بصیـــــــــرت
#خاطره_تفحص ... 🕊 🌷 شهید مهدی منتظر القائم 🌷 وقتی شقایق را آرام جدا ڪردم از زمین ، دیدم ریشه شقایق
📖 #خاطرات_تفحص_شهدا
🌷 شهید مهدی منتظر القائم 🌷
🔹هر روز از میدانهای وسیع مین، سیم های خاردار و تله های انفجاری می گذشتیم. اما هر روز نا امیدتر می شدیم.
🔸روز آخر ماندنمان نیمه شعبان بود. آن روز رمز حرڪتمان «یا مهدی(عج) » بود. عجیب همه پریشان بودند.
🔹نزدیڪ غروب بود و لحظه وداع. باید سریع از منطقه می رفتیم. بچه ها از خود بی خود بودند. می گفتند
دیدید قابل نبودیم، با نام «مهدی» روز نیمه شعبان ڪار را شروع ڪردیم و حالا باید برگردیم.
🔸اشڪ حلقه زده بود توی چشم هایشان. هر ڪس دنبال چیزی می گشت برای یادگار و تبرڪ با خودش
ببرد. یڪی یڪ مشت خاڪ بر می داشت، یڪی یڪ تڪه سیم خاردار.
🔹 من هم رفتم سراغ شقایق وحشی. می خواستم با ریشه درش بیاورم بگذارم توی قوطی ڪنسرو. وقتی شقایق را آرام جدا ڪردم از زمین، دیدم ریشه شقایق روی جمجمه شهید سبز شده، روی سجده گاهش.
🔸با فریاد یا مهدی بچه ها همه جمع شدند. آرام آرام خاڪها را ڪنار می زدیم. دلهره داشتیم. ڪاش پلاڪ هم داشته باشد. هم از لشگر باشد.
🔹پلاڪ ڪه پیدا شد. روی پا، بند نبودیم. نوشته بود #شهید_مهدی_منتظر_القائم بود از لشگر امام حسین(ع)
کپی ونشر آزاد باذکر #صلوات
✍ منبع: وبگاه احمد شرفخانی
🌹 #یادشهداباصلوات🕊🕊🕊
@khamenei_shohada