eitaa logo
برگزیده های فضای مجازی
12 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
17 فایل
انباری
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بچه های آسمان ۳۱۳
☁️🌞☁️ 🛑 (قسمت ۴) 🌸خداروشکر تا اینجا استقبال از این داستان به حدی بوده که فکرش رو هم نمیکردیم... ✨لازم به ذکره که بگم داستان اصلی کامل تر از این چیزیه که نوشته میشه، ما روزمرگی های داستان رو خلاصه کردیم و به جاش قسمتهایی که راوی داستان وارد عالم میشه رو بدون کم و کاست مینویسیم چون میدونیم برای همه جذاب و جالبه. 📝اما ادامه ماجرا: 🔍فهمیدم که منظور ایشان من و انتقال من به آن جهان است. 🔮مکثی کردم و پسرعمه اشاره کردم و گفتم: من آرزوی شهادت دارم سالها به دنبال شهادت بودم حالا با این وضع بروم؟! ✅اما اصرارهای من بی فایده بود باید میرفتم. دو جوان دیگر ظاهر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند برویم. 🍀 بی اختیار همراه با آنها حرکت کردم لحظه‌ای بعد خود را همراه این دو نفر در یک بیابان دیدم. 💥 زمان اصلا مانند اینجا نبود و در یک لحظه صدها موضوع را می فهمیدم و صدها نفر را می‌دیدم. 🔰آن زمان کاملا متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده اما احساس خیلی خوبی داشتم از آن درد شدید راحت شده بودم شرایط خیلی عالی بود. ♦️در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند حالا داشتم این دو را می دیدم. چقدر زیبا و دوست داشتنی بودند،دوست داشتم همیشه با آنها باشم 🔅 در وسط یک بیابان خشک و بی آب و علف حرکت می کردیم. کمی جلوتر چیزی را دیدم. روبروی ما یک میز قرار داشت که یک نفر پشت میز نشسته بود. آهسته آهسته به میز نزدیک شدیم. 🔥به اطراف نگاه کردم سمت چپ من در دوردست ها چیزی شبیه سراب دیده می شد. اما آنچه می دیدم سراب نبود،شعله های آتش بود. حرارتش را از دور احساس میکردم. 🔺️به سمت راست خیره شدم در دوردستها یک باغ بزرگ و زیبا چیزی شبیه جنگل های شمال ایران پیدا بود نسیم خنکی از آن سو احساس می‌کردم. ✨ به شخص پشت‌ میز سلام کردم با ادب جواب داد. منتظر بودم می خواستم ببینم چه کار دارد. ♻️ آن دو جوان که در کنار من بودند عکس العملی نشان ندادند. اما همان جوان پشت میز، یک کتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد و به آن کتاب اشاره کرد و گفت: کتاب خودت هست بخوان امروز برای حسابرسی،هم اینکه خودت آن را ببینی کافی است. 🔰 چقدر این جمله آشنا بود.در یکی از جلسات قرآن استاد ما این آیه را اشاره کرده بود: "اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا" ♦️نگاهی به اطراف کردم و کتاب را باز کردم: ☘بالای سمت چپ صفحه اول با خط درشت نوشته شده بود: ۱۳ سال و ۶ ماه و ۴ روز 🔆از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟ گفت سن بلوغ شما است. شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدید. ⚠️در ذهنم بود که این تاریخ یک سال از ۱۵ سال قمری کمتر است، اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم. 🌸 قبل از آن و در صفحه سمت راست اعمال خوب زیادی نوشته شده بود: از سفر زیارتی تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام به والدین و... ♦️پرسیدم: اینها چیست؟ گفت اینها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام داده ای. همه این کارهای خوب برایت حفظ شده است. 🔰 قبل از اینکه وارد صفحات اعمال پس از بلوغ شویم،جوان پشت میز نگاهی کلی به کتاب من کرد و گفت نمازهایت خوب و مورد قبول است،برای همین وارد بقیه اعمال می شویم. ❤️ یاد حدیثی افتادم که پیامبر فرمودند: نخستین چیزی که خدای متعال بر امتم واجب کرد نماز های پنجگانه است و اولین چیزی که از کارهای آنان به سوی خدا بالا می رود نماز های پنجگانه است و نخستین چیزی که درباره آن از امتم حسابرسی می شود نماز های پنجگانه میباشد. ☘من قبل از بلوغ نمازم را شروع کرده بودم و با تشویق های پدر و مادرم همیشه در مسجد حضور داشتم.کمتر روزی پیش می‌آمد که نماز صبحم قضا شود. ❎اگر یک روز خدای نکرده نماز صبحم قضا می‌شد تا شب خیلی ناراحت و افسرده بودم. این اهمیت به نماز را از بچگی آموخته بودم و خدا را شکر همیشه اهمیت می دادم. 🌿 وقتی آن ملک؛ یعنی جوان پشت میز به عنوان اولین مطلب اینگونه به نماز اهمیت داد و بعد به سراغ بقیه رفت، یاد حدیثی افتادم که معصومین علیه السلام فرمودند: 🌼 اولین چیزی که مورد محاسبه قرار می گیرد نماز است‌.اگر نماز قبول شود بقیه اعمال قبول می شود و اگر نماز رد شود... 🌾خوشحال شدم به صفحه اول کتاب نگاه کردم، از همان روز بلوغ تمام کارهای من با جزئیات نوشته شده بود. کوچکترین کارها حتی ذره ای کار خوب و بد را دقیق نوشته بودند و صرف نظر نکرده بودند. تازه فهمیدم که فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره یعنی چی! 💥هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم آنها جدی جدی نوشته بودند. ادامه دارد.. @bachehaeyaseman
هدایت شده از خبر فوری
توی شیلی آتشفشان با صاعقه همزمان شده و صحنه فوق العاده ای به وجود آورده @AkhbareFori
هدایت شده از خبر فوری
نخواسته به خودش زحمت بده انشا بنویسه ولی حرکت جالبی بود! @AkhbareFori
هدایت شده از عصر تاریخ
زیاده خرده نگیرید به ما دهه پنجاه و شصتی های طفلکی حکایت ما، حکایت آدم هایی ست که از پای سفره های ده دوازده متری ِ آبگوشت و کله جوش و اشکنه ی ظهر جمعه که چهار گوشه اش غلغله بود از فامیل نزدیک و آشنای دور، تبعید شدیم به پیتزای سرد و نان سیر بیات سق زدن ِ تنهایی پای اُپن. سفره های دلخوشی مان یکی یکی جمع شد بی خبر. خانه هامان تنگ تر شد هی. آخرین سنگرمان شد مبل تک نفره ی رو به روی تلویزیونی که هیچ خانه ی سبزی توش نبود. ما یکباره و ناغافل، خواسته و نا خواسته، خالی شدیم از آدم ها، از هم، از گذشته، از هنوز. زیاده خرده نگیرید به ما دهه پنجاه و شصتی های طفلکی. ما "نسل ِگذار" یم. @asrtarikh
🔴 صید ماهی آخرالزمان؛ در مکزیک، یک ماهی مارپیچ استخوانی نادر بزرگ صید شد که طبق افسانه ها، منادی روز قیامت است. 🔹نیویورک پست: ماهیگیران در ماهی را گرفتند که از زلزله های آینده خبر می دهد. 🔸شاه ماهی یا ماهی کمربندی، بزرگترین ماهی استخوانی جهان است که می تواند تا ۱۷ متر طول داشته باشد. 🔹این تصویر این موجود نقره‌ای را نشان می‌دهد که دارای یک منگوله نارنجی آتشین بر روی سر و یک باله پشتی است که روی بدنه بلندش می‌چرخد و در پشت یک وانت، نفس می‌کشد و کوبیده می‌شود. 🔸تماشاگران از اینکه موفق شدند جانور مار مانندی را بگیرند که به ندرت دیده می شود شگفت زده شدند. 🔹یکی از "آخرالزمانی های کاناپه ای" گفت: "لازم نیست مرا باور کنید، اما در شیلی این ماهی یک فال بد است." 🔸بر اساس افسانه های ژاپن، این ماهی‌ها، نماد فاجعه است و هر زمان که فکر می‌کنند مشکلی در راه است به سطح آب می‌آیند و به ساحل می‌روند. 🔹قبل از زلزله و سونامی فوکوشیما در سال ۲۰۱۱ هم همینطور بود. @noori82325
هدایت شده از 🇮🇷 کشکول 🇮🇷
💠 دیروز رفتم یه سوپر مارکت باکلاس تخم‌مرغ بخرم.گفت:نداریم داره. پرسیدم: چرا خودتون نمیارید؟ گفت: بعضی چیزهارو نیاوردیم تا صاحب مغازه روبرویی که یه مسن هست، بتونه با آرامش کاسبی کنه. 💠 فرمول قشنگی یاد گرفتم با همسرم به این نتیجه رسیدیم که نوع پوشش، خوراک و ما باید به گونه‌ای باشد که عامل ایجاد توقعات و تصمیمات غلط در زندگی اطرافیان ما نشود و سبک زندگیمان روحیه و سازش را در زندگی همسران دیگر نابود نکند. 💠 چقدر شیرین است که گاه کریمانه از خود بگذریم تا زندگی و کاسبی صفات خوب در دیگران بگیرد. کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
هدایت شده از کانال گزیده ی خبرها
10.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آسمان به رنگ خدا 🔹مجید مجیدی تعریف می‌کند روزی که برای فیلم‌برداری به کوه‌های تالش رفته بودند باران می‌گیرد. بعد از باران ابرها که کنار می‌رود بازینگر روشندل فیلم می‌پرسد: حالا آسمان چه رنگی است؟ 🔹مجیدی در میان‌ طیف‌های مختلف رنگ در آسمان یاد این آیه می‌افتد: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً» رنگ خداست و چه رنگ بهتر از رنگ خدا؟ و جواب می‌دهد : رنگ خدا. پس از این نام فیلم که قرار بود «رنگ آسمان» باشد به «رنگ خدا» تغییر می‌کند. امروز روز جهانی نابینایان یا عصای سفید است . . گزیده ی خبرها در همه پیامرسانها👇 @gozideyekhabarha https://eitaa.com/gozideyekhabarha
هدایت شده از خبر فوری
پیدا کردن گوشی در حالت سایلنت 🔹در گوگل Android device managerرو سرچ و با اکانت گوگل که درگوشی فعاله وارد بشید گزینه Ring را انتخاب تا گوشی زنگ بخوره. @AkhbareFori
هدایت شده از دانستنی های مهدوی
در بیان امام صادق (ع) معجزاتی را که هنگام  آشکار شد، چنین بر می‌شمارد:  1- ابلیس از ورود به آسمان های هفتگانه محروم شد.  2- شیاطین دور شدند.  3- تمامی بت ها در بتکده به صورت بر زمین افتادند.  4- ایوان کسری شکست و چهارده کنگره‌ی آن سقوط کرد.  5- آب دریاچه ساوه خشک شد.  6- سرزمین خشک سماوه، آب پیدا کرد.  7- آتشکده فارس پس از هزار سال خاموش شد.  8- نوری از سرزمین حجاز بر آمد تا به مشرق رسید.  9- کاهنان عرب علوم خود را فراموش کردند.  10- سحر ساحران باطل شد.  استحیائیل ــ یکی از فرشتگان بزرگ خدا ــ در شب تولد حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر کوه ابوقبیسایستاد و با صدایی بلند گفت:« ای مردم مکه! به خدا و فرستاده او و نوری که با او فرو فرستاده‌ایم ایمان بیاورید.»  منابع: بحارالانوار، ج15، ص257 --- امالی صدوق حوادث هنگام میلاد پیامبر روایت شده است که هنگام ولادت فرخنده حضرت محمد صلی الله علیه و آله ایوان کسرى شکاف برداشت و چند کنگره آن فرو ریخت و آتش آتشکده بزرگ فارس خاموش شد؛ دریاچه ساوه خشک گردید؛ بت ‌هاىمکه سرنگون شدند؛ نورى از وجود آن حضرت به سوى آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگ‌ ها را روشن کرد؛ انوشیروان، پادشاه ساسانى ایران و موبدان بزرگ دربار وى، خواب هاى وحشتناکى دیدند؛ آن حضرت ختنه شده و ناف بریده به دنیا آمد و پس از استقرار در زمین، گفت: اَللّهُ أکبَرُ وَ الْحَمْدُلِلّهِ کثیراً، سُبْحانَ اللّهِ بُکرَةً وَ أصیلاً از امام صادق علیه‌السلام روایت شده کهابلیس پس از رانده شدن از رحمت الهى مى‌ توانست به هفت آسمان رفت و آمد کند و خبرهاى آسمانى را گوش دهد تا این که حضرت عیسى علیه‌السلام دیده به جهان گشود، از آن پس ابلیس از سه آسمان فوقانى ممنوع شد و تنها در چهار آسمان پایین تر رفت و آمد مى‌ کرد. ولى چون حضرت محمد صلی الله علیه و آله به دنیا آمد. ابلیس از تمام آسمان‌ ها رانده شد و رفت و آمدش ممنوع گردید و غیر از او، تمامى شیاطین نیز با تیرهاى شهاب از آسمان رانده شدند. ⚜@p_Mahdavi