eitaa logo
بصیرت وروشنگری مهدوی
252 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
11هزار ویدیو
232 فایل
مذهبی بصیرتی
مشاهده در ایتا
دانلود
شده‌ست مستِ حَسن، هر دلی که آگاه است فدای ماه جمالی که بهتر از ماه است... به عشق دیدن رویش بخوان دعای فرج تمام حُسن حَسَن در بقیة‌الله است... مهدی جان! دیر نیست آن روزی که دستانمان در دستان تو، به مشبک ضریح کریم اهل‌بیت علیهم‌السلام گره بخورد. اما کاش فکر دلتنگی خورشید هم باشی در آن روز که دیگر دستش کوتاه می‌شود از آن تربت آسمانی!
مثل اشتیاق روزه‌دار به لحظه‌ی زلال افطار ... مثل اشتیاق شب‌زنده‌داران به نجوای رازگونه‌ی سحرگاه ... مثل اشتیاق عطشناک میهمانان ماه خدا به خنکای حیاتبخش باران ... ... به تو مشتاقم ... دیدنت مثل لحظه‌های افطار پیچیده در پژواک ربنا ... و من تمام لحظه‌های ناب این ماه به یاد توام ... به یاد آمدنت ... به یاد بوییدنت ... به یاد شنیدنت ... من مشتاق توام ... #
بسان درختی پیر در عمق جنگلی دور، گمشده‌ام. شاخه‌هایم دیرگاهی است رویش را از یاد برده‌اند و سالهاست که هیچ پرنده‌ای بر بازوانم لانه نساخته است... شکوفه‌ها دیگر میهمان دستان رنجورم نمی‌شوند و جوانه‌ها شانه‌های خسته‌ام را نمی‌آرایند... من اما... یادت را با قلب تنهایم پیوند می‌زنم شاید این بهار جوانه زدی و از تقدس نام معطرت، وجودم غرق نشاط شد...
شب‌های دعاست شب‌های نزدیک شدن آسمان به زمین شب‌های بخشیدن گناهکاران شب‌های امیدواری ناامیدان شب‌های ستاره بارانِ اجابت شب‌های شکوفه بارانِ دعا شب‌های زلال مغفرت ... شب‌های دعاست... دعا برای آمدنت... خدا را به خودت قسم می‌دهیم که تو را به ما باز رساند... ما مگر بزرگتر از هجران شما دردی داریم؟ ما مگر جانفزاتر از ظهور شما آرزویی داریم ؟ ای کاش در این شب‌ها آمدنