خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
وقتی شوهرمون عصبانی شد چکار کنیم؟ @BanovaneMontazer #گروه_و_کانال_بانوان_منتظر #ارسال_فقط_با_لینک
وقتی شوهرمون عصبانی شد چکار کنیم؟
در درون هر مردی یک مرد آهنین وجود دارد که موقع مشاجره با همسر فعال میشود.
اگر موقع مشاجره و عصبانیت مرد، او را تایید کنید و یک جمله بگویید
حق با شماست
آن مرد آهنین, درون شوهر فرو کش می کند و او تبدیل به پسر بچه ای خوب ومهربان میگردد.
حالا خانم می تواند در فضایی آرام تر وبه دور از خشونت حرفهای خود را بزند بدون این که رابطه آسیب ببیند وتنش های زیادی بار بیاید. از اعجاز این جمله غافل نباشید
#گروه_و_کانال_بانوان_منتظر
@BanovaneMontazer
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_است
خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
#ایده_دلبری یه خانوم دلبر وقتی سر شوهرش درد گرفته و ازش طلب قرص می کنه تا آروم بشه و میدونه که زیاد
#ایده_دلبری
یه خانوم دلبر وقتی سر شوهرش درد گرفته و ازش طلب قرص می کنه تا آروم بشه و میدونه که زیاد حاد نیست تندی نمیره یه قرص مسکن برداره بیاره بذاره جلوش!
یه کم گل محمدی یا یه مقدار گلاب رو بریزین تو یه لیوان آب و بزارین تو پیشدستی و بیارین واسه همسرتون
خواست بخوره میپرسه قرصش کو؟
بگو خودم قرص مسکنت میشم !😊
پروفن و کدئینت منم !😅
و بعدش برید پیشونیش رو ببوسین و آروم شقیقه ها و اطراف چشمش رو ماساژ بدین...
انقدر سریع سردردش خوب میشه!
اصلا دست ما خانوما شفاست!😉
@BanovaneMontazer
#گروه_و_کانال_بانوان_منتظر
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_است ❌
#بانوی_جذاب
⭕️یه وقتایی می بینید شوهرتون دمقِ و اخماش تو همه، یا زیاد توجهی نداره و مثلا سرش تو گوشی و تلویزیونه؛
👈اصلا #گیر ندید بهش👉
💯چون اینجور وقتا آقایون حتی اگه به زبونم نیارن، ولی نیاز به #تنهایی دارن.. چی بهتر از این که شما درکشون کنید👌
🔺اگر میخواید توجهتون رو نشون بدید، یه خوراکی چیزی واسش ببرید، بعدشم برید به کارتون برسید و خودتونو سرگرم کنید
@BanovaneMontazer
#ارسال_فقط_با_لینک ❌
ساوه مشهور به انار است و
بَم به رُطبش...
یارِ ما نیز
به شیرینیِ مرموزِ لَبَش...😍❤️
@BanovaneMontazer
#گروه_و_کانال_بانوان_منتظر
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_است
#جز_همسر
ما دوران نامزدی خونه مادرشوهرم که میرفتم با مادر شوهرم میخوابیدم همش شوهرمم حرصش میگرفت یه شب بهم گفت وقتی مامانم میخوابه پاشو بیا پیشم حرف بزنیم منم گفتم میترسم بیدار شه و اینا گفت بالشتو بزار جای خودت لاحافم بکش روش نمیفهمه یکم حرف بزنیم برو بعد بعدشم گفت مامانم قرص خواب میخوره خوابش سنگینه
عاچشتون روز بد نبینه جای شوهرمم تو حال بود رفتم پیشش یکم حرف واینا بعد شروع کردیم داشتیم لب اینا میرفتیم که دیگه صحنه جالتر میشد که یهویی دیدیم یه اژدها داره بالا سرمون نفس نفس میزنه ازحرص پتورو از سرمون باز کردیم دیدیم مادرشوهرمه 😁😁😁😁دوباره پتو کشیدیم سرمون 😂😂😂😂ازخجالت دیگه هردومون نفسمون بند اومده بود
#پیام_اعضا
#ماشاالله_لا_حول_و_لا_قوة_الا_بالله_العلی_العظیم
💕💕💕 بانوان منتظر
http://eitaa.com/joinchat/1574109184Ce84bbdc135
⚠️ کپی بدون ذکر منبع ممنوع!
📌ارسال ممنوع❌✨
📞 احوالپرسیღ ، صحبت📞 ، مشاوره🍃↙️
@Sh2Barazandeh
سلام.
سوتیهای مادرشوهرمن!
وقتی عقدبودم واسه اولین بار شوهرم اومد دنبالم ورفتیم خونشون،
وقتی رفتیم سر سفره شام یادمه کباب کوبیده میخوردیم من سیرشده بودم اما مادرشوهرم پشت سرهم بشقابمو از کوبیده پرمیکردمیگفت بخور تا جون داشته باشی امشب گشنت میشه
منم کلی خجالت میکشیدم و سرخ میشدم
جلوی برادرشوهرم ک مجردبود!
همه فهمیدن منظورش چیه 😅😅
یه شب دیگه هم که اونجا بودم
آخرشب که شد داشتیم منو شوهرمو و برادرش جدول حل میکردیم
که بعد یهو مادرشوهرم اومد کنارم گفت پاشید برید تواتاق بخوابید و دستشو روبه من دراز کرده بود گفت بگیر
وقتی گفت بگیر منو شوهرم و برادرش هرسه تامون باهم ب جعبه دستمال کاغذی ک تو دست مادرشون بود نگاه کردیم و همه ساکت شدیم و خودمونو زدیم ب اونراه ودیگه نمیتونستم جدول حل کنم ب تت پت افتاده بودم😁 من اون لحظه میگفتم ای کاش زمین دهن وا کنه برم توش اینقد خجالت کشیدم
بعد دستمالو ازش گرفتم گذاشتم کنار خودم
5دقیقه بعد بلندشدیم رفتیم تواتاق بخوابیم سریع دویدم تواتاق دستمالو نبردم
بعد به شوهرم گفت وااای دارم از خجالت میمیرم چرا یهو مامان دستمالا رو داد به من
جالب اینجاست جعبه فقط دوبرگه دستمال توش بود😁
صبح ک بیدارشدیم صبحانه میخوردیم یهو برگشت گفت دیشب دستمالا رو یادت رفت ببری🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
#ادامه...👇
#ارسال_ممنوع❌
خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
سلام. سوتیهای مادرشوهرمن! وقتی عقدبودم واسه اولین بار شوهرم اومد دنبالم ورفتیم خونشون، وقتی رفتیم سر
یه سوتی هم ک دوران عقد دادم
تو خونه بابام بود.
یه شب شوهرم اومد و خونه بابام پیش من موند.
اول که نصف شب بلند شدیم دستشویی بریم گفتم ب شوهرم اول تو برو بعد من تا تابلو نشیمو بقیه بیدار نشن.
شوهرم خیلی آروووم دروباز کرد
یهو دید داداشم رو کاناپه درازکشیده داره با گوشیش کارمیکنه
هول میشه یهو ب داداشم سلام میکنه😂
اونم میگه سلام چطوری😆
شوهرمم ک همچنان هول بوده میگه عالی😅😅😅
بعد میره دستشویی و برمیگرده منم ک همچنان میخندیدیم بهش گفتم چکارکنم ک تابلو نشم روم نمیشه برم دستشویی گفتم نیم ساعت دیگه میرم
نیم ساعت بعد رفتم بیرون دیدم داداشم همچنان بیداره
گفت برو از تو اتاقت هندزفری منوبیار من ک بشدددت غرق خجالت بودم براش آوردم.
صبح ک بیدارشدیم شوهرم صبح ساعت6وقتی همه خواب بودن بلندشدرفت سر کار،
زنداداش شیطونم گفت پ شوهرت گفتم رفتم سر کار
گفت عه!متهم گریخت😂😂😂
رفتیم نشستیم دورهم صبحونه میخوردیم منم کلی تعریف میکردیم و حرف میزدیم
از اول ک نشستم بابام خیره شده بودبه من و هیچی نمیگفت
بعد ک سفره جمع شد زنداداشم اومدگفت تمام گلوت کبود شده بابات با اخم همش داشته ب تو نیگا میکرده توام ریلکس نشستی روبروش تعریف میکنی😂😂😂😂😂😂😂😂
دیگه ازون ببعد اکثر اوقات روسری سرم بود توخونه بابام😃
💕💕💕 بانوان منتظر
http://eitaa.com/joinchat/1574109184Ce84bbdc135
⚠️ #ارسال_ممنوع❌
📌ارسال بدون لینک پیگرد الهی دارد✨
📞 احوالپرسیღ ، صحبت📞 ، مشاوره🍃↙️
@Sh2Barazandeh
خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
یه سوتی هم ک دوران عقد دادم تو خونه بابام بود. یه شب شوهرم اومد و خونه بابام پیش من موند. اول که نصف
سلام
من یه خاطره از ابجیگلم تعریف میکنم با اجازش
من اون زمان مجرد بودم
ابجیم از راه دور اومده بود اخه راه دوری بودن
ازقضا همه خونه مامانم جمع بودیم ابجی عزیز رفت لباساشو دربیاره😊
همین ک اومد همه با تعجب بهش نگا کردیم داداش بزرگم یکم شیطون بود گف زیر گلوت چیشده😅
اونوقت بود ک یادش اومد چیشده🤣
من🧐😳
خودش😰🤭
بقیه اهالی خانه🤣😂
💕💕💕 بانوان منتظر
http://eitaa.com/joinchat/1574109184Ce84bbdc135
⚠️ #ارسال_ممنوع❌
📌ارسال بدون لینک پیگرد الهی دارد✨
📞 احوالپرسیღ ، صحبت📞 ، مشاوره🍃↙️
@Sh2Barazandeh
#خاطره_دخملونه😍👌❤️
سلام منم یه روز بابام میخاست بخابه گفت هر کی در زد بگین بابام نیست به جایی نخورد زنگ زدن رفتم دم درب خونه گفت بابات خونس گفتم بابام گفته هر کی اومد بگین نیستش خندید و گفت برو به بابات بگو بیا دم درب رفتم به بابام گفتم بابا هر چی به مرد میگم بابام گفته بگو من نیستم قبول نمیکنه و میگه برو به بابات بگو بیا دم در بابامم از عصبانیت زد تو سرش و گفت خدا منو از دست تو دختر خنگ نجات بده.
💕💕💕 بانوان منتظر
http://eitaa.com/joinchat/1574109184Ce84bbdc135
⚠️ کپی بدون ذکر منبع ممنوع!
📌ارسال بدون لینک پیگرد الهی دارد✨
📞 احوالپرسیღ ، صحبت📞 ، مشاوره🍃↙️
@Sh2Barazandeh
سلام زنداداشم موقعی که با داداشم نامزد بودن میخواست پیام بده به دفتر مکارم و بپرسه که من الان نامزدم اگر نامزدم بخواد دست بده بهم یا بوسم کنه حکمش چیه وازین حرفا..پیام رو نوشته بود و فرستاده بود برا برادر خودش که فوق العاده مذهبی بود اونم جواب داده بود خواهرم اشکال شرعی داره وشما این کارو نکن😂😂😂😂
💕💕💕 بانوان منتظر
http://eitaa.com/joinchat/1574109184Ce84bbdc135
⚠️ کپی بدون ذکر منبع ممنوع!
📌ارسال بدون لینک پیگرد الهی دارد✨
📞 احوالپرسیღ ، صحبت📞 ، مشاوره🍃↙️
@Sh2Barazandeh
سلام
پیام هاتون عالیییییه
خوشبخت و سعادتمند باشید الهی
اگه بخوام همه ی پیام ها رو بزارم خیلی میشه
#ماشاالله_لا_حول_و_لا_قوة_الا_بالله_العلی_العظیم
😍❣👌❤️😘❣😍☺️
🍃 دوران نامزدی دوران شناخت همدیگر است . رابطه جنسی در این دوران مانع شناخت شما می شود. ‼️
زیرا بسمت افکار جنسی هدایت می شوید . گرچه شناخت توانایی و گرایشات شریک جنسی هم بااهمیت است. پس برای شناخت همه اینها و حفظ هوشیاری کنترل رابطه تان را در دست بگیرید.
