eitaa logo
بسیج اساتید،طلاب و روحانیون خراسان رضوی
1.9هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
466 فایل
🔹بسیج لشکر #مخلص خداست 🔹 ارتباط با ما: @basij_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت بهشتی شهدا از زبان شهید آوینی | این فیلم کوتاه چندبار هم دیده شود باز کم خواهد بود| پیامی از طرف شهدا برای همه مسلمانان، پیامی که شهید آوینی آن را از قلب و حنجره خود و به نمایندگی از همه شهدای تاریخ بیان می کند! 🔸@BasijAsatidKh
💠 رهبر معظم انقلاب: خلیج فارس خانه‌ی ما و جای حضور ملت بزرگ ایران است؛ ساحل خلیج فارس به اضافه ی سواحل زیادی از دریای عمان، متعلق به این ملت است. 🗓 ۱۰ اردیبهشت 🔸@BasijAsatidKh
14.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 امام خمینی ره : آن اسلامی که به درد جامعه نرسد، آن اسلام منزوی است 🔸@BasijAsatidKh
🔶معافیت سربازان دارای ۳ فرزند و بیشتر 👤معاونت نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح: 🔹برابر موافقت مقام معظم رهبری کلیه مشمولان وظیفه غایب و غیر غایب و کارکنان وظیفه در حال خدمت که دارای ۴ فرزند و بالاتر هستند و همچنین مشمولان وظیفه غایب و غیر غایب و کارکنان وظیفه در حال خدمت، با حداقل ۴۰ سال سن تمام، که دارای ۳ فرزند می باشند از انجام خدمت دوره ضرورت سربازی معاف می‌گردند. 🔹صدور کارت معافیت برای مشمولان غایب و غیر غایب واجد شرایط این مصوبه، پس از طی آموزش‌های مقدماتی و تکمیلی بسیج امکان‌پذیر خواهد بود. 🔹مدت کسر خدمت کارکنان وظیفه در حین خدمت که قبلاً به ازای هر فرزند ۳ ماه بوده است به ترتیب برای فرزند اول ۳ ماه، فرزند دوم ۴ ماه و برای فرزند سوم به ۵ ماه افزایش یافته است. 🔸@BasijAsatidKh
خوش آمدی 🔻تشییع پیکر شهید والا مقام، مدافع امنیت، آمر به معروف و ناهی از منکر 🔺شهید 🔹زمان: دوشنبه، ١١ اردیبهشت، ساعت ١۵ 🔸از مهدیه مشهد به سمت حرم مطهر رضوی 🔸@BasijAsatidKh
📷 🔺اولین جلسه کارگروه ورزش حوزه علمیه خراسان با جمعی از مربیان و فرهیختگان بسیجی عرصه ورزش برگزار شد. 🔸@BasijAsatidKh
بسیج اساتید،طلاب و روحانیون خراسان رضوی
خوش آمدی #قهرمان 🔻تشییع پیکر شهید والا مقام، مدافع امنیت، آمر به معروف و ناهی از منکر 🔺شهید #حمیدر
‌🔻شهادت روی پیاده‌رو توصیف اولیه از غیرتمندی مردی اهل دیار سربداران؛ شهید مهندس حمیدرضا الداغی: «بر اساس شنیده ها»  🔹ساعت به نُه و نیم نزدیک می شود؛ حمید دارد می رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟!   🔹چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتاده اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده اند. چنگ می اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می کند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می کند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند.  🔹پسران می خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می کشد عقب. نمی دانم داد می زند کمک می خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می کشد. حمید که می بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می زند که ول کنید چه کارش دارید؟!  🔹خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی دانم حمید آن  لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. دختری که ماسک زده چیزهایی می گوید. دختر دیگر که موهایش ریخته ست روی شانه اش بدون روسری چیزی نمی گوید. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت.   🔹دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از  مردها که کچل است می رود دو پسر را دور می کند.  🔹خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد می‌کند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است. 🔹یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید: - کمک 🔹یک نفر زنگ می زند ۱۱۵. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى كما. 🔹آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می‌ گیرد می گوید: بابا نیومده کجاست؟ 🔹یک ساعت بعد یعنی یازده شب از فرمانداری زنگ می زنند به همسر حمید می گویند: «آقای شما با کسی خصومت دارد؟» همسر حمید می گوید: «نه چرا می پرسید؟ یعنی دوباره به خاطر امر به معروف کاری کرده؟»... 🔸@BasijAsatidKh
🔻احضار الکاظمی برای بازجویی در پرونده ترور سرداران مقاومت 🔹به دنبال شکایت از «مصطفی الکاظمی» نخست‌وزیر سابق عراق در پرونده ترور شهیدان سلیمانی و المهندس، رسانه‌های عراقی با انتشار سندی خبر دادند دادستانی کل این کشور، الکاظمی را برای بازجویی احضار کرده است. 🔸@BasijAsatidKh
🔻«عابد» فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) شد 🔹آیین تکریم و معارفه فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) با حضور سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه برگزار شد. 🔹در این مراسم با حکم فرمانده کل سپاه سردار عبدالرضا عابد به عنوان فرمانده جدید قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) معرفی شد. 🔸@BasijAsatidKh