eitaa logo
🇮🇷باشگاه خباثت🇵🇸
308 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
214 ویدیو
4 فایل
اینجا گروهی از خبیثان خاورمیانه جمع شدند تا خباثت خونت رو اندازه بگیرند😎 امیدوارم آماده تست های خبیثانه باشی❤️‍🔥 . شروع نشر خباثت: 14\5\02 . قیمت ورود به باشگاه: اندکی خباثت!) بدون رحم🔪 خواندن رمان بدون عضویت ممنوع❌ همسایگی و‌ تبادل: @Misaagh_278
مشاهده در ایتا
دانلود
خشایار آرام متولد: ۱۳۶۲٫۸٫۳
دوستان گل سلام🌱 بچه ها مدیرعاملتون به شدت مریض شده متاسفانه🙄 و بیشتر توانش رو داره برای درس هاش میزاره واقعا نمیتونم پارت بدم🙂😅 انشاءالله عمری باشه جبران میکنم
هدایت شده از 𝑨𝒓𝒆𝒛𝒐𝒐𝒚𝒆‌𝒔𝒉𝒊𝒓𝒊𝒏):🇵🇸
اگه‌میشــه..ی‌لطفی‌کنین.. جمع‌رمان‌خونای‌ما‌رو‌به³⁷⁰برسونید؟ 🥲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکم سرم شوغه تا وسط های قسمت رو آماده کردم اما شاید یکم دیر بشه😔 دیگه خودتون ببخشید✨
و اما قسمت جدید ققنوس😅🔪
🇮🇷باشگاه خباثت🇵🇸
❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥 #ققنوس #قسمت‌شست‌و‌سوم درون اتاق
❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥 * ماشین را روشن کرد و به سمت خانه به راه افتاد. بعد از گذراندن دو خیابان وارد کوچه ای باریک شد. بعد چند ثانیه از کوچه خارج شد. کامران پای خود را روی گاز قرار داد و با تمام سرعت به پژو اصابت کرد. ضربه زیاد و به سمت در راننده بود. شیشه جلوی ماشین خورد شد و در آغشته به خون محمد شده بود به طوری که از بیرون همه چیز نمایان بود. تلفن همراه رسول زنگ خود. رسول: بله؟... _: از اورژانس تماس میگیریم... پژو سیاه رنگی با پلاک_ _ _ _ _ _ تصادف کرده... سرنشین... * از آسانسور پیاده شد. بعد از گذشتن از دو راه رو به اتاق مد نظر خود رسید. در باز بود به آرامی از کنار در گذشت و نگاهی به درون اتاق انداخت. محمد بر روی تخت خوابیده بود. تلفنش را در آورد و به بهار زنگ زد. بهار: چیه؟... چیکار داری؟... کامران: میخوام یک کاری برام بکنی... _: چی؟... _: باید اسمم بره بین پرستار های یک بیمارستان... _: دوباره چه غلطی میخوای بکنی؟... _: تو کاری به این چیز ها نداشته باش... فقط کاری که میگم رو بکن... _: اسم و مشخصاتت رو برام بفرست... _: فقط زود باش... _: مشخصات... ❤️‍🔥 ❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