eitaa logo
بسیج دانشجویی دانشگاه ملی مهارت استان یزد
409 دنبال‌کننده
993 عکس
171 ویدیو
5 فایل
🔶 کانال اطلاع رسانی اخبار و رویدادهای حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه ملی مهارت استان یزد 🌐 @Basij_fani_yazd 📬‌ راه ارتباطی @salari_et
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آب فقط تو ایران قطع میشه؟؟؟ اما این برعندازا هیچ هنری نداشته باشند، در ارتباط دادن گودرز به شقایق خیلی مهارت دارند🤣🤣 https://eitaa.com/pasokh_be_shobehat
📸 گزارش تصویری 🔸اردوی شناسایی گروه های جهادی بسیج دانشجویی استان یزد : 🔺روستای کشکک - استان گلستان | خرداد ماه ۱۴۰۲ ▫️ ... | منتظر خبرهای ما باشید ٫ ویژه تابستان 📱رسانه | بسیج دانشجویی دانشگاه فنی و حرفه ای یزد 🆔 @Basij_fani_yazd
▫️ گروه جهادی شهید الله دادی ؛ بسیج دانشجویی فنی یزد برگزار می کند: ✓ عمرانی ✓ فرهنگی ✓ آموزشی ✓ فنی ✓ رسانه ✓ و . . . 🗒 آخرین مهلت ثبت نام: ۱۰ تیر ماه ۱۴۰۲ 🗓 زمان برگزاری اردو : ۲۰ تیر ماه الی ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۲ 🔺 ویژه تابستان ۱۴۰۲ • فرم ثبت نام : 📲 https://survey.porsline.ir/s/Zeomjv98 • جهت کسب اطلاعات بیشتر: 📲 ۰۹۱۳۴۵۷۵۰۷۸ | @zmahdi313 📱رسانه | بسیج دانشجویی دانشگاه فنی و حرفه ای یزد 🆔 @Basij_fani_yazd
▪️برخیز به شوق کربلا ؛ بسم الله 🔺 کاروان پیاده روی اربعین بسیج دانشجویی دانشگاه فنی و حرفه ای استان یزد برگزار می کند : • جهت پیش ثبت نام پیاده روی اربعین حسینی ٫ فرم زیر را تکمیل کنید. 📲 https://survey.porsline.ir/s/0PAfMDvD ▫️ اطلاعات تکمیلی متعاقباً اطلاع رسانی خواهد شد. 📱رسانه | بسیج دانشجویی دانشگاه فنی و حرفه ای یزد 🆔 @Basij_fani_yazd
🔷 مادرشهیدمیگفت: من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم 🔹 مادر شهید: پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت 🔹 کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند ، گفتند به خمینی توهین کن یوسف این کار رو نکرد. به من گفتند توهین کن. گفتم چنین کاری نمیکنم. گفتند: بچه ات را میکشیم بازهم قبول نکردم. پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند😔 🔹 گفتندبه خمینی توهین کن بازم توهین نکردم من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند ؛ 🔹 بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی. گفتم : من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم گفتند:دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم 🔹 شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه میگفتم: *یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری. انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر قبر پسرم. دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر. 🔹 فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو. 🔹 کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم.. به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم. https://eitaa.com/pasokh_be_shobehat