بقول اون گزارشگر...خداااااااای مننننننن !چی میگه😂😳 ربیعی، سخنگوی دولت: دولت برای رفع نگرانی ها درخصوص وجود کالاهای اساسی در ماه های اولیه فعالیت دولت جدید نیز برنامه ریزی کرده است! ترتیباتی اتخاذ شده تا دولت آینده نیز بابت وجود کالاهای اساسی در ماه های اول، نگرانی نداشته باشد! پ؛ن:۸ سال با برنامه هایت باعث فشار بیشتر به مردم بشی ؛عصبی کنی مردم رو ..مردم را ساعت ها بکشونه تو صف مرغ ،روغن در روزهای پایانی دولتت هم گرانی جولان و قیمت ها کالاهای اساسی بالا بره ....بعد بگی برای دولت بعد هم برنامه ریزی کردیم که نگرانی نداشته باشن!🤦‍♂ #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅

⏳ طرح ختم خطبه غدیر 📣صوت بخش اول 📣 ان شاءالله همراهی بفرمایید و بزرگوارانی که در ختم شرکت می کنند لطفا اطلاع بدند 👇👇 @Abotorab213 📿التماس دعا🤲 #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅

👆👆👆👆👆👆👆👆 ⏳طرح ختم خطبه غدیر 📜متن خطبه غدیر-بخش اول #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅

🎥 انفجار در پالایشگاه «اشدود» در فلسطین اشغالی 🔹رسانه‌های رژیم صهیونیستی از انفجار دیگ بخار در پالایشگاه اشدود خبر دادند. 🔹انفجار باعث نشت سوخت در پالایشگاه شده و تلاش‌ها برای برطرف‌کردن مشکل ادامه دارد. آتش‌نشان‌ها نیز به محل اعزام شده‌اند. 🔹رسانه‌های صهیونیستی اشاره‌ای به علت این انفجار نکرده‌اند و مدعی هستند این حادثه تلفاتی در پی نداشته است.  #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅

🎥 آغاز مقدمات خشکاندن ریشه‌های فساد در دولت آینده 🔹رئیسی در اولین جلسه کمیته‌ای متشکل از روسای دستگاه‌های نظارتی و اطلاعاتی: یکی از انتظارات مردم از دولت جدید ریشه‌کنی فساد است، آغاز این کار تا زمان استقرار دولت نباید به تاخیر بیفتد و زمینه های آن از الان باید فراهم شود تا در روز نخست تشکیل دولت، اقدامات عینی را آغاز کنیم. 🔹در این جلسه وزیر اطلاعات، رییس سازمان اطلاعات سپاه، رییس دیوان محاسبات، رییس کمیسیون اصل نود مجلس، معاون سازمان بازرسی کل کشور و دبیر ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی حضور داشتند. #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅

🛑 احسنت بر مختار ثقفی حال حسن گرفت !!!  #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅

💢 جنایت تحریمی آمریکا علیه لبنان؛ از کمبود شیر خشک تا فوت نوزاد بر اثر نبود دارو 🔻 انفجار مهیب بندر بیروت، استعفای دولت «حسان دیاب» و خلأ سیاسی، تحریم‌های آمریکا و بحران اقتصادی و غیره، همه و همه دست به دست هم داد تا لبنان امروز با کلافی در هم پیچیده روبه‌رو شود که حل آن آسان نیست. 🔻 وبگاه «لبنان 24» نوشته آمریکا با تحریم‌های متعدد در حال کامل کردن پازل خود برای فروپاشی لبنان است. کمبود سوخت، نان، شیر خشک و غیره در لبنان بیداد می‌کند و اخیراً نبود دارو منجر به فوت یک نوزاد 10 ماهه شده است.  #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅

🔻 موشک‌هایی داریم که رونمایی نکرده‌ایم 📄ابو حمزه سخنگوی گردان‌های قدس شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین در گفت‌وگو با الجزیره: سامانه گنبد آهنین در مقابل موشک‌های مقاومت کاملا شکست خورد. 🔹 گروه‌های مقاومت در نبرد شمشیر قدس با ضد تاکتیک توانستند، بر سامانه گنبد آهنین اسرائیل غلبه کنند. موشک‌هایی داریم که رونمایی نکرده و تاکنون از آنها استفاده نکرده‌ایم. 🔹 ادعای اینکه گنبد آهنین، ۹۰ درصد موشک‌های مقاومت را سرنگون کرده، دروغی بیش نیست. شلیک گسترده همزمان موشک‌ها که گاهی به ۱۰۰ موشک می‌رسید، توانایی و کارآیی گنبد آهنین را به شدت کاهش داد. 🔹 قبل از موشکباران مناطقی از سرزمین‌های اشغالی، اطلاعاتی را درباره وجود کودکان در آن مناطق دریافت می‌کردیم که باعث می شد عملیات را متوقف کنیم. ارتش رژیم صهیونیستی ۲۰ اردیبهشت ماه به مدت ۱۲ روز از هوا، زمین و دریا تهاجم خود را به نوار غزه شروع کرد، ولی فکر نمی‌کرد که با پاسخ کوبنده موشکی جبهه مقاومت فلسطین روبرو شود.  #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅

💢 کتاب خبرنگار سابق بی‌بی‌سی درباره تجزیه انگلیس ✍ فواد ایزدی در توئیتی نوشت:  🔻 کتاب جدیدی با عنوان "چگونه انگلیس پایان می‌یابد" منتشر شد. 🔻 در ابتدای کتاب آمده: اراده کمی برای زنده ماندن انگلیس وجود دارد. بدون شک کرونا و برگزیت سرعت فروپاشی انگلیس را افزایش داده‌، اما از زمان پایان امپراتوری، انگلیس در حال حرکت به سمت تجزیه شدن است. ➖ نویسنده خبرنگار سابق بی‌بی‌سی است. ➖ حکومت خبیث انگلیس که طراح تجزیه خیلی از کشورها بوده خود در مسیر تجزیه شدن قرار دارد. ➖ کتاب در لیست کتاب‌های برتر امسال مجله آمریکایی فارین پالیسی است. #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅

⛔️توهم یا واقعیت؟ 🔻روز گذشته شاهد انتشار فیلمی از درگیری و نزاع دسته جمعی تعدادی از دختران سرزمینمان بودیم. دختران نوجوانی که در بهترین زمان عمرخود، در عین ناباوری با خود (قمه) حمل می‌کنند و از استعمال الفاظ رکیک هیچ ابایی ندارند. ⁦♨️⁩ دخترانی که گویا در حال از دست دادن ظرافت های زنانه خود هستند. دخترانی که شاید در آینده با تغییر ذائقه، لطافت مادری شان را هم فراموش کنند. ⁦♨️⁩ وقتی در دهه هفتاد عده ای از آقایان اصلاح طلب، انقلابی ها را متهم به داشتن توهم توطئه می‌کردند، این رهبر انقلاب بود که فریاد می‌زد: دشمن از راه اشاعه‌ی فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعی می‌کند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می‌کند، یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگی» یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل عام فرهنگی» است. ⁦♨️⁩ حالا پس از سالها تلاش دشمن، اثرات این شبیخون فرهنگی، در نسل های نوجوان ما خودش را نشان می‌دهد. ⁦♨️⁩آنهایی که با بی انصافی هنوز هم می‌گویند انقلابی ها نسبت به آمریکایی ها و غربی ها توهم توطئه دارند،چنین کلیپ هایی را خوب ببینند. ⁦✍🏻⁩ این افراد بخواهند یا نخواهند، باید نسبت به تمام این اتفاقات در روز قیامت پاسخگو باشند. هر چند بعید است چنین وقایعی، تلنگری برای آنها محسوب شود. ✍#سید_امیر_حسینی #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅

❌شلاق خوردیم؛ چون محرم نداشتیم ✳️یکه ‌و تنها به دنبال پدر کلان راه افتاده بودم. از راه «بی‌بی‌ مهرو» باید به شمالی می‌رفتم. همین که از خانه بیرون شدم، قلبم شروع کرد به تندتند زدن. هرچه پیش‌تر می‌رفتم، وحشتم بیش‌تر می‌شد. ✳️دلم می‌لرزید. می‌خواستم ملی‌بس هرچه تندتر حرکت کند تا زود‌تر پدربزرگم را پیدا کنم. پدربزرگم سخت مریض بود. همین‌که خبر مرگ کاکایم را شنید، دقیقه‌ای تأخیر نکرد و به سمت شمالی راه افتاد. سن او در حدی رسیده بود که دیگر توان قدم‌برداشتن را نداشت. با شنیدن خبر مرگ کاکایم چنان حالت روحی‌اش خراب شد که هر لحظه ممکن بود ضعف کند. با این حال هیچ‌کسی در خانه نبود که پدربزرگ را تا شمالی همراهی کند و او ناچار تنهایی کمر سفر به شمالی را بست. ✳️در راه رفتن برای یافتن پدربزرگم، با ترسی که هر لحظه سوزنم می‌زد، از زیر چادری به دور و برم نگاهی انداختم. شهر بیش‌تر به ماتم‌کده می‌ماند. وحشت مردم را به راحتی می‌شد از چشمان‌شان خواند. شهر، شلوغی نورمال خودش را نداشت. تنها چند طالب، زامبی‌وار این طرف و ‌آن‌طرف پرسه می‌زدند و مراقب شهروندان بودند؛ مردان را زیر لگد می‌گرفتند و زنان را به رگبار شلاق می‌بستند. تا چشمم یاری می‌کرد، هیچ‌کسی را نمی‌دیدم که لب‌خندی بر لب داشته باشد. از زنان چادری‌پوش هیچ حرفی شنیده نمی‌شد؛ انگار چادری‌ها، زبان‌شان را نیز بسته بود. کسی‌ دنبال پسر گم‌شده‌ی خود می‌گشت؛ کسی دنبال پدر؛ کسی همراه جسد برادرش بود و این‌گونه هر کسی که در شهر بود، غمی در سر و وحشتی در دل داشت. ✳️یکه ‌و تنها به دنبال پدر کلان راه افتاده بودم. از راه «بی‌بی‌ مهرو» باید به شمالی می‌رفتم. همین که از خانه بیرون شدم، قلبم شروع کرد به تندتند زدن. هرچه پیش‌تر می‌رفتم، وحشتم بیش‌تر می‌شد. ✳️نیمه‌های راه بود که طالبان ملی‌‌بس را توقف دادند. با تفنگ‌های آویزان از شانه و شلاق‌هایی در دست، درون ملی‌بس شدند. از تک‌ تک خانم‌ها می‌پرسیدند محرمت کجا است. جواب می‌دادی یا نمی‌دادی، برای‌شان تفاوت نمی‌کرد و همه را با شلاق‌ می‌زدند؛ شلاق طالب عذر نمی‌پذیرفت. بنابراین، حتا اگر زنی می‌گفت سر جنازه‌ی پسرم می‌روم و یا محرمی نبود تا با خود بیاورم، باز هم شلاق می‌خورد. ✳️در میان مویه‌های زنانی که از طالبان شلاق می‌خوردند، دنبال مردی می‌گشتم که او را محرم خود معرفی کنم، تا از شلاق طالبان نجات پیدا کنم. طالبان با شلاق‌ها بر زنان حمله می‌کردند و نمی‌گذاشتند کسی صدایش را بلند کند؛ چون از نظر آن‌ها شنیدن صدای زن نامحرم جایز نیست. تنها همان‌قدر اجازه داشتیم که به پرسش طالبان پاسخ بگوییم و بس. خوب به یاد دارم که طالب‌ها هنگام شلاق زدن به زن‌ها حتا اجازه‌ی گریه را نیز نمی‌دادند. زنان با این که از درد شلاق به خود می‌پیچیدند، ناچار بودند گریه‌های‌شان‌ را قورت بدهند. بنابراین، اگر گاهی صدایی بلند می‌شد، حمله‌های پی‌هم شلاق نیز شدت می‌یافت. زنان از زیر چادری‌های‌شان مویه می‌کردند و به گونه‌ای آه می‌کشیدند که گویا خرمنی از آتش و درد به جان‌شان افتاده باشد. طالب به من نزدیک‌تر می‌شد؛ اما هنوز دنبال کسی بودم که او را محرم خود معرفی کنم. ✳️اکنون که مدت‌ها از آن واقعه می‌گذرد، به طالبان و جنایت‌های آنان که می‌اندیشم، چشمانم تار می‌رود. پشت این همه جنایت‌ها، هزاران روایت ناگفته وجود دارد که فرصتی برای بازگوکردن آن پیش نیامده است. در میان هزاران روایت این‌چنینی، روایت‌ پیش رو از همان روایت‌هایی است که فرصت بازگو شدن پیدا کرده است. ✳️آن‌روزها خانم‌ها خیلی کم از خانه‌های‌شان بیرون می‌شدند؛ آن هم زنانی که مثل من ناچار بودند. همان‌گونه‌ که در درون ملی‌بس به دنبال محرم ساختگی می‌گشتم، چشمم به پیرمردی افتاد که کمی دورتر از من نشسته بود. دزدکی خودم را به طرفش کشاندم. چند ثانیه‌ای نگذشته بود که طالب از من پرسید: «محرمت کجاس، زن؟» دست پیرمرد را گرفتم و گفتم: «اینه محرمم، مولوی‌صاحب». طالب، دوباره پرسش اش را تکرار کرد. این بار مرد ریش سفید سرش را به سوی طالبان چرخاند و گفت: «همرای مه است، مولوی صاحب». وقتی که طالبان از ملی‌بس پایین شدند، نفس راحتی کشیدم. با این همه، معلوم نبود تا رسیدن به شمالی، چه مشکل‌ها و مصیبت‌های دیگری انتظار ما را می‌کشد. آخر‌دست خودم را با هزار سختی به شمالی رساندم؛ اما آن‌روز را هیچ‌گاه فراموش نمی‌توانم. حادثه‌ی آن روز کابوسی‌ است که هر بار طرف شمالی می‌روم، آیینه‌وار در برابرم می‌ایستد و جگرم را سوزن می‌زند. ✍به قلم شبنم نوری 12 سپتامبر 2020 #شما_هم_به_بسیج_ولایت_بپیوندید ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ https://eitaa.com/Basijvelayat1 ╰┅──────┅