eitaa logo
🇵🇸 باصرین|Baserin
150 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
19 فایل
بسم‌رب‌المهدی♥️ جات‌خالی‌بود‌رفیق‌خوش‌اومدی😉 کپی؟ حذف نام راضی نیستیم وابسته‌به‌گروه‌فرهنگی‌پایگاه‌حضرت‌معصومه(س) شنوای‌حرفاتون↶ https://harfeto.timefriend.net/17185200066043
مشاهده در ایتا
دانلود
تانرفتی‌به‌حرم‌حاجت‌دیدن‌داری درد‌اینجاست‌که‌دیدی‌و‌دلت‌بی‌تاب‌است..! @Baserin313
سماوری که به بزم حسین می جوشد ؛ بخار رحمت آن جرم خلق می پوشد !.. @Baserin313
🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁 پارت ١٢ صدای تیک که با شنیدنش فهمیدم داعشیه شلیک کرده ولی تفنگش گلوله نداره با پشت تفنگم یکی زدم از سمت راست صورتش که نقش بر زمین شد و قبل از اینکه به زمین بیوفته پدرام اسلحشو ازش گرفت... دست و پاهاش به لرزه در اومد و پدرام با یه حس غروری بهش گفت. : جوووون... قناری گورخیدی؟ دست و پاهاشو با بند کفشش بستم سوار ماشین بودیم و با کلی هیجان داشتیم بر می‌گشتیم به محل استقرار نیرو‌ها... داعشیه تو مسیر داشت بهم پول پیشنهاد می‌داد... _ من مرد ثروتمندیم و اگه منو آزاد کنی از مال دنیا بی نیازت می‌کنم.... _ ساکت شو.. پولاتو نگه دار واسه خرج کفن و دفنت _ اهل کجایی؟ من لهجه‌های سوری و لبنانی رو خوب بلد بودم و نمی‌تونست از لهجم تشخیص بده ایرانیم _ از عراقیای بی غرتی یا از رافضیای ایران _ من یه ابرانی عرب زبانم به سمت زمین تف کرد و با عصبانیت گفت :سوریه و عراق رو تصرف می‌کنیم و شما با چشمای خودتون می‌بینید که لشکریان خدا چطور سرزمین کفرآلود شما رو با خاک یکسان می‌کنند... عصبانیت رو می‌شد از صداش فهمید و اون قدر تو وجودش پر ار بغض و نفرت بود که چشماش مثل کاسه‌ی خون قرمز شده بود... واقعا اگه تو همسایگی ما یه کشور به اسم داعش وجود داشت... داعشی که حتی نسبت به بچه‌های بی گناه کشور خودشم رحمی‌نداشت، چه فاجعه‌های بزرگی قرار بود اتفاق بیوفته... _ جواب من بهت همین حالیه که داری و اسیر منی عصبانی تر شد بلند داد می‌زد _ منو بکش... منو بکش ولی اینو بدون با کشتنم نمی‌میرم و شهید میشم. و فرزندان من به آرزوی پدرشون که له کردن اجساد ایرانیای رافضیه تو خاک ایران می‌رسن... پدرام می‌خواست با پاش یکی بزنه تو صورتش که نذاشتم، چون اون اسیر ما بود بالاخره رسیدیم و بچه‌ها با دبدن داعشیه اومدن سمتمون _ سوغاتی اوردم واستون مرتضی : مرد حسابی سوغاتی یه ظرف گلاب کاشونی، قالی کرمون، چاقوی زنجانی بابا لاقل یه گرم زعفرون مشهد میوردی... این بی ریخت چیه اوردی واسمون... _ محسن : راست می‌گه والا کی می‌خواد پول سلمونیشو بده... هر کی بخواد مایه بذاره کمرش خم می‌شه _ دندون اسب پیش کشو نمیشمورن بردارین ببرین پدرام: دندوناشم زرده و کثیفه _ مثل اینکه مال بد بیخ ریش صاحابشه.... فرمانده تا ما رو دید اومد سمتمون _ فعلا خوب ببندینش، هماهنگ می‌کنم بفرستنش عقب... بچه‌ها یه جا جمع شدن و بساط بگو و بخند بود که یهو تشنم شد و بلند شدم رفتم آب بخورم که دیدم محمد از نیروهایی که تازه اضافه شده بودن بهمون، با ناراحتی یه گوشه نشسته بود ┏━━ °•🖌•°━━┓ @‌Baserin313 ┗━━ °•🖌•°━━┛
کریم به کسی می‌گویند که با لبخند در را به روی تو باز کند بی آنکه از در خاطره خوبی داشته باشد... ¹⁸⁸ @Baserin313
کریم کار ندارد که کیست سائلِ او؛ کرامتی بنما یا حَـسَن عزیز الله (: @Baserin313
هرکه آمد به در خانه او آقا شد ، ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است . @Baserin313