💠 شهیدی که در زمان جنگ دشمن برای سرش جایزه ای بیشتر از فرمانده اش تعیین کرده بود!
💠 در لحظه شهادت قرآن را بوسید و زیر لب امام زمان (عج) را صدا میزد.
💠 در عملیات حصر آبادان توانست با اسلحهٔ خالی چند عراقی را اسیر کند.
💠 قبل از انقلاب، عکس شاه را از سر در مدرسه پایین آورد و به جایش عکس الاغ گذاشت!
💠 حاج قاسم درمورد ایشان گفتند: حاج مهدی کازرونی کلید لشکر بود و قسم میخورم در وجودش ذره ای ترس وجود نداشت!
سردارشهید_محمدمهدی_کازرونی🌷
@Bashohadatashahadatt
وشھادتپایانڪسانیستڪہ..
دࢪاینࢪوزگاࢪگوششانغباࢪدنیانگࢪفتہ
باشد!
وصدا؎آسمانࢪابشنوند!
وشھادتحیاتِعِندَࢪَبِّاست.!
#شهید_احسان_نصیری
خاکِجِبھههَنوز
زِمزِمههاۍِمُناجاتِقُنوتِ
عاشِقانِہتَریننَمازهارابِخاطِردارَد
قنوتۍ🤲کِه ذِکر
«اللهمارزقنیتوفیقشهادتکفیسبیلک»
نُخستیندُعاۍِآنبود:))🥀
@Bashohadatashahadatt
وتاابدبہآنانکہ..
پلاکشانراازگردنخویشدرآوردنـد
تامانندمادرشانگمنـاموبۍمزاربمانند
مدیونیـم...💔!
@Bashohadatashahadatt
شـٰایدشھادتآرزویهَمہباشد
امایقیـناًجزمُخلصیـن
کَسـیبداننخواهدرسـید
-حاجمهدیباکِری
@Bashohadatashahadatt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما از تو به غیر تو نداریم تمنا!
⇢|@Bashohadatashahadatt
.
_ __صـــل الله علیڪ یـا اباعبـــداللہ؛♥️🌿!
.
@Bashohadatashahadatt
🔳دلاور مردان هنگ مرزی تایباد مقتدرانه و باصلابت از کیان جمهوری اسلامی ایران حراست و پاسداری می کنند.😍
@Bashohadatashahadatt
🔴 این عکسو محرم سال ۹۹از آرمان گرفتم،
اینجا فرهنگسرای رازی بود که با کمک آرمان و چندتا دیگه از رفقا بخاطر شرایط کرونایی فضارو برای عزاداران درمحیط باز و با اجرای تعزیه برگزار کردیم،
خدایی صفایی داشت اون ایام شبا نگهبانی وسایل رو میدادیم شب تاصبح من و آرمان و عرفان و اقارضا،حیف…💔
#شهید_آرمان_علی_وردی
@Bashohadatashahadatt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊💔
🌹ای شقایقهای آتش گرفتہ
دل خونین ما شقایقی است کہ
داغ شهادت شما را در خود دارد ...🕊
شب جمعه هست
شادی روح شهدا و اموات صلوات
@Bashohadatashahadatt
آقا جلیل
حقوقش را از سپاه نمیگرفت
پرسیدم آخه چرا ؟!
میگفت: الان وضع اقتصادی کشور خوب نیست، جنگه !
باید همه به انقلاب کمک کنیم
سردار شهید جلیل محدثیفر
@Bashohadatashahadatt
سلام وعرض ادب
شب همگی بخیر
دوستان عزیز، همراهان گرامی
درراستای زنده نگه داشتن یاد وخاطره شهدای عزیز و والامقام،فرهنگ واخلاق ومرام شهدایی و تبیین دفاع مقدس وشأن ومنزلت شهدای بزرگوارمون در جامعه امروزعلی الخصوص برای نسل جوان ،لطفا حتی الامکان پستهای کانال را به همراه آی دی درج شده منتشر بفرمایید، وبرای خودثواب جاریه بفرستید🙏🌹
التماس دعای شهادت🙏🌹
اے ڪہ مے پرسے نشان عشق چیست
عشق چیزے جز ظهور مهر نیست🌹
عشق یعنے دل تپیدن بهر دوست
عشق یعنے جان من قربان اوست🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام صبحت بخیر امام زمانـمــ🌹
اللهم عجل لولیک الفرج 🙏🏻🙏🏻
چه زیباست ..
خاطرات مردانی
که پروای نام ندارند
و در کهف گمنامی خویش
مأوا گرفته اند
به یاد شهدای گمنام …
آنان که در زمین گمنامند
و در آسمانها مشهورند …
---------------------------------------
به مادر قول داده بود بر می گردد …
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد
لبخند تلخی زد و گفت :
بچه م سرش می رفت ولی قولش نمی رفت ...
🖤
@Bashohadatashahadatt
•
🍃آدمی چقدر خالیست از خودش
وقتی پُر است از یادِ شما ...
#کربلای_۵💔
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
@Bashohadatashahadatt
@قوطی_خالی_کمپوت
وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ و ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ و ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.»
ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ.
📚نقل از شهید حسین خرازی
@Bashohadatashahadatt
برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو نصف شب بود.
با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علی اصغر ارسنجانی را جلوی خانه شان پیاده کردیم. هنوز پایش مجروح بود.
فردا رفتیم بهش سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم مادرش جلو آمد و بی مقدمه گفت: آقا سید شما یه چیزی بگو! دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خونه، تو برف نشسته ولی حاضر نشده در بزنه و پدر و مادرش رو صدا کنه. صبح که پدرش میخواسته بره مسجد، اصغر رو پشت در دیده...
🌹@شهیدعلی_اصغرارسنجانی.
👈مصاحبه سال ۹۱ با جانباز شهید سید ابوالفضل کاظمی، در کتاب مهر مادر. اثر گروه شهید هادی
@اللّهم_صلّ_علی_محمّدوآل_محمّدوعجّل_فرجه
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
@Bashohadatashahadatt