#مدافع_عشق
❇️قسمت2⃣4⃣
ازاول صبح یک حس وادارم میکرد که امروز به خانه تان بیایم.حواسم به مسیر نیست و فقط راه میروم.مثل کسی که ازحفظ نمازش را میخواند بی انکه به معنایش دقت کند…سر یک چهارراه پشت چراغ قرمز عابر پیاده می ایستم.همان لحظه دخترکی نیمه کثیف بالباس کهنه سمتم میدود
_ خاله یدونه گل میخری؟
و دسته ی بزرگی از گل های سرخ که نصفش پژمرده شده سمتم میگیرد
لبخند تلخی میزنم.سرم را تکان میدهم
_ نه خاله جون مرسی.
کمی دیگر اصرار میکند و من باکلافگی ردش میکنم.ناامید میشود و سمت مابقی افراد عجول خیابان میرود.
چراغ سبز میشود اما قبل از حرکت بی اراده صدایش میکنم
_ آی کوچولو…
باخوشحالی سمتما برمیگردد..
_ یه گل بده بهم.
یک شاخه گل بلند و تازه را سمتم میگیرد.کیفم راباز میکنم و اسکناس ده تومنی بیرون می اورم.نگاهم به لقمه ام می افتد.ان راهم کنار پول میگذارم و دستش میدهم.چشمهای معصومش برق میزند.لبانش را کودکانه جمع میکند..
_اممم…مرسی خاله جون!
و بعد میدود سمت دیگر خیابان.
من هم پشت سرش از خط عابر پیاده عبور میکنم.نگاهم دنبالش کشیده میشود.سمت پسر بچه ای تقریبا هم سن و سال خودش میدود و لقمه را بااو تقسیم میکند.لبخند میزنم.
چقدر دنیایشان باما فرق دارد!
فاطمه مرادلسوزانه به اغوش میکشد.و درحالیکه سرم راروی شانه اش قرارداده زمزمه میکند
_ امروز فردا حتمن زنگ میزنه.مام دلتنگیم…
بغضم را فرو میبرم و دستم را دورش محکم ترحلقه میکنم. ” بوی علی رو میدی…” این را دردلم میگویم و میشکنم.
فاطمه سرم را میبوسد و مراازخودش جدا میکند
_ خوبه دیگه بسه…
بیا بریم پایین به مامان برا شام کمک کنیم
بزور لبخند میزنم و سرم را به نشانه باشه تکان میدهم.
سمت دراتاق میرود که میگویم
_ تو برو …من لباس مناسب تنم نیست..میپوشم میام
_ اخه سجاد نیستا!
_ میدونم! ولی بلاخره که میاد…
شانه بالا میندازد و بیرون میرود. احساس سنگینی در وجودم ،بی تابی در قلبم و خستگی در جسمم میکنم. سردرگم نمیدانم باید چطور مابقی روزهارا بدون تو سپری کنم. روسری سفیدم را برمیدارم و روی سرم میندازم…همان روسری که روز عقد سرم بود و چادری که اصرار داشتی باان رو بگیرم. لبخند کمرنگی لبهایم را میپوشاند.احساس میکنم دیوانه شده ام … باچادر دراتاقی ک هیچ کس نیست رو میگیرم و ازاتاق خارج میشوم.یک لحظه صدایت میپیچد
_ حقا که تو ریحانه منی!
سر میگردانم….هیچ کس نیست…!
وجودم میلرزد…سمت راه پله اولین قدم راکه برمیدارم باز صدایت را میشنوم
_ ریحانه؟…ریحانه ی من مدافعحرموچادرخانمزینب:
ریحانه ی من…؟
اینبار حتم دارم خودت هستی.توهم و خیال نیست!
اما کجا..؟
به دور خودم میچرخم و یکدفعه نگاهم روی دراتاقت خشک میشود.
اززیر در…درست بین فاصله ای که تا زمین دارد سایه ی کسی را میبنم که پشت در ،داخل اتاقت ایستاده…! احساس ترس و تردید..!بااحتیاط یک قدم به جلو برمیدارم…
باز هم صدای تو
_ بیا!…
اب دهانم را بزور از حلق خشکیده ام پایین میدهم.باحالتی امیخته از درماندگی و التماس زیر لب زمزمه میکنم
_ خدایا…چرااینجوری شدم! بسه!
سایه حرکت میکند.مردد به سمت اتاقت حرکت میکنم.دست راستم را دراز میکنم و دستگیره را به طرف پایین ارام فشارمیدهم.در باصدای تق کوچک و بعد جیر کشیده ای بازمیشود. هوای خنک به صورتم میخورد.طعم تلخ و خنک عطرت درفضا پیچیده. دستم راروی سینه ام میگذارم و پیرهنم را درمشتم جمع میکنم. چه خیال شیرینی است خیال تو!…سمت پنجره اتاقت می ایم … یاد بوسه ای که روی پیشانی ام نشست.چشمانم را میبندم و باتمام وجود تجسم میکنم لمس زبری چهره مردانه ات را…
تبسمی تلخ…سرم میسوزد از یاد تو!
یکدفعه دستی روی شانه ام قرار میگیرد و کسی از پشت بقدری نزدیکم میشود که لمس گردنم توسط نفسهایش را احساس میکنم.دست ازروی شانه ام به دورم حلقه میشود. قلبم دیوانه وار میتپد.
صدای تو که لرزش خفیفی بم ترش کرده درگوشم میپیچد
_ دل بکن ریحانه…ازمن دل بکن!
