بصیـــــــــرت
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_پنجاه_چ
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_پنجاه_پنج 5⃣5⃣
_ من فقط میخواستم ڪ...ڪ بدونی دوستت دارم.واقعا دوستــ❤️ـــت دارم.
ریحانه الان فرصت ي اعترافه.
من ازاول دوستت داشتم!مگه میشه ي دختر شیطون وخواستنی رودوست نداشت❓اما میترسیدم...نَ ازینڪ ممڪنه دلم بلرزه وبزنم زیررفتنم! نَ!..بخاطر بیماریم! میدونستم این نامردیه درحق تو! اینڪ عشقـــــو ازاولش درحقت تموم میڪردم! الان مطمعن باش نمیزاشتی بـــــرم!
ببین..اینڪ الان اینجاوایسادی وپشت من محڪمی.بخاطرروندطی شده اس.اگر ازاولش نشون میدادم ڪ چقدر برام عزیـــــزی
حس میڪنم صدایت میلرزد
_ ریحانه ....دوست نَ داشتم وقتی رفتم تو بااین فڪربرام دست تڪون بدی ڪ "من زنش نبودم ونیستم" مافقط سوری پیش هم بودیم
دوست دارم ڪ حس ڪنی زن👈 منی! ناموس منی.مال 👈منی
خانـــــوم ازدواج قراردادی ماتا نیم ساعت دیگه تموم میشه وتو رسماوشرعا...و بیشتر قلبـــــا میشی همسرهمیشگی من!
حالا اگرفڪر میڪنی دلت رضاب این ڪار نیست! بهم بــــگو
حرفهایت قلبم رااز جاڪنده.پاهایم سست شده.طاقت نمی اورم وروی صندلی پشت میزوا میروم. تـــــو ازاول مرادوست داشتی...نگاهت میڪنم و توازبالای سرباپشت دستت صورتم رالمس میڪنی.توان نگه داشتن بغضم را ندارم.سرم راجلو می اورم ومیچسبانم به شڪمت... همانطورڪ ایستاده ای سرم را دراغــــوش میگیری. به لباست چنگ میزنم ومثل بچه ها چندبار پشت هم تکرارمیڪنم
_ توخیلی خـــــوبی علی خیلی..😢
سرم رابه بدنت محڪم فشارمیدهی
_ خب حالا عروس خانوم رضایت میدن؟
ب چشمانت نگاه میڪنم وبانگرانی میپرسم
_ یعنی نمیخوای اسمم بره تو شناسنــــامه ات؟
_ چرا...ولی وقتی برگشتم!الان نَ! اینجوری خیال منم راحت تره.چون شاید بَر..
حرفت رامیخوری،اززیر بازوهایم میگیری و بلندم میڪنی
_ حالا بخنـــــد تا ...😉
صدای باز شدن درمی اید،حرفت رانیمه رهامیڪنی وازپنجره اشپزخانه ب حیاط نگاه میڪنیم
مادروپدرم امدند. بسرعت ازاشپزخانه بیرون میرویم و همزمان بارسیدن مابه راهروپدر ومادر من هم میرسند.
هردو باهم سلام وعذرخواهی میڪنند بابت اینڪ دیر رسیدند.چنددقیقه ڪ میگذرد ازحالت چهره هایمان میفهمند خبـــرایی شده.
مادرم درحالیڪ ڪیف دستی اش را به پدرم میدهدتا نگه دارد میگوید
_ خب...فاطمه جون گفتن مراسم خاصی داریدمثل اینڪ قبل ازرفتن علی اقا
وبعدمنتظرماند تا ڪسی جوابش رابدهد.
توپیش دستی میڪنی وبارعایت ڪمال ادب و احترام میگویی
_ درستـــــه!قبل رفتن من ي مراسمی قراره باشه...راستش...
مڪث میڪنی ونفست راباصدا بیرون میدهی
_ راستش من البته بااجازه شما و خانواده ام...ي عاقد اوردم تابین منو تڪ دخترتون عقـــــددائم بخونه!میخواستم قبل رفتن...
پدرم بین حرفت میپرد
_ چیڪارڪنه؟
_ عقد دائـــــم....
اینبارمادرم میپرد
_ مگه قرار نشده بری جنگ؟...
_ چرا چرا!الان توضیح میدم ڪ...
بازپدرم بادلخـــوری ونگرانی میگوید
_ خب پس چه توضیحی!...پسرم اگر شما خدایی نڪرده ي چیزیت...
بعدخودش حرفش رابه احترام زهرا خانوم وحسین اقا میخورد.
میدانم خونشان درحال جوشیدن است امااگر دادوبیداد نمیڪنند فقط بخاطرحفظ حـــرمت است وبس! بعداز ماجرای دعواوراضی ڪردنشان سررفتن تو...حالاقضیه ای سنگین تر پیش امده.
لبخندمیزنی وبه پدرم میگویی
_ پدرجان!منو ریحانه هردو موافقیـــم ڪ این اتفاق بیفته. این خطبه بین ماخونده شه.اینجوری موقع رفتن من...
مادرم میگوید
_ نَ پسرم!ریحانه برای خودش تصمیم گرفته
وبعدبه جمع نگاه میڪند
_ البته ببخشیدا مااینجور میگیم.بلاخره دختر ماست.خامه...😐
زهرا خانوم جواب میدهد
_ نَ! باورڪنید ماهم این نگرانی هارو داریم..بلاخره حق دارید.
تومیخندی😊
_ چیزخاصی نیست ڪ بخوایدنگران شید
قرارنیست اسم من بره توشناسنامه اش!
هروقت برگشتم اینڪارو میڪنیم...
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطعه صوتي" فَراري"
به مناسبت سالروز تاریخی فرار شاه معدوم از ايران 🌷
بصیـــــــــرت
قطعه صوتي" فَراري" به مناسبت سالروز تاریخی فرار شاه معدوم از ايران 🌷
🌺مبارکباد 26 دی سالروز فرار شاه از ایران
♦️به یادجمله معروف موقع فرارتو باند فرودگاه (احساس خستگی میکنم نیاز به یک استراحت دارم ) وآرزوی بازگشت را به گور برد
پاینده باد جمهوری اسلامی✊ به کوری چشم دشمنان داخلی و خارجی
👈 یـا حضـرت عبـاس مـددے
✍گفتم فـایده ای ندارد. این منطقـه را بچه ها چنـد بـار گشتـه بودند اما، مجیـد ول ڪن نبود.
🍁زیر لـب" یا #حضـرت_عبـاس مـددی" گفت و راه افتـاد رفت طـرف دیگر دشت. اولین بیلی که زد #استخـوان_ها پیدا شد.
🍁خاڪ ها را از روی ڪارتش کنار زدیم و فامیلی اش یـادم نیست اما اسمـش عبـاس بود. با قمـقـمه پـر آب.
🍁 پشـت پیـراهنش نوشته بود " فـدای لـب تشنـه ات یا ابـالفضـل."
#جستجوگر_نور
#شهید_مجید_پازوکی
#خاطرات_شهدای_تفحص
کتاب کاش برگردی زندگی نامه شهید زکریا شیری
نویسنده کتاب تحسین شده یادت باشد در جدید ترین اثر خود به سراغ همرزم شهید حمید سیاهکالی رفته است.
محمدرسول ملاحسنی کتاب کاش برگردی را با محوریت زندگی شهید مدافع حرم زکریا شیری و به روایت خانم رقیه آقایی مادر شهید زکریا شیری می نویسد
نویسنده اثر سعی کرده است در فضایی مادرانه چگونگی تربیت و مقوله مهم شهید افرینی را در سیر زندگی این شهید در قالب رمان به تصویر بکشد
روایت کتاب کاش برگردی از ایام نوجوانی مادر شهید اغاز و تا اتفاقات بعد از شهادت این شهید ادامه پیدا می کند
در حالی که اکثر کتاب های موفق شهدای مدافع حرم مثل یادت باشد، خداحافظ سالار، قصه دلبری و… به روایت همسران این شهدا نوشته شده است به نظر می رسد این روایت جدی ترین کتاب در حوزه ادبیات شهدای مدافع حرم به روایت مادران شهدا باشد
کاش برگردی به زودی به همت انتشارات شهید کاظمی منتشر خواهد شد
بصیـــــــــرت
مجموعه داستانهای تفحص شهدا #خاطرات_شهدا (قسمت نهم) داستان #تفحص آمدیم نشستیم داخل ماشین ؛وتا همدان
مجموعه داستانهای تفحص شهدا
#خاطرات_شهدا(قسمت آخر)
داستان #تفحص
این شهید نه پدر،نه مادر، هیچ کس را نداشت
یک انسان غریب ...
