روش #تنگ_کردن_واژن با گیاه مازو
🔻اگر خانوم ماهیچه های بالای ران و ماهیچه های واژن رو سفت نگه داره خود به خود واژن تنگ میشه مثل حالتی که میخواین ادرارتون رو نگه دارین که نریزه و اگر شکم رو داخل بدین به تنگ شدنش کمک بیشتری کردین چند بار امتحان کنین متوجه میشین منظورم چه حالتی هست .
🔻دوم استفاده از #مازو هست که در عطاریا موجوده استفاده از این ماده به اندازه یه بند انگشت مالیدنش به واژن باعث تنگ شدن زیاد واژن میشه به طوری که خانومی که حتی ده سال از ازدواجش گذشته به تجربه تایید کرده
ماریانا هم خوبه 💎
@KhanevadehMontazeran
@BanovaneMontazer
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
#احکام
#پاسخ_سوال_شرعی_بانوان
نام کاربر 👈 عسل:
سلام.خسته نباشید من پریودم غسل جنابتم دارم میشه قران صلوات وآیت الکرسی بخونم.مکارم
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✅پاسخ👇
سلام علیکم
بله می توانید فقط ایات سجده واجبه را حرام است بخونید.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@KhanevadehMontazeran
@BanovaneMontazer
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
🌜🌞🌛🌜🌞🌛🌜🌞🌛 طبق روال امروزمون 👇 #خاطره بازی دارم ✅امروزمیخوام از اولین باری که بعد
📣📣📣📣📣
توجه. توجه. توجه
♥️فعالیت دوممون طبق پیام های خودتون☺️❤️👇
💟 #این متن رو آئینه مینویسید وازش برامون عکس میفرستید ببینم چجوری دلبری میکنی برای اقا👇👇👇👇👇
ایده آینه نویسی
-لِذَت بَخشْ تَرين
ْ-اِنتِخاب
-زِندِگيمْ توُییٖ
منتظر فعالیتتون هستیم💪💪
@KhanevadehMontazeran
@BanovaneMontazer
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
هدایت شده از خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
#پیام_اعضا
#چالش
احسنت به شما بانوی دلبر و قری👌❤️
خوشبخت و سعادتمند باشید الهی
ماشاالله لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
هدایت شده از خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
بسم الله الرحمن الرحیم
#ویژه
تصمیم داریم ، داستان شیرین زندگی خانمی که یک تحول قشنگ رو تو زندگیش تجربه کرده و ما رو هم با مرحله مرحله این رشد و تحول همراه کرده با هم مرور کنیم...
🌸 انشالله یک یا دو روز در هفته این داستان رو که اتفاقا خانمهای زیادی رو متحول کرده و به رشد رسونده و کلا نگاهشان رو به زندگی عوض کرده، با شما دوستان خوبم به اشتراک میزاریم🌹
@BanovaneMontazer
#کپی_بدون_ذکر_منبع_ممنوع
خانهی بهشتی بانوان منتظر ♡••࿐
3_ استفاده از کرمهای دست و صورت و... در مواقع مناسب @BanovaneMontazer 4_ مسواک هر شب ( شرمنده، ولی
ܓ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
🌺 جهاد زیبای من در خاکریزی به نام خانه، برای فتح الفتوحی به عظمت "لتسکنوا الیها" 🌺
" 🌼گل نرگس🌼 "
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
گل نرگس ...
دیشب وقتی آسانسور توی طبقه ما نگه داشت، فکر کردم حتماً هرکی توش هست مربوط به همسایه بغلیمونه. آخه ساعت تازه 9 بود و بعید بود همسرخان اون موقع بیاد. صدای تق تق اومد. انگار یکی داشت خیلی آروم به در میزد. باز هم فکر کردم حتماً در همسایه ست. چند ثانیه گذشت و از روی فضولی رفتم از چشمی ببینم بیرون چه خبره، که یکهو در جا میخکوب شدم! یک دسته گل نرگس جلوی چشمی در ما بود ... ناباورانه در رو باز کردم . همسرخان بود، با یک دسته گل نرگس! نمیدونستم باید همسرخان رو باور کنم، یا گل نرگس رو ...
البته این اولین باری نبود که همسرخان برام گل میخرید، اما مدتها از آخرین گلش میگذشت . اصولاً همسرخان آدم خیلی منطقی هست و اینطور احساسات تو کتش نمیره. حتی آخرش طاقت نیاورد و گفت: نمیدونم اگه پولش رو بهت میدادم بهتر نبود؟!!!!
و من که داشتم از شادی بالا و پایین میپریدم گفتم: واقعاً فکر میکنی پول میتونست اینقدر برام ارزش داشته باشه و تا این حد خوشحالم کنه؟!
گل نرگسهای زیبا رو نه از گلفروشی، که از گل فروش پشت چراغ قرمز خریده بود. تازه نشست و با آب و تاب برام توضیح داد که اولش یه دسته رو میداده 10 تومن، اما اون موفق شده بود اونها رو 5 تومن بخره ...
از شادی توی ابرها بودم. همون موقع توی دلم گفتم " الحمد لله رب العالمین" ...
اون شاید فقط یک دسته گل نرگس بود، اما برای من یک دنیا معنی داشت:
اولیش این که جهاد همه ش هم خاک و خون و آتش نیست. همه ش صبوری و مهربونی نیست. فتح و پیروزی هم داره. و اون گل برای من یه پیروزی بود. یه خاکریز به سمت جلو پیشروی کردن بود. فتح یه تکه از قلب کسی بود که سعادت دنیا و آخرتم به رضایت اون از من بستگی داشت.
دومیش این که من توی دلم نیت کرده بودم که در این مدت که دارم برای تغییر کردن تلاش میکنم، از یکی از بانوان عظیم الشان هم کمک روحی بخوام. توی ذهنم بود که به حضرت نرجس توسل کنم و شروع کنم یه ختم قران رو به ایشون هدیه کنم تا خودشون دستم رو بگیرن و در این راه پر نشیب و فراز، مرحله به مرحله هدایتم کنن. و حالا اولین اتفاق خوب یک دسته گل نرگس بود. گلی هم نام بانو ... و این برای من به این معنی بود که کارم درسته و میتونم امیدوار باشم که الطاف بانو نرجس خاتون شامل حالم بشه ...
میدونم که همیشه اوضاع اینطور پروانه ای نیست. میدونم که باید تلاشم رو باز هم ادامه بدم. اما این دلگرمی بزرگی بود برای من که از ظلمات مطلق دارم راهم رو به سمت نور باز میکنم. خدایا ممنونم ... و امام زمان خوبم! ممنونم که مثل همیشه واسطه رسیدن این فیض به وجود ناقابل من بودید. ازتون ممنونم.
@KhanevadehMontazeran
@BanovaneMontazer
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
اولین مهمونی ما دوماه بعد از عروسیمون بود که تولد همسرم بود..من صبح روز تولدش فقط بهش. تریک گفتم.بهش گفتم نتونستم واسش تولد بگیرمو انشالا سالای بعد جبران کنم.اونم گفت اشکالی نداره..من خانواده خودم.با برادرم اینا مادر شوهرم برادر شوهر دعوت کردم.شام خونمون.کیک تولد و میوه وشام هم داشتم.به همشون هم گفتم که به همسرم چیزی نگن چون میخاستم سوپرایزش کنم.وقتی همه آمدن به داداشم زنگ زدم گفتم بیارش.ماهم برقا خاموش کریدیم.همه بادکنک با فشفه گرفتیم دستمون.تا آمد داخل تمام بادکنک ها ترکوندیم.فشفه هارو روشن کردیم.خدای اون موقع شوکه شده بود😜😍
بعد تا چند روز قربون صدقه ام میداد.به همه دوستاش گفته بود که خانمم چیکار واسم کرده😍