🌹تصاویر شهدای فرماندهی #انتظامی در سال ۱۴۰۲
۹۲ نفر برای حفظ امنیت ایران و ایرانی شهید شدند. چقدر در رسانهها از آنان شنیدیم و دیدیم؟!!!
📌 #شهدای_امنیت #امنیت_اتفاقی_نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی ۱۴۰۳:
🎥 دشمن میخواهد شما را مأیوس کند شما بیش از او تلاش کنید برای شکوفایی امید در دلهای جوانان
🔹 بعضی از صداها را دشمن میخواهد به گوشها نرسد، شما علیرغم دشمن این صداها را به گوشها برسانید
✏️ اول فروردین ۱۴۰۳؛ حسینیه امام خمینی(ره) تهران
༅🍃🌼🍃༅
«مادر»! تو «مادری» کُن...!
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا أُمَّ الْأَيْتَام وَ أُمَّ الصَّعَالِيك!
حضرت خدیجه سلام الله علیها را «أُمَّ الصَّعَالِيك» و «أُمَّ الْأَيْتَام» یعنی مادر بینوایان و یتیمان میخواندند.
📚 زندگانی حضرت محمد، ص ۹۲.
📣پرده اول
خبر عین برق و باد در بین زائرین کاروانهای مستقر در هتل هالیدی مکه پیچید.
زائری از کاروان البرز توسط پلیس عربستان دستگیر و راهی زندان شده است.
به کدامین گناه؟؟
تصویر عزیزی را در مسجدالحرام در مقابل دوربین موبایلش قرار داده تا آن عزیز را در قاب کعبه بنشاند و عکسی بیندازد به یاد ماندنی ...
و این عمل به مذاق شرطه های عرب خوش نیامده و بهانه ای شده بود برای افزودن بر آمار دستگیریهای ایرانیان عجم .. که لابد در مذهبشان ثوابی دارد برابر با ده هزار حج !!!
علی علیه السلام چه کشید از دست این جماعت بظاهر دیندار و نفهم
📣پرده دوم
مسئولین کاروان و سازمان حج و زیارت به تکاپو افتاده اند . اما هر چه جلوتر می روند امیدها کمرنگ تر می شود .. خبرها نومید کننده است.
تحقیقات مقدماتی حداقل تا هشتم محرم طول خواهد کشید.
خدایا نپسند که هیچ بنی بشری اسیر و زندانی باشد مخصوصا زندان این اعراب سعودی ..که وارثان هارونند در زندان سازی!! و یقینا تا هشتم محرم از این بنده ی خدا جز پوست و استخوانی باقی نخواهد ماند.
یا باب الحوائج موسی ابن جعفر علیه السلام!
📣پرده سوم
سرِ صبحی با صدای ضجه خانمی به لابی هتل کشیده می شوم.
خودش را به زمین می کشید و مویه می کرد.
از تک عباراتش که دربین گریه ها به گوش می رسید می شود فهمید همسر همان البرزنشینی است که سه روز از اسارتش می گذرد.
کاروانش آماده رفتن به مدینه است و بایستی روز بعد حرکت کنند ..
و او قسم می خورد که بدون همسرش مکه را ترک نخواهد کرد.
همه متاثر شده بودند اما چه می شد کرد؟؟
صحنه عجیبی بود
زینب در ترک کربلا چه کشیده بود .. امان از دل زینب!
📣پرده چهارم
عصر جمعه ، جلسه کاروان ، و من بعنوان مدیر مشغول سخنرانی و هشدار به زائرین گروه که مبادا دست از پا خطا کنید . شرطه عرب غدّار است و در پی بهانه ، جانب احتیاط رعایت کنید و سر در لاک خود ، روزهای باقیمانده از سفر را همچون بچه ی آدم به عبادت بپردازید..
اینان نوادگان قومی هستند که مولا را وادار کردند عمری به طول ربع قرن ، استخوان در گلو، شمشیر در نیام کند و دم برنیاورد..
امان از ناله های بی صدای علی در نخلستانهای مدینه و کوفه...
📣پرده پنجم
شب چادر سیاهش را بر سر مکه کشیده است . و مکه تاریک تر از هر زمان ، حداقل در نگاه هم کاروانیان زندانی البرزی ...
