هدایت شده از صابرین نیــوز
🚨اسرائیل رسما اعلان جنگ کرد.
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
هدایت شده از صابرین نیــوز
🔺پایگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه آماده باش رو دریافت کرده
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
هدایت شده از اخبار سوریه
تل آویو و شهرکهای منطقه گوشدان همگی هدف حملات راکتی قرار گرفت. گفته می شود چندی موشک برد بلند دقایقی پیش به سمت این منطقه شلیک شد و صدای آژیر خطر از این منطقه به گوش می رسد. هنوز تا وعده نهایی برای شلیک راکت و موشک دقایقی مانده است.
@syriankhabar
هدایت شده از بیداری ملت
1.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوباره آسمون رو چراغونی کردن 😍😉
🎬 #بیداری_مدیا برای بیداری وجدانها👇
https://eitaa.com/joinchat/1631191141C7748daa5f6
35.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دژ محکم محله!
✳️ اگر این سد بزرگ را از دست بدهید نمیتوانید کاری انجام دهید!
❌هشدار امام خمینی نسبت به نگهداری دژ محکم محله
#نشر_خوبی_ها
#اداره_تبلیغات_اسلامی_شاهین_شهر_و_میمه
✅ با ما همراه باشید👇
🔷لطفا جهت تقویت نیروهای انقلاب و گسترش فرهنگ استفاده از پیام رسان های داخلی این کانال را به دیگران معرفی نمایید.
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
10.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ چگونه آندلس از دست اسلام رفت؟
♦️امروز مصادف با فتح آندلس به دست مسلمانان است... بازخوانی تاریخی لازم است... مشروبات الکلی، ترویج فحشا و... تمدن هشتصد ساله اسلام در آندلس را نابود کرد.
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 splus.ir/ebratha.org سروش
هدایت شده از اخبار سوریه
به هم میریزد این آشوبها وقتی جهان را
غبارآلود میبینی تمام آسمان را
چه فرقی میکند؟ در هر کجای نقشه باشی
فلسطین مثل بغضی از تو میگیرد امان را
دل این سنگها را اشک شاید... نه، بعید است
دل ما را به درد آورد ، امّا دیگران را... !
و حالا چند جای نقشه طوفانیست، ابریست
و حالا بیشتر این مردم بیخانمان را...
میان دود و خاکستر رها میبینی، ایکاش
زمین قدری فرومیبرد غمهای زمان را
خیالت جمع! روزی میرسد، مردی میآید
که میگیرد از این نامردها تیر و کمان را
چهقدر این روزها داغند سرخطّ خبرها
خبرهایی که آتش میزنند آتشفشان را
چه فرقی میکند؟ لبنان، یمن، بحرین، وقتی
خبر لرزانده از آن سو تن نصف جهان را
و ما میراث تو را برای آزادی فلسطین، برای نابود کردن سر مطلق، برای گستراندن عشق بر صفحه گیتی تا روز واپسین ادامه خواهیم داد. دشمنان انسانیت و خونخواران بدانند که شرافت از دامن ایرانیان به دور است که مظلوم را تنها بگذارند و ظالم به تیغ آخته در روز روشن خون بریزد و فکر کند پیروز است... ما از نسل خورشید و خون و انتقامیم....
@syriankhabar
هدایت شده از تکیه بر کعبه
📷👆مردی با ریش که پسری به دنیا آورد از پرسنل زایشگاه به خاطر خطاب وی با لقب مادر، ناراحت شد و انتقاد کرد.
حالا این پسر اگه بزرگ بشه نمیدونه به کی بگه مادر و به کی بگه پدر،،،. البته غربیها برای این انحراف بزرگ بشری هم فکری خواهند کرد و آن را به دنیا تحمیل و چهرهای زیبا از آن معرفی میکنند
#غرب_ معدن _انحراف و منجلاب
تقدیم به ساحت مقدس شهید (حد المقدور)۱۰۰مرتبه سوره قدر☘🌸☘
ابراهیم میگفت: «اگر قرار است انقلاب پایدار بمونه و نسلهای بعدی هم انقلابی باشن، باید توی مدرسهها فعالیت کنیم. چون آینده مملکت به دست کسانی سپرده میشه که شرایط دوران طاغوت رو کمتر حس کردهاند.» وقتی هم میدید اشخاصی که اصلاً انقلابی نیستند به عنوان معلم به مدرسه میروند خیلی ناراحت میشد و میگفت: «باید بهترین و زبدهترین نیروهای انقلابی توی مدارس و خصوصاً دبیرستانها باشن».
برای همین، کار کمدردسر رو رها کرد و رفت سراغ کاری پر دردسر با حقوقی کمتر، اما به تنها چیزی که فکر نمیکرد مادیات بود. میگفت: «روزی رسون، خداست. برکت پول مهمه وکاری هم که برای خدا باشه برکت داره». به هر حال برای تدریس در دو مدرسه مشغول به کار شد. دبیر ورزش دبیرستان ابوریحان منطقه 14 و معلم عربی در یکی از مدارس راهنمایی محروم منطقه 15 تهران.
تدریس عربی ابراهیم زیاد طولانی نشد و از اواسط همان سال دیگر به مدرسه راهنمایی نرفت و حتی نمیگفت که چرا به آن مدرسه نمیرود، اما یک روز مدیر مدرسه راهنمایی آمد و شروع کرد با من صحبت کردن و گفت: «تو رو خدا، شما که برادر آقای هادی هستین با ایشون صحبت کنین که برگرده مدرسه». گفتم: «مگه چی شده؟»
کمی مکث کرد و گفت: «حقیقتش آقا ابراهیم از جیب خودش پول میداد به یکی از شاگرداش که هر روز زنگ اول برای کلاس ایشون نون و پنیر بگیره! آقای هادی نظرش این بود که اینها بچههای منطقه محروم هستن و اکثراً گرسنه مییان سر کلاس، بچه گرسنه هم درس رو نمیفهمه»، ولی من بچگی کردم و با ایشان برخورد کردم و گفتم: «نظم مدرسه ما رو به هم ریختی»، در صورتی که هیچ مشکلی برای نظم مدرسه پیش نیومده بود. بعد هم سر ایشان داد زدم و گفتم: «دیگه اینجا حق نداری از این کارا بکنی». آقای هادی هم از پیش ما رفته و بقیه ساعتهاش رو تو مدرسه دیگهای پرکرده حالا، هم بچهها و هم اولیاشون ازمن خواستن که آقای هادی رو برگردونم. همه از اخلاق و تدریس ایشون تعریف میکنن. ایشون در همین مدت کم، برای بسیاری از دانش آموزان بیبضاعت و یتیم مدرسه وسایل تهیه کرده بود که حتی من هم خبر نداشتم».
روز بعد با ابراهیم صحبت کردم و حرفای مدیر مدرسه رو بهش گفتم، اما فایدهای نداشت؛ چون وقتش رو جایی دیگه پر
کرده بود