#روابط_رفتاری_در_دوران_نامزدی
🌸💜🌸
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_جایز_است
👇👇
@BanovaneMontazer
#گروه_و_کانال_بانوان_منتظر
#ارسال_فقط_با_لینک
هدایت شده از خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
#نامه_یک_زن
نامه یک زن به شوهرش در آستانه خیانت! و جواب شوهر❗️
نامه زنی که تا مرز طلاق پیش رفته به همسرش و جوابی که همسرش برای اون نوشته....
به نظر شما کدومشون مقصرن❓
@BanovaneMontazer
#گروه_و_کانال
خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
ادامه قسمت پنجم...👇 #قسمت_ششم نامه یک زن به شوهرش در آستانه خیانت و جواب شوهر❗️ صدای ماشینت اومد،
#پارت_هفتم
نامه یک زن به شوهرش در آستانه خیانت و جواب شوهر❗️
زنگ درو میزنن
مادرته!!!!!
نمیدونستم چه کار کنم!
درو وا کنم یا نه؟!
به اینه نگاه کردم،موهام یه طرف ریخته بود چه خوش حالت شده بود!
گفتم حالا که اومده فضولی، بزار خوب فضولی کنه!
رژ قرمز زدم،درو وا کردم و نشستم رو مبل
لخ لخ کنان داشت چار تا پله رو میاومد بالا،مثلا پا درد داره،حتی نرفتم استقبالش،
پامو انداختم رو پام و سفت نشستم!دستامم گذاشته بودم رو پاهام
درو باز کرد!
احتمالا یه لحظه منو نشناخت!
یهو به خودش اومد و گفت وااااااای ناهید جون! چه خوشگل شدی؟!!!
خوب کاری کردی واااای
......
ای و وای هاش تموم شد، من سلامم بهش نکردم
نشست کنارم
گفت خوبی؟دیروز نگرانت شدم
گفتم:چرا نگران شدی؟
گفت اخه.....هممم اخه بچه هارو تنها فرستادی خونه ما....مادرت طوریش شده؟
گفتم نه،رفتم سر بزنم!
ساکت شد
دوباره گفت خوب کاری کردی به خودت برس!
چیزی نگفتم!دیگه داشت منو مقصر اعلام میکرد!
گفت میخوایم با حاج اقا بریم مکه!حاج اقا گفت اسم تو رو بنویسیم!یه ماهه رفتیم!عیدم همین جاییم!
تو دلم گفتم!بفرما ناهید خانم!سرنوشتت مشخص شد!بشی حاج خانم!با مادر شوهر سرگرم این روضه و اون روضه بشی!قاطی پیرزنها و بیوه های افسرده بزنی تو خط مذهب!
دیگه از دید اینا من با زن بیوه فرقی ندارم
باید قید شوهرم رو بزنم و بچسبم به بچه ها و مذهب!مذهب بشه ابزار کنترل من!بریدن از دنیا!
کور خوندی!
ولی طرز فکرتو دوست داشتم!خیلی زرنگین!خدایی به عقل جن هم نمیرسید این نقشه!
اره پسرت بره عشق و حال!
منم پیر بشم به اندازه تو!
بشم یه مثال زنده واسه نجابت و صبوری زنی که شوهرش سرش گرمه!
که تو روضه هات! پیرزنها چادرشون رو بکشن رو دهنشون و پچ پچ کنان داستان منو واسه هم تعریف کنن!سرکوفت بشه واسه عروساشون!
که زن اگه بساز و نجیب باشه،میچسبه به زندگیش،شوهرت بده،تو خوب باش! زن زندگی باش!
بشم یه زن بدبخت که زنهای جوان با نفرت نگام کنن!
نه! کور خوندی!
