eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.2هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
275.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
او یک‌¹ نفر نبود یک‌ راه‌ و نماد بود ... و چه‌ زیبا فرمود عزیزِ ما : حاج‌ قاسم‌ یک‌ مکتب‌ بود...💚 🥀
🕊 آن ها چفیه بسـتند تـا بسیجـی وار بجنگـند👌🏻 مـن چـادر مـیپـوشم تا زهرایـۍ زندگـی کنم✌️ آن ها چـفیه را خیس میڪـردند تا نفس هایشان "الوده شیمیایی" نشـود💪🏼 مـن چـادر میپـوشم تا از "نفس های آلوده" دور بمانم👊🏽 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
💢‏میز و صندلی ریاست نداشت ولی رئیس منطقه بود((((: 👤Moridr
‹.💚😍.› •『😍❤️』• براےِ‌شھادت‌‌ورفتن‌‌تلاش‌نڪنید براےرضاےخداڪارڪنیدوبگویید: خداوندانہ‌براےبھشت‌ونہ‌براے‌شھادت... اگرتومارادرجھنمت‌‌بیندازے ولے‌ازماراضے‌‌باشے . . . براےماڪافیست . .❤️ _شہیدعلی‌چیت‌سازیا
{☃❄️} • • ناراحت‌بود ): بهش‌گفتم‌محمدحسین‌چراناراحتۍ؟! گفت:خیلۍ‌جامعہ‌خراب‌شدھ، آدم‌بہ‌گناه‌مۍ‌افته.🔥 رفیقش‌گفت:خد‌اتوبہ‌رو‌ براۍ‌همین‌گذاشته... وگفتہ‌ڪہ‌من‌گناهاتون‌رو‌میبخشم... محمد‌حسین‌قانع‌نشد‌وگفت: وقتۍ‌یہ‌قطرھ‌جوهر‌مۍ‌افتہ‌ روآینہ،شایددستمال‌بردارۍ‌! وقطرھ‌روپاڪ‌کنۍ‌،ولۍ‌آینہ‌کدر‌میشه..(: _-شهیدمحمدحسین‌محمدخانۍ-_🌱 • • {❄️☃} ☜
عشقنــ♥️ـد آن‌ عـــــاشقانـی که خواستند بـمانند و پلاکــ🏷ــشان‌ را از گردنشان‌ کندند امـ⚡️ـا عکس‌ را از سینــه نکـــــندند❌
↻📓🌪••|| در زمین عشقی نیست که زمینت نزند ! عشق را تنها در پناهِ شهدا جستجو کن .... ❤ 🌪⃟📓¦⇢ 🕊 🌪⃟📓¦⇢ (✿ฺ @Banoyi_dameshgh ✿ฺ)
ناراحت‌بود)): بهش‌گفتم‌محمدحسین‌چراناراحتۍ؟! گفت:خیلۍ‌جامعہ‌خراب‌شدھ، آدم‌بہ‌گناه‌مۍ‌افته.. رفیقش‌گفت:خد‌اتوبہ‌رو‌ براۍ‌همین‌گذاشته... وگفتہ‌ڪہ‌من‌گناهاتون‌رو‌میبخشم... محمد‌حسین‌قانع‌نشد‌وگفت: وقتۍ‌یہ‌قطرھ‌جوهر‌مۍ‌افتہ‌ روآینہ،شایددستمال‌بردارۍ‌! وقطرھ‌روپاڪ‌کنۍ‌،ولۍ‌آینہ‌کدر‌میشه..(: 💕✨ (✿ฺ @Banoyi_dameshgh ✿ฺ)
•••🧡💭" چَـشم‌هـٰای‌یڪ‌شـھید حَتـۍازپشـت‌ِقآبِ‌شـیشِـھ‌ای؛ خیـره‌خـیره‌دنبـٰآل‌ِتـوسـت ڪھ‌بـھ‌گنـٰآه‌آلـوده‌نشوی..:) بـھ‌چَـشم‌هآیـشآن‌قَسـم، تورامۍبینـند...!🖐🏼 ⇠|🦋✨|•• 🕊 💚✾⃟⇐ (✿ฺ @Banoyi_dameshgh ✿ฺ)
✨͜͡🕊 . . بہ خون آرمــان قسم پاے‌ آرمــان‌هامون ایستادیم... . .
1.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتۍازشھیدهادۍ🗞-!- رفتم‌پیشِ‌ابراهیم،هنوزمتوجھ‌ حضورِمن‌نشده‌بود! باتعجب‌دیدم‌هرچندلحظھ‌سوزنۍ رابھ‌پشتِ‌پلک‌چشمش‌میزند!😧 گفتم؛چیکارمیکنۍداش‌ابرام؟ تامتوجھِ‌من‌شد،ازجاپریدوگفت: هیچۍ،چیزۍنیست!🚶🏻‍♂️♂ گفتم‌:بایدبگۍبرای‌چۍسوزن زدۍتوصورتت😕!! مکثۍکردوخیلۍآهستھ‌گفت: سزاۍچشمۍکھ‌به‌نامحرم بیفته‌همینھ‌...!💔 -ابراهیم‌به‌نامحرم‌آلرژۍداشت! حتۍبراۍِصحبت‌بابستگانِ‌نامحرمشان هم‌سرش‌رابالانمیگرفت...! ؟.. (✿ฺ @Banoyi_dameshgh ✿ฺ)