eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.3هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
" حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
حاج‌ حسین‌ یکتا: خــواهر من! بــرادر من! اگه امام زمان(عج) یہ گوشہ چشم نگاهت کنہ کارِت کاره ، بارِت باره! بعدش تو فقط بشین کنار جوی گذر ایام ببین 🙂🍃 ...🌤 حیدریون
¦→☔️••• من حــجابم🖤🍃 را دوست دارم چرا ڪه سنگینے نجابتش، خم ڪرده است ڪمر دشمنان را😌 و حصار امن و ایمنش، نقش برآب ڪرده است نقشه‌هاے بدخواهان و هرزه‌دلان را❌ 🌸⃟اًّلًّلًّهًّمًّ عًّجًّلًّ لًّوًّلًّیًّکًّ اًّلًّفًّرًّجًّ🌸⃟
1.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جا‌داره‌به‌تتلو‌بگیم.... داعش‌که‌گنده‌لاتتون‌بود‌ به‌نابودی‌رسید توعه‌جوجه‌رنگی‌به‌خودت‌ اجازه‌میدی‌به‌ حضرت‌زینب‌توهین‌کنی؟ غرش‌‌بچه‌های‌حیدر رو‌دیدی؟یا‌نشونت‌بدیم😐
🌸✨! به‌دخترش‌میگفت:وقتی‌گره‌هاے بزرگ‌به‌کارتون‌افتاداز‌خانم‌فاطِمه‌زهرا{س‌}‌♥کمک‌بخواید،گره‌هاےکوچک ✨ روهم‌ازشهدابخوایدبراتون‌بازکنند..😇🌱 💚'
~حیدࢪیون🍃
🌿 سرِ‌مزار‌شھیدجھـٰان‌آرااز‌ محمدرضـٰا‌‌فیلم‌‌مـےگرفتم گفت:این‌فیلم‌هـٰا‌روبعـداز شھادتم‌‌پخش‌ڪن(: من‌هم‌شروع‌بھ‌خندیدن‌ڪردم وگفتم[حالاڪو‌تا‌شھادت‌چیزۍبگو انداز‌ت‌باشھ!] کمے‌شوخۍڪردیم‌و‌بعد‌گفت: اگردمشق‌نشد‌حلب‌شھید‌میشم(:♥️ -شھیدمحمدرضادهقان ‌‌⊱⋅─ ─ ─ ─ ─ ─ ─ ─ ─⋅⊰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باید‌بہ‌این‌باور ‌برسیم‌کہ‌بسیجےبودن ‌فقط‌تولباس"چریکی"خلاصہ‌نشدہ.. اصل‌اینہ‌کہ‌نفس‌و‌باطنمون‌رو یہ‌پا‌بسیجےمخلص‌تربیت‌کنیم'((:🌸🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~حیدࢪیون🍃
🍃 📖🍃 .رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #صد_وچهار «خروجی شهر درگیری شده بود، برا همین برگشتم.» ای
🍃 📖🍃 .رمـــــان قسمٺ و خبر مصطفی فقط همین بود که با ناامیدی سری تکان داد و ساکت شد... با خبر شهادت 🔥، فاتحه ابوالفضل و دمشق🔥 و داریا را یکجا خواندم که مصطفی با قامت بلندش قیام کرد... نگاهش خیره به موبایلش مانده بود... انگار خبر دیگری خانه‌خرابش کرده و این 🔥 دست و بالش را بسته بود که... به اضطرار افتاد : «بچه‌ها خبر دادن ممکنه بیان سمت حرم سیده🔥 سکینه!» برای اولین بار طوری به 🔥صورتم خیره شد که خشکم زد و آنچه دلش می‌خواست بشنود... گفتم : «شما برید ، هیچ اتفاقی برا من 🔥نمیفته!» و دل مادرش هم برای حرم می‌لرزید که تلاش می‌کرد خیال پسرش را راحت کند و راحت نمی‌شد.... ادامه دارد.... نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ꧁•♡حیدࢪیون♡•꧂