از دیروز تا حالا بدجور تیز شده بودم!حالا مفهوم هر کلمه رو میفهمیدم
حالا داشتم یاد میگرفتم وسط گرگها زندگی کردن یعنی چی!
گفت چی میگی!شناسنامه تو بده، واسه ثبت نام با کارت ملی!
زندگیم رو گرفتن حالا هویتم رو هم داشتن میبردن!
نگاش کردم!پر از نفرت،به چروکهای صورتش،قیافه سبزه و زشتش!
با خودم گفتم من، من به خاطر مراقبت از تو، واسه پدرم کم گذاشتم؟!
من به پای تو کرم میمالیدم!
من روز و شب غذا میپختم میاوردم دم خونت؟!
واسع تو؟به خاطر تیکه های تو دیر به دیر به مادرم سر میزدم!
حالا وایستادی و میخوای منو ببری مکه خونه رو واسه پسرت خالی کنی؟!!!!
وای ناهید ناهید!
تو با خودت چه کار کردی؟!!!!
گفت گلوم خشک شد!چایی نداری؟
سرد گفتم نه ندارم
الانم کار دارم میشه بری؟!
نگاش کردم،اماده بودم تیکه تیکش کنم!
فهمید
و تو ثانیه ای غیبش زد
انگار بسم الله گفتی و جن رو پروندی
گفتم که از دیروز تا حالا بدجور تیز شده بودم!
ذهنم مثل ساعت کار میکرد
حالا تموم روزهایی که به من خیانت کردی رو به یاد میارم
شبهایی که میگفتی مادرت مریضه بردیش دکتر!
مهربون میشدی و میگفتی تو نیا خسته ای!
من خرم فردا سوپ میپختم میبردم واسه ننت!!!!!
اونم واسم نقش بازی میکرد!!!
چقدر نفرت انگیزید!
پایان #پارت_هفتم
ادامه دارد...
💕💕💕 بانوان منتظر
http://eitaa.com/joinchat/1574109184Ce84bbdc135
⚠️ کپی بدون ذکر منبع ممنوع!
📌ارسال بدون لینک پیگرد الهی دارد✨
خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
#پارت_هفتم نامه یک زن به شوهرش در آستانه خیانت و جواب شوهر❗️ زنگ درو میزنن مادرته!!!!! نمیدونستم چ
#قسمت_هشتم
نامه یک زن به شوهرش در آستانه خیانت و جواب شوهر❗️
حالا تموم روزهایی که به من خیانت کردی رو به یاد میارم
شبهایی که میگفتی مادرت مریضه بردیش دکتر!
مهربون میشدی و میگفتی تو نیا خسته ای!
من خرم فردا سوپ میپختم میبردم واسه ننت!!!!!
اونم واسم نقش بازی میکرد!!!
چقدر نفرت انگیزید!
پارسال بود، دوستت اومد و گفت، قدر خانمتو بدون!به خدا! خوب زنی داری شانس اوردی!
نگاه معنی داری به تو انداخت و نگاه دلسوزانه ای به من!
حالا میفهمم!
چندین ساله!چندین سال!!!!
لاله زنگ زد!از دستش ناراحتم!
من که بهم خیانت شده از دیروز تا حالا به کسی نگفتم، این به همه گفته!!!!!
قطع کردم!
زنگ زد
قطع کردم
زنگ زد
برداشتم،چیزی نگفتم،
گفت ناهید خوبی؟
گفتم چرا گفتی؟
گریه کرد به خدا به سهراب فقط گفتم!!!
گفتم چرا گفتی؟چرا؟!!!!
تو هم خاینی!
قطع کردم!من با این جماعت کاری نداشتم!
به اشپزخونه نگاه کردم!
اینجا خونه من نیست که نگرانش باشم!
چی کار کنم؟
چی کار کنم؟
دارم دیونه میشم!
میرم اتاق بچه ها
من چم شده؟چرا اینجا غریبه ام؟
چرا حسی به بچه ها ندارم!
چند برگ کاغذ برمیدارم!
الان 25ساعت از اگاهی من میگذره!
مینویسم اگاهی! چون تازه 25ساعته چشمهام باز شده ومیتونم ببینم
توی این 25ساعت وقت داشتم واقعا فکر کنم
چرا دارم اینا رو برای تو مینویسم؟!
چون حقته بدونی!
من مثل تو مرموز نیستم من نمیتونم با دروغ زندگی کنم!
نمیتونم مثل مادرت خودم رو بزنم به مریضی!
من دختر ساده ای بودم که اومدم خونه تو
و حالا من هم مثل مادرم میخوام توی دنیای قشنگ خودم زندگی کنم!
تو و خانوادت منو به شصت ساله بودن دعوت کردین!من حتی لایق یک عذر خواهی نبودم؟!!!!!!!
من میرم تا با جادوی مادرم دوباره بیست ساله بشم!
میرم تا با مادرم با رویای پدرم زندگی کنم!
به جای اینکه تو رو ببینم و مثل زن بیوه زندگی کنم، میرم تا با خیال داشتن پدرم، با وجود اینکه هرگز او را نخواهم دید زندگی کنم!
به دنبال من نیا
من تو رو از یاد بردم،این نامه مثل بالا اوردن تمام این پانزده ساله! تا مغزم سبک شه،خالی شه!
کسی رو دنبالم نفرست
پایان #قسمت_هشتم
ادامه دارد...
💕💕💕 بانوان منتظر
http://eitaa.com/joinchat/1574109184Ce84bbdc135
⚠️ کپی بدون ذکر منبع ممنوع!
📌ارسال بدون لینک پیگرد الهی دارد✨
خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
#قسمت_هشتم نامه یک زن به شوهرش در آستانه خیانت و جواب شوهر❗️ حالا تموم روزهایی که به من خیانت کردی
#نامه_یک_زن
#پارت_نهم
میخوام الزایمر بگیرم، اون قدر مادرم رو بقل میکنم که یکم فراموشی ازش بگیرم!هیچ کدوم از شماها رو به یاد نمیارم
پسرها برای خودت،اگه دختر داشتم با خودم میبردم تابا شما قبیله گرگها بزرگ نشه!
ولی پسرهات شبیه خودتن،نمیدونم مهر مادری من کجا رفته؟ولی باور کن هیچی ازش باقی نمونده!
تازه من هیچ وقت انها را نخواهم برد که تو و اون زن ازادتر باشید!
میخوام بدونم اون زن میتونه با ناخن هاش،اشپز خونه رو تمیز کنه!!؟
پسرها بمونن واسه تو و اون زن!
حالا که همو میخواین،بچه ها هم برای شما،تا تو خونه پر عشق بزرگ شن!!!!!!
چیزی نمیبرم!
من ازین خونه کثیف چیزی نمیبرم!
نامه ای بسیار طولانی شد!
حرفهام خیلی زیاد بود!
دیروز سیلی بود که روزگار توی گوشم زد تا منو از خواب پانزده ساله بیدار کنه!
با هر کلمه سبک تر میشم!مصمم تر میشم!حالا مثل یک دختر بیست ساله هیجان شروع زندگی جدیدم رو دارم!
من خوشحالم!
دیروز صبح که دیدمت، هیچ وقت فکرشو نمیکردم یه روز بتونم خوشحال باشم!
ولی حالا فقط 25ساعت گذشته ومن خوشحالم!
اون قدر که هیچ وقت تو زندگی باتو اون قدر خوشحال نبودم!
باید تمومش کنم!دلم برای مادرم پر میکشه!
احساس گنجشکی رو دارم که از قفس فرار کرده و نشسته لب پنجره!و میخواد جوری بپره که ازادی رو با تمام وجود حس کنه!
من رفتم.....
پایان
حالا جواب همسر اون خانم به نامه:
پایان #پارت_نهم
ادامه دارد...
💕💕💕 بانوان منتظر
http://eitaa.com/joinchat/1574109184Ce84bbdc135
⚠️ کپی بدون ذکر منبع ممنوع!
📌ارسال بدون لینک پیگرد الهی دارد✨