eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیاد سردار شهید مهدی زین الدین فرمانده محبوب و دلاور لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) ببینید و بشنوید .... ایده و اجرا: 🕊🥀✨ حیدریون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔥پنج فریب شیطان: 1⃣هنوز جوانے،خوش بگذران 2⃣زندگے طولانےاست؛ پس لذّت ببر 3⃣هنگام عصبانیت آرام نمان 4⃣همہ اینکاررا مےکنندپس افراطے فکر نکن 5⃣توخیلے گناهکارے پس بہ گناهانت ادامہ بده ╭━━⊰🌼🦋🌼⊱━━╮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~حیدࢪیون🍃
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #سی_وهشت صدایم زد _نازنین! با قدمهایی کوتاه به سمتش ر
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان قسمٺ نمیدانستم خودش هم راهی این لشگر میشود که صدایم لرزید _تو برا چی میری؟ در این مدت هربار سوالی میکردم،.. فریاد میکشید.. و سنگینی این مأموریت، تیزی زبانش را کُند کرده بود.. که به آرامی پاسخ داد _الان فرماندهی ارتش آزاد تو ترکیه تشکیل شده، اگه بخوام اینجا منتظر اومدنشون بمونم، هیچی نصیبم نمیشه! جریان خون در رگ هایم به لرزه افتاده.. و نمیدانستم با من چه خواهد کرد.. که مظلومانه التماسش کردم _بذار برگردم ایران! و فقط ترس از دست دادن من میتوانست شیشه بغضش را بشکند که صدایش خش افتاد _فکر کردی میمیرم که میخوای بذاری بری؟ معصومانه نگاهش میکردم تا دست از سر من بردارد.. و او کشیده بود که قاطعانه دستور داد _ولید یه خونواده تو داریا بهم معرفی کرده، تو میری اونجا تا من برگردم. _سپس از کیفش و بیرون کشید و مقابلم گرفت _این خانواده هستن، باید اینا رو بپوشی تا شبیه خودشون بشی. و پیش از آنکه نام وهابیت جانم را بگیرد،.. با لحنی محکم هشدار داد.. _اگه میخوای مثل دفعه قبل اذیت نشی، نباید بذاری کسی بفهمه هستی! ولید بهشون گفته تو از وهابی های افغانستانی! از میزبانان وهابی تنها خاطره برایم مانده.. و از رفتن به این خانه تا حد مرگ وحشت کرده بودم.. که با هقهق گریه به پایش افتادم _تورو خدا... بذار من برگردم ایران! و همین گریه طاقتش را تمام کرده بود.. که با هر دو دستش شانه ام را به سمت خودش کشید.. و صدایش آتش گرفت _چرا نمیفهمی نمیخوام از دستت بدم؟ خودم را از میان دستانش بیرون کشیدم که حرارت احساسش مثل... ادامه دارد.... نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد •♡حیدࢪیون♡•
سلام خدمت شما دوستان بنده قول داده بودم که روز پدر باید بخاطر ولادت مولا هدیه بدم ولی متاسفانه اصلا یادم رفت و نشد ما تا دقایق دیگه یه هدیه ناقابل داریم که قسمت هر بنده خدایی شد ان‌شاءالله حاجت روا باشه و برای ما دعا یادش نره 🌸 هر کی هم قسمتش نشد ان‌شاءالله از کانال ما هدیه نگرفت از خود مولا هدیه بگیره ☘
ایجاد درخواست پرداخت با عنوان هدیه روز ولادت امام علی؏ در حساب ●•مُنـتَـــشَهادَت‌ــظِرِ•● https://pay.eitaa.com/v/?link=QH0Nn
خدمت شما
الحمدالله که هدیه رو شما عزیزان دریافت کردید
~حیدࢪیون🍃
‹🧔🏻🕊› ° ° مَرد‌فَقَط‌اونایی‌کِه‌ قِطعِه‌یِ‌شُهَدایِ‌بِهِشت‌زَهرا آروم‌خوابیدن‌...シ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌️️ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ ‌♥️•╣ @Banoyi_dameshgh╠•♥️