من برادرم شهید شده اما بارها وبارها شده که وقتی برایم مشکلی پیش آمده ،واقعا وقتی یادی از این شهید کردم وازاو خواستم که مشکلم حل شود ؛ بی برو برگرد جواب گرفته ام .
هر زمان راهی مشهد شدید ،این شهید غریب وبزرگوار را دریابید !
به همشهری هایمان هم بسپارید ... به همه ...
کسی نمی شناسد این شهید را ...
سر مزارش که حاضر شدید به جای من هم زائر شوید ... !
مرا در مشهد الرضا ... در جوار امام رضای غریب دفن کنید ... !
واینک که هم جوار غریب الغربا شده ای .
ای شهید ! شهید حسین جعفرپور کهنوجی !
دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را از این منجلاب بیرون کش ... .
پایان
۱۰
🌴🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊🌴
هدایت شده از استودیو ولایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 لحظاتی از قرائت دعای کمیل توسط سپهبد قاسم سلیمانی در جوار گلزار شهدای کرمان
🌷شب جمعه است سیدالشهدا مقاومت حاج قاسم سلیمانی و شهدای اسلام را با #صلوات یاد کنیم
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
http://eitaa.com/joinchat/1206059038C45fa2857d4
༻﷽༺
#حسین_جان🌷
اصلا این دنیا ڪه جاے ما حسینےها نبود
من بہ عشق ڪربلاے تو بہ دنیـا آمدم
بین غربٺ ماندهام انگار دور از ڪربلا
ماهےام ڪه دور از آبے دریا ماندهام
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا❤️
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#شبتون_حسینی
بصیـــــــــرت
🔰 نمازجمعه ۲۷ دی ماه به امامت حضرت آیتالله خامنهای در مصلی امام خمینی برگزار خواهد شد 🔻 بسم الله
🔰قال امیرالمؤمنین علیه السلام): مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ «عَدُوِّهِ».
🌷حضرت علی علیه السلام فرمود: کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود، بخوابد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد!🌷
عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص: 441.
🥀مبادا خواب بمانیم تا با لگد دشمنان بیدار شویم 🥀
#ولایت_فقیه
در دانشگاه تبریز چه گذشت؟
27 دیماه سال 1365 در تقویم دانشگاه تبریز #سالروز هجوم وحشیانه رژیم بعثی به دانشگاه و بمباران دانشکده فنی این دانشگاه نام گرفته است
و همه ساله در این روز مسئولین دانشگاه تبریز و جهاد دانشگاهی استان با برگزاری مراسم بزرگداشت و یادواره سعی در زنده نگه داشتن یادو خاطره عزیزانی هستند که به نداي دلنواز «ارجعي الي ربك راضيه مرضيه »حضرت سبحان لبيك گفته و با خون خود جبهه مقدس تعليم وتربيت را رنگين نمودند.
#یادوخاطره_این_شهیدان_عزیز_گرامیباد
بصیـــــــــرت
در دانشگاه تبریز چه گذشت؟ 27 دیماه سال 1365 در تقویم دانشگاه تبریز #سالروز هجوم وحشیانه رژیم بعثی ب
در سال 1365 از دانشجويان دانشگاه تبريز كه آماده اعزام به جبههها بودند خواسته شده بود به جاي اعزام به جبهه به عنوان نيروهاي بسيجي در ساخت مهمات در دانشكده فني اين دانشگاه كه در ساعات غير درسي در اختيار دانشجويان بسيجي به جهت تامين مهمات جبهه قرار گرفته بود، از تخصصشان استفاده بشود كه اين دانشجويان با استفاده از امكانات و دستگاههاي موجود در كارگاه قطعات نظامي مورد نياز در جبهه را توليد ميكردند اين اقدام از اوايل ديماه سال 1365 شروع شده بود و نهايتا در روز 27 ديماه همان سال در حدود ساعت 10 و 30 دقيق شب مورد هجوم وحشيانه رژيم بعثي قرار گرفت و در نتيجه اين هجوم وحشيانه 22 نفر از دانشجويان مشغول در كارگاه شهيد و 8 نفر نيز مجروح گرديد.
ادامه در پست بعد ✅
http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88