الان تقریبا ۴۰ درصد مردم امریکا حروم زاده هستن
درحالیکه قبل از انقلاب جنسی این امار۵درصد بود
الان۲۴نوع بیماری جنسی هست در حالیکه قبل انقلاب جنسی ۲تا بیماری جنسی بود
الان از هر۶زن ۱ زن بهش تجاوز جنسی میشه در حالیکه قبل انقلاب جنسی این امار خیلی کمتر بود
آمار طلاق،آماره بچه سقط شده،آماره فرزندبدون پدر آماره همه اینا چند برابر شده
انقلاب جنسی نتیجه ای جز افزایش فساد و کاهش لذت و ارامش نداشت🚶♂
@Banovane1
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استند آپ کمدی حاج آقا رو ببین😅
روایت جالب سرکار گذاشتن حاج آقا روی آنتن تلویزیون! 😂
@Banovane1
@Taam_e_Zendegi
امروز غروب قبل اذان رفتم سوپری چیزی بخرم
صاحب مغازه با موبایلش داشت ورزشگاه آزادی رو تماشا می کرد.
یه مشتری که خیلی هم ظاهرالصلاح نبود بلند پرسید مسابقه کجا و کجا است؟ چند چندن؟ کی برده؟
صاحب مغازه با یه افتخار و لطافت و شوخی گفت مسابقه فوتبال نیست!
اجتماع بزرگ قرآنی های امام حسنی است. 100 هزار نفر قرآنی تو ورزشگاه جمع شدن قرآن بخونن
مشتری مونده بود چی بگه😁😁😁
خیلی کیف کردم/ عکسای کمتر دیده شده قشنگ از آزادی
@Banovane1
@clad_girls
مخصوص افراد ناشکر که فقط مینالند ......
*(یادتان هست؟) اوايل دهه شصت تنها شامپوی موجود، شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود.
تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می كردیم و اگر شانس یارمان بود
و از همان شامپوها یك عدد صورتی رنگش كه رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی كیف می كردیم.
*سس مایونز كالایی لوكس به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شكلاتی یام یام تنها دلخوشی كودكی بود.
*صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت!
*بگو مگو ها سر كپسول گاز كه با كامیون در محله ها توزیع می شد، خالی كردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب.
*جیره بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی ...
نبود پتو در بازار ، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت و پوشیدن كفش آدیداس یك رویا بود.
*همه اینها بود، بمب هم بود و موشك و شهید و ... اما كسی از قحطی صحبت نمی كرد
یادم هست با تمام فشارها وقتی وانت ارتشی برای جمع آوری كمك های مردمی وارد كوچه می شد بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود.
همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود، خب درد هم بود.
*و اما امروز...
امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوكس خارجی در هر محله و گوشه كناری به چشم می خورند
و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست.
از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت و ...
داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا تا
بستنی با روكش طلا !
و حال، این تن های فربه، تكیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل های گرانقیمت از شنیدن كلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می بریم.
مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید!
مبادا زیتون مدیترانه ای نایاب شود!
صورت های دستکاری شده
جراحی های بیهوده
دلهای اجاره ای
متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له كردن دیگران سیری ناپذیر شده است .
ورشكسته شدن انتشارات،
تعطیلی مراكز ادبی فرهنگی و هنری برایمان مهم نیست
ولی از گران شدن ادكلن مورد علاقه مان سخت نگرانیم!
می شود كتابها نوشت...
خلاصه اینكه این روزها
لبخند جایش را به پرخاش داده و مهربانی به خشم
فقط كافیست یک ذرّه احساس كنیم كه یكى مخالف نظر ماست آنوقت چنان نابودش می كنیم كه انگار هیچ خدایی رو بنده نیستیم
*قحطی امروز که ما ایرانیان در این روزگاران آن را به وضوح لمس می کنیم :" قحطى اخلاق" است!
"قحطی همدلیست"!" قحطى رفاقت" است! "قحطی عشق" است! "قحطی انسانیت" است
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻤﺎﻥ" ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﻓﻬﻢ" ﺍﺳﺖ!
این روزها سرزمینمان شده حرص و طمع ۰۰۰'''"""...[فاین تذهبون!!!؟؟؟]***اینجا هنوز یک ساعت قبل از اذان، صف نانواییها طویل می شود.
🔸 هنوز" ماه رمضان" که می شود،
در ویترین شیرینیفروشیها زولبیا بامیههای زعفرانی دلبری می کنند.
🔸 در کوچه ما هنوز موقع سحری، چراغ خانهها یکییکی روشن میشود.
🔸 هنوز در مهمانیهای خانوادگی، درباره «زندگی پس از زندگی» بحث می کنند.
🔸 هنوز همه به دختربچههای روزهاولی فامیل، ماشاءلله می گویند.
🔸 اینجا هنوز" رمضان "که می شود جلوی رستورانها، نوشتهای عَلَم می شود که «حلیم داغ موجود است»
🔸 هنوز از ارک صدای «اللّهم رب شهر رمضان» حاجمنصور به گوش می رسد.
🔸 هنوز مرحمت خانوم، روی شلهزردهایی که برایمان میآورد با دارچین می نویسد «یاعلی»
🔸 هنوز دختر سهچهار سالهای که با مادرش در تاکسی کنارم نشسته، میپرسد که
«مامان توتفرنگی هم روزهم رو باطل میکنه؟» و مادر مهربانانه می گوید «نه مامانجون، بخور»
🔸 هنوز نزدیک اذان که می شود، پیرمردهای پارک سرکوچه، صندلیهای تاشو خودشان را جمع می کنند و به سمت خانههاشان پراکنده می شوند.
🔸 هنوز در" رمضان "، رفیقهایم هر روز دعای مخصوص همانروز را اِستوری میکنند. انقدر زیاد که اگر نخوانده رد بشوم عذاب وجدان می گیرم.
🔸 هنوز "صدای اذان" از مأذنهها بلند است.
هنوز" ناامیدی گناه کبیره "است.
🔸 من به حرف آنهایی که می خواهند دین را مرده و فراموش شده جلوه دهند، حرف آنها که می خواهند بگویند" رمضان دیگر تمام شده و مردم روزه نمی گیرند" باور ندارم...
🔸 هنوز بیدینها پویش روزهخواریِ علنی راه میاندازند تا با رمضان مبارزه کنند.
پس" رمضان هست". دهها میلیون نفر روزهدارند.
🔸 صدای «اللهم لک صمنا» از تلوزیونها بلند است.
🔻 مبادا هوچیگری و سروصدای بلند روزهخوارها نا امیدت کند. مبادا «برو بابا کی دیگه روزه میگیره» گفتنهای چند نفر، عصبیات کند و جامعه را کافر بپنداری. خطای شناختی دست و پایت را نبندد.
🔸" شبقدر "که جمعیت فوقالعاده شبزندهداران را ببینی می فهمی که" تو تنها روزهدار شهر نبودهای".
زیر پوست شهر، پر است از روزهدار هایی که لبهایشان ترک خورده، اینجا "همه ما روزهایم ".
*نماز و روزه هات قبول بچه مسلمون...*
@Banovane1