامت
#قبر
#عذاب
#غیبت
#ظهور
.
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
✨شیخ الرئیس ابن سینا معتقد است :
🌼✨اگر در آغاز روز ، هنگام خروج از خانه ، بنا را بر خوش یمنی و درست شدن کارها و امورات خود بگذارید ؛ و این مساله رو یقین و باور داشته باشید ، مسلما آنروز برایتان خوش یمن بوده و کارهای شما براحتی حل و فصل خواهد شد .
🌼✨این امر همان تاثیر قدرت نفس آدمیست که می تواند طبیعت و عوالم آنرا در خدمت خواست و باور خود قرار دهد
🌼✨و این امر یک قانون حتمی است ، بدین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند فال بد یا خوب زدن ( اگر باورش کنی ) اتفاق خواهد افتاد .
🌾✨پس خوش بین باشیم و فال نیک بزنیم .
صبحتـــ☀️ـــون بخير
آرامشتون الهـــی
#مرگ
#آخرت
#قیامت
#قبر
#عذاب
#غیبت
#ظهور
.
انسان با تمام شدن عمر و زمانی که قرار است نزد معبود خود بازگردد، در آخرین لحظات عمر خویش، همانند یک فیلم، تمام زندگی خود را از نوزادی تا #پایان_عمر با تمام اتفاقات خواهد دید. در اولین روز پس از #مرگ، روح به جسم باز می گردد، زیرا انسان وابستگی زیادی به جهان و جسم خویش دارد، بنابراین دل کندن از آن برایش سخت است و هنگام دفن شدن، به همراه جسم وارد قبر می شود. زمانی که فرد به خاک سپرده می شودبرای همیشه تعلق خود را به #دنیا از دست می دهد و اولین شب پس از دفن، شاید سخت ترین شب یا آسانترین شب برای انسان باشد. شبی که هرگز نمی توان از آن فرار کرد و به رفتار و اعمال انسان در دنیا بستگی دارد.
برای میت جدا شدن روح و جسم، دردناک و سخت است؛ بنابراین مستحب است که هنگام خاک کردن او، دوبار میت را نزدیک قبر بر زمین گذاشته و کمی صبر کنند، همچنین در خاک کردن او تعجیلی نداشته باشند. زیرا هنگامی که جسم مادی وارد قبر میشود، روح ترس فراوانی تجربه می کند و کمی تامل موجب می شود تا روح خود را با شرایط جدید وفق بدهد و از پس ترس برآید.
📚(علل الشرائع- 306- 2 الباب 251)
👈خواندن #نماز_وحشت
مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند.
👈خواندن #قرآن
خواندن آیات یس، الرحمن، توحید، صافات و... به منظور آرامش یافتن میت، توصیه می شود. با خواندن این آیات برای میت طلب آمرزش کنید. همچنین بالای سر مزار میت، 7 مرتبه قدر بخوانید.
.
#حکم_حضرت_علی_علیه_السلام_برای_کسی_که_خود_ارضایی_می_کرد.
💠راه مبارزه با مفاسد اجتماعى💠
1ـ شلاّق و #ازدواج‼️
🌱روزى جـوانـى را كـه انـحـراف #جنسى داشت ، و خود را #جُنُب مى كرد ، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند،
🌱امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند،
و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند،
يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ،
بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم .
كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ،
🌱بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد.
2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت✅
🌱يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ،
🌱زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است .
و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند
يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ،
امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند.
🌱آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟
يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟
در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه :
حلال الهى درست رواج پيدا كرد.
و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد.
➖امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه :
هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد.
🌱بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود :
لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ
(اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.)
الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام
مرحوم محمّد دشتى
#مرگ
#آخرت
#قیامت
#قبر
#عذاب
#غیبت
#ظهور
.
#اعمالقبلازخواب 😴
💫🌱یاد آوری اعمال قبل از خواب💫🌱
🌸حضرت رسول اکرم(ص) 🌸فرمودند هر شب پیش از خواب :
⚘️ ⚘️
1. قرآن را ختم کنید
(=٣ بار سوره توحید)📜
2. پیامبران را شفیع خود گردانید
(=۱ بار: اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم، اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین)🤲
⚘️ ⚘️
3. مومنین را از خود راضی کنید
(=۱بار: اللهم اغفر للمومنین و المومنات)🥰
⚘️ ⚘️
4. یک حج و یک عمره به جا آورید🕋🌻
( ۱ بار: سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر)
⚘️ ⚘️
5. اقامه هزار ركعت نماز 📿
(=٣ بار: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» )
⚘️ ⚘️
6. خواندن سوره تکاثر (از بین برنده عذاب قبر )🧾
💚🌱 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم💚🌱
🌹أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿١﴾
🌻حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿٢﴾
🌼کَلّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣﴾
🌸ثُمَّ کَلّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٤﴾
🌷کَلّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿٥﴾
⚘️لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿٦﴾
🌱ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿٧﴾
🌹ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴿٨﴾✨
⚘️ ⚘️
7. 🌹پیامبر اکرم(ص) 🌹می فرمایند:
هر کس آیه «شهداللّه» ر در وقت خواب بخواند، خداوند هفتاد هزار فرشته به واسطه آن خلق می کند که تا روز قیامت برای او طلب آمرزش کنند .
📚 مجمع البیان؛ ج 2/421
📖{آل عمران آیه «۱۸»}
💕 شَهِدَاللهُ اَنَّهُ لااِلهَ اِلّا هُوَ وَالمَلائِکَتُ وَ اولوالعِلمِ قائِماً بِالقِسطِ لا اِلهَ اِلّا هُوَ العَزیزُ الحَکیم 💕
8. #وضو_هنگام_خواب😴
🌸 پیامبر اکرم(ص)🌸: «هركس با وضو به رختخواب برود، رختخواب براى او حكم مسجد را دارد و خواب بر او حکم نماز را دارد
🌱💫اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآل محمد
وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌱💫
🤲اللهم الرقناکربلا🤲
#دعاگونھ
──• · · · ⌞♥️⌝ · · ·
.
⁉️ این دنبال چی میره ⁉️
🔰کسی که نمازش را تند تند میخواند که دنبال کارش برود ، خداوند متعال به ملائکه میفرماید : این بنده من دنبال چه چیزی میرود؟ مگر نمیداند همه چیز در دست من است .
•┈••✾••┈•🩵•┈••✾••┈•
🔺اسمش در جهنم نوشته میشود🔺
🔸پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند اگر کسی سه روز نماز نخواند از اسلام خارج است و نباید او را غسل و کفن کرد و اورا در قبرستان مسلمین دفن کرد .
🔹و کسی که عمدا نمازش را تاخیر بیاندازند اسمش را بالای درب جهنم مینویسند
.
🤔 شاید بارها برایتان سوال پیش آمده باشد که #ملک_الموت چگونه در لحظه جان هزاران نفر را میگیرد
آیا فرشتگان دیگری نیز او را یاری می کنند؟
🌱🌺پیامبر اکرم (ص) فرمود
زمانی که مرا در شب #معراج به آسمان ها بردند ، فرشته ای را ملاحظه کردم که گویا #لوحی نورانی در دست دارد و حواسش نیز تماما بر روی آن است.
زمانی که او به لوح توجه داشت چهره #غمگینی نیز به خود می گرفت.
از #جبرئیل پرسیدم: این فرشته کیست؟
جبرئیل پاسخ داد: او فرشته #مرگ است و اکنون نیز در حال گرفتن جان هاست.
پس گفتم را نزد او ببر تا از او سوالی کنم.
پس نزدیک او رسیدم و گفتم: ای #عزرائیل! آیا تو شخصا بر بالین ها حاضر می شوی و جان آن ها را می گیری⁉️
🌷☘
عزرائیل پاسخ داد: آری ، به سبب قدرتی که پروردگار بزرگ به من بخشیده است به تمام دنیا سلطه دارم و میتوانم، دنیا در دست من مانند سکه ای است در دست یک مرد که هرگونه که بخواهد می تواند آن را زیر و رو کند.
هیچ خانه در دنیا نیست که من روزی 5 بار در آن وارد نشوم و زمانی که آن ها گریه و ناله می کنند به آن ها می گویم گریه نکنید چرا که قطعا باز خواهم گشت تا زمانی که هیچ یک از شما باقی نمانید.
.
✨﷽✨
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
از همان روز بلوغ، تمام کارهای
من با جزئیات نوشته شده بود.
کوچک ترین کارها. حتى ذرهای
کـار خـوب و بد را دقیق نوشته
بودند و صرف نظر نکردهبودند.
تازه فهمیدم که «فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره» یعنی چه. هر چی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم، آن ها جدی نوشته بودند؛ در داخل این کتاب، در کنار هر کدام از کارهای روزانه من، چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت که وقتی به آن خیره میشدیم،
مثلفیلم به نمایش در میآمد.
درست مثـل قسمت ویدئو در
موبایل هـای جدید، فـیلـم آن
مـاجـرا را مشاهده می کردیم.
آن هم فیلم سه بعدی با تمام
جـزئیات! یعنی در مواجـه بـا
دیگران حتی فکر افراد را هم
میدیدیم.
لذا نمیشد هیچ کدام از آن کارها را انکار کرد. غیر از کارها، حتی نیت های ما ثبت شده بود. آنها همه چیز را دقیق نوشته بودند. جای هیچگونه اعتراضی نبود...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
.
💠 داستان زیبا در مورد مَشکهای پر از باد
☘🌺☘🌺
خدا مرحوم آقای کافی را رحمت کند. ایشان میگفت: پادشاهی، کاخی و باغی ساخت و در آن استخری بنا کرد. آنوقتها [لوله کشی] آب نبود و پادشاه دید که این استخر باید آب داشته باشد. گفت: سقاها با مَشک بروند، آب بیاورند.
🔸 تعدادی سقا را خبر کردند، مَشک بر دوش گرفتند و رفتند از رودخانه آب بیاورند و در استخر بریزند. یکی از سقاها دید که خیلی راه طولانی است و [رفتن] از رودخانه تا پای استخر با مَشک پُر از آب، خیلی سخت است. یک گوشهای رفت و آن مَشک را باد کرد و درِ آن را بست و آمد در رودخانه و آن را خیس کرد.
جمعیت سقاها که میآمدند، بار او هم سبک بود. او میخواست زرنگی کند که حالا آنها دارند آب خالی میکنند، ما هم در این مَشک را باز میکنیم و چیزی پیدا نیست. پای استخر آمدند و بنا شد که استخر را آب کنند.
🌷🌱
دیدند که همه این سقاها به هم نگاه میکنند، نگو که همه آنها مشکها را باد کردهاند!
🌷 خدایا ما سقاهایی هستیم که مَشکها را باد کردهایم؛ مگر فضل و رحمت تو دستگیری کند! والّا کسی کاری هم کرده باشد، باز کاری نکرده است.
خدایا به حقیقت محمد و آل محمد، به فضل و کَرم خود امشب مزد کارِ نکردهی ما را بده!
خدایا بندگیهای نکرده و مشکهای خالی جباریت تو را میطلبند #یاجابرالعظمالکسیر
.
#اعمال_قبل_از_خواب😴🖇
یادآوریاعمالقبلازخواب
حضرترسولاکرمفرمودندهرشبپیشاز خواب :
1⃣. قرآنراختمکنید.
(=³بارسورهـتوحید)
2⃣. پیامبرانراشفیعخودگردانید.
(=¹ بار: اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد
وعجلفرجهم،اللهمصلعلیجمیعالانبیاء والمرسلین)
3⃣. مومنینراازخودراضیکنید.
(=¹بار: اللهماغفرللمومنینوالمومنات)
4⃣. یکحجویکعمرهـبهجاآورید.
(=¹ بار: سبحاناللهوالحمدللهولاالهالا اللهواللهاکبر)
5⃣. اقامههزارركعتنماز
(=³بار:«یَفْعَلُاللهُمایَشاءُبِقُدْرَتِهِ، وَیَحْكُمُ
مایُریدُبِعِزَّتِهِ»)
آیاحیفنیستهرشببهاینسادگیاز
چنینخیرپربرکتیمحرومشوی
.