#گپ_روز
#موضوع_روز : خدایی که نمیتوان دید را چگونه میتوان باور کرد؟
✍️ از پلههای دفترمان رفتم بالا...
از هر طبقه که میگذشتم، حس میکردم یک عبور قبلتر از خودم از اینجا رد شده، که دستی کشیده روی همه چیز و مرتبشان کرده و شاید با مهر برای آمدن ما آمادهشان کرده بود.
• وارد اتاق خودم شدم، پرده کنار زده شده بود، پنجره اتاق باز بود، و نسیم خنکی میآمد، بالکن آبپاشی شده بود و بوی نم خاک گلدانها هنوز در اتاق پیچیده بود.
و من حضور مدیرمان را که زودتر از همه آمده بود و دستی به اتاقها کشیده بود و بخشی از عشقش را آنجا جا گذاشته بود، دیدم، همان چیزی که حتی قبل از ورود به اتاق هم حس کرده بودم.
• نشستم پشت میزم ....
و چشمم افتاد به گلهای تازه و نمدار روی بالکن!
آاااخ.... «عادت» پرده ضخیمی کشیده روی چشمهای ما !
چرا ما آن ذات عاشقی را که هر صبح دنیا را آماده میکند برای بیدار شدنِ دوبارهمان و بینهایت عشقش را جا میکند در هر طلوع، تا دوباره ماجرای تکاملمان را با قدرت ادامه دهیم، نمیبینیم!
※ خجالت تنها کلمهایست که حال مرا شرح میدهد!
از خدا خجالت کشیدم که اینهمه سال عمر کردم و هر صبح دستانی را که دنیا را مرتب کرده بود تا من به باشگاه تکاملم برگردم و تمارین قدرتگیریام را شروع کنم ؛ ندیدم!
• خجالت گاهی چقدر عمیق میشود که قابل نوشتن نیست!
@ostad_shojae
#گپ_روز
#موضوع_روز : خدایی که نمیتوان دید را چگونه میتوان باور کرد؟
✍️ از پلههای دفترمان رفتم بالا...
از هر طبقه که میگذشتم، حس میکردم یک عبور قبلتر از خودم از اینجا رد شده، که دستی کشیده روی همه چیز و مرتبشان کرده و شاید با مهر برای آمدن ما آمادهشان کرده بود.
• وارد اتاق خودم شدم، پرده کنار زده شده بود، پنجره اتاق باز بود، و نسیم خنکی میآمد، بالکن آبپاشی شده بود و بوی نم خاک گلدانها هنوز در اتاق پیچیده بود.
و من حضور مدیرمان را که زودتر از همه آمده بود و دستی به اتاقها کشیده بود و بخشی از عشقش را آنجا جا گذاشته بود، دیدم، همان چیزی که حتی قبل از ورود به اتاق هم حس کرده بودم.
• نشستم پشت میزم ....
و چشمم افتاد به گلهای تازه و نمدار روی بالکن!
آاااخ.... «عادت» پرده ضخیمی کشیده روی چشمهای ما !
چرا ما آن ذات عاشقی را که هر صبح دنیا را آماده میکند برای بیدار شدنِ دوبارهمان و بینهایت عشقش را جا میکند در هر طلوع، تا دوباره ماجرای تکاملمان را با قدرت ادامه دهیم، نمیبینیم!
※ خجالت تنها کلمهایست که حال مرا شرح میدهد!
از خدا خجالت کشیدم که اینهمه سال عمر کردم و هر صبح دستانی را که دنیا را مرتب کرده بود تا من به باشگاه تکاملم برگردم و تمارین قدرتگیریام را شروع کنم ؛ ندیدم!
• خجالت گاهی چقدر عمیق میشود که قابل نوشتن نیست!
@ostad_shojae
@Yarabazahra
🔴رسانه های عبری: نصرالله آرام آرام دامنه عملیات خود را در شمال افزایش میدهد.
منتظر باشید
@Yarabazahra
به تفریح و گردش با همسرتون اهمیت بدید😉
👈 حواستون باشه مدام خانهنشین بودن میتواند به مرور زوجین را از هم دور کند.
❣سختش نکنید سعی کنید حتما هفتهای یک پیکنیک حتی کوچک بر پا کنید و در زندگیتان یک تنوع ایجاد کنید.
#مذهبی_هاعاشقترن
به تفریح و گردش با همسرتون اهمیت بدید😉
@Yarabazahra
هدایت شده از هیئتالنُجَــبا
#گزارش_تصویری
🔶محفـل هفتگــی هیئت النُجَبــا🔶
🔸با کلام: حجت الاسلام اماناللهی
🔸با نوای: مداحان اهل بیت(ع)
🔸زمان: یکشنبه،۷ آبان، ساعت ۱۵:۴۵
🔸مکان: طالخونچه، خیابان شهید مطهری، مدرسه علمیه حضرت قائم (عج)
⭕️ویژهی دختران
@h_nojaba | هیئتُ النُجَبـا