بغضم میترکد.تکانی میخورم وبا دودستم صورتم را میپوشانم.بازانو روی زمین می افتم و درحالیکه هق میزنم اسمت را پشت هم تکرار میکنم.همان لحظه صدای زنگ تلفن همراهم از اتاق فاطمه را میشنوم.
بیخیال گوشهایم را محکم میگیرم.
#ادامه_دارد...
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
🌷امام على عليه السلام:
ارزش هر انسان، [ به] چيزى است كه نيك مى داند
قيمَةُ كُلِّ امرِىًءما يُحسِنُ
📘#نهج_البلاغه حکمت 81
#امام_علی علیه السلام
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
❇️#حدیث_روز
❇️امام حسن عسکری"علیه السلام":
کسی در آخرالزمان از هلاکت و نابودی نجات پیدا نمیکند، مگر اینکه خداوند او را به دعا برای تعجیل فرج و ظهور موفق بگرداند.
📚#بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۲
#احادیث
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
❣سلام امام زمانم❣
ای مقصد شعرهای بارانی من
مقصود ترانه های طوفانی من
چندیست دلم گرفته از دوری تو
برگرد عزیز، ماه کنعانی من...
#السلام_علیک_یا_بقیه_الله
#امام_زمان
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
❇️ #حدیث | مقام علمی امیرالمؤمنین
🔻 قالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّیاللهُعَلَیهِوَآلِهِوَسَلَّمَ:
«أَعلَمُ اُمَّتي مِن بَعدِي عَلِيُّ بنُ أبِيطَالِبٍ».
✍️ رسول خدا صلواتاللهعلیهوآله فرمود:
عالمترین [فرد] امّتم بعد از من، علی بن ابیطالب علیهماالسّلام است.
📚 الأمالی (شیخ صدوق)، ص642.
📎 #غدیر
📎 #روز_شمار_غدیر
📎 #فضائل_امیرالمؤمنین
استاد شجاعی- قسمت ششم.mp3
3.12M
🔊 #صوت_مهدوی ( #پادکست)
📝 موضوع: #دولت_کریمه
📌 قسمت ششم
👤 استاد دکتر #شجاعی
📜 #سلسله_مباحث_مهدویت
✅ کانال "مهدیاران"
🧠#خطاهای_شناختی: ۴)نتیجه گیری سریع
♦️نتیجهگیری سریع یکی دیگر از انواع خطاهای شناختی است. هنگامی که سریع نتیجه میگیریم، یک رویداد یا موقعیت را منفی تفسیر میکنیم؛ بدون اینکه شواهدی برای نتیجه گیری به این شکل داشته باشیم. سپس، به این فرضیات خود واکنش نشان میدهیم. در ادامه با مثالی این مورد از خطاهای شناختی را بیشتر بررسی میکنیم.
🔴مثال: همسرمان با ظاهری جدی و آشفته به خانه میآید. در این شرایط، به جای احوال پرسی، بلافاصله تحت تأثیر خطاهای شناختی قرار میگیریم و تصور میکنیم که او از دست ما عصبانی است. در نتیجه از همسرمان فاصله میگیریم. این در حالی است که او صرفا روز بدی را در محل کارش پشت سر گذاشته است.
♦️نتیجه گیری سریع یا «ذهن خوانی» یکی از خطاهای شناختی محسوب میشود و اغلب در پاسخ به افکار یا نگرانیهای مداوم به وجود میآید. دشمنان نیز با سو استفاده از این خطای شناختی در رسانههای خود به گونهای به تجمعات و اغتشاشات محدود در جمهوری اسلامی شاخ و برگ میدهند که مخاطب سریعا [به اشتباه] نتیجه بگیرد که «نظام انقلاب اسلامی در حال فروپاشی است!»
#جنگ_شناختی
#جنگ_روایتها
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
⭕️باور کنید دولت #رییسی رسانه نداره وگرنه اگه برای ظریف چنین کاری میکردن الان این اصلاح طلبا تا کوره دهات های کشور رو مطلع میکردن...
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
🔴عملیات برق آسای نمایندگان برای خود...
🔰کاری به این نداریم که اساساً بخشنامه اخیر وزارت کشور چه بوده و اساساً نمایندگان به چیزی اعتراض کرده اند و اصلاً چه کسی درست گفته و چه کسی اشتباه؟
⭕️پرسش ما این است که چطور برخی از نمایندگان با یک #بخشنامه وزارت کشور که به خودشان مربوط می شود، به صورت برق آسا وزیر را به صحن مجلس می کشانند، و برای استیضاح وزیر کشور رأی جمع می کنند و رگ گردنشان بیرون می زند، اما در مورد موضوعاتی نظیر #حجاب که پای حکم خداست و میراث امام و خون شهداست، باید با ذرهبین دنبال یک عکس العمل یا اظهارنظر انقلابی توسط برخی نمایندگان مجلس بگردیم!
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
📸 #پوستر
📸 #استوری
👥 کسانی که در #فضای_مجازی فعال هستند، باید از جهت #اعتقادی و اخلاقی محکم باشند.
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝
همین که BBC از این اقدام تاکسیرانی قزوین خشمگین شده است ، نشان از درستی این اقدام دارد!
✅آفــــــــــــــــــــــــــرین✅
#حجاب
📎#بصائر
با کانال بصائر در مسیر بصیرت افزایی ⏬👌⏬ 👇
╔═.🍃.═══════╗
🆔@Basaerr313
╚═══════.🍃.═╝