مدیر و معاون کاروانشان را می بینم که از هتل بیرون می زنند . دنبالشان می کنم ... مخلوطی از حس کنجکاوی و نگرانی .. پاسخشان مبهم بود:
بریم ببینیم چکار میتونیم بکنیم ..
یعنی چکار می توانستند بکنند ؟؟
اصلا با این صاحبان قلبهایی از سنگ ، مگر راه به جایی می شود بُرد؟
تنها می توانم دعا کنم
اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ...!
📣پرده ششم
ساعتی از نیمه شب گذشته است .. مدیر و معاون کاروان البرز باز می گردند ... سه نفری !! همراه زندانی آزاد شده ...
نسیم خوشحالی در هتل می پیچد ...
دمشان گرم
و یا به قول حاج آقای شاه بیک ، روحانی کاروانمان ، دمشان داغ ..
کاری کردند کارستان ...
به کدام پارتی استخوانداری متوسل شده بودند ؟؟
از چه ترفندی استفاده کرده بودند؟
مگر می شود؟
مگر داریم ؟
رهایی از زندان سعودی ؟!!
بیشتر به یک شوخی شبیه بود یا خواب و رویا
ولی هرچه بود این بار به مذاق ما خوش آمد.
یا منجی کل اسیر ...
اما به این حس فضولی نمی شد کنار آمد
ماجرا چه بود؟
📣پرده هفتم
استنطاق از همکار البرزی را با تقدیم لیوانی آب شروع کردم که چگونه زندانی اش را از اسارت نجات داده است:
جرعه ای آب خورد و به حرف آمد ...
غروب که شد از همه جا ناامید شده بودیم ... دیگر به هیچ کجا دستمان بند نبود ...یکطرف زائری که ناآگاهانه به زندان افتاده بود و یک طرف همسری که سه روز بود لب به غذا نزده و مویه کنان می گفت بدون همسرش از این شهر نمی رود و و یک طرف حرکت دادن کاروان در این وانفسا و ...
از همه طرف گیجی و نومیدی می بارید...
ناگهان رو به معاونم کردم .. بلند شو بریم کاری بکنیم ...
کجا؟
قبرستان ابوطالب
سرِ مزار حضرت خدیجه
رفتیم
توسلی کردیم و برای دلمان روضه ای خواندیم و استغاثه به محضرش که یک امشبی، مادری کن و مگذار کاروانیان مایوس باز گردند ...
حرف دلمان تمام نشده بود که زنگ زدند...
شُرطه عربستان!
جمعه روز تعطیل!
بیایید زندانی تان را ببرید..
پرده های اشک بر چهره مدیر کاروان البرز نشست.
تو چه کردی مادر ...؟!
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا خَدِیجَةَ الْکُبْرَى
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ رَسُولُ الله
🌹ایمان بیاوریم به کرامت و سخاوت این خاندان🌹
سید مصطفی باقری
مدیر کاروان ۱۷۰۶۷.تهران
نیمه شب شنبه یکم مردادماه ۱۴۰۱
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شونیز_خرما
#ویژه_ماه_رمضان
✍️ مواد لازم
خرما 16 عدد (ترجیحا نرم)
بیسکوییت پتی بور یا ساقه طلایی نصف بسته
گردو 6 عدد
آب جوش یک لیوان
پودر نارگیل و رنگ خوراکی جهت تزیین
طرز تهیه کامل در فیلم
#شونیز_خرما
https://eitaa.com/Basij_Tamam_Shodani_Nist
༅🍃🌸🍹🌸🍃༅࿐✾
🍨🍧🍰🧁🎂🍮🍮🍮🥮🍦🍰🍰🎂
✾࿐༅🍃🌸🍬🍹🍬🌸🍃༅࿐✾
دومین #جمعه ماه #رمضان است بیا
عشق توبسته به روح ودل و جان است بیا
ماه زهرا دل من کرده هوای رخ تو
این تمنای همه خلق جهان است بیا
https://eitaa.com/Basij_Tamam_Shodani_Nist
تعجیل درفرج #پنج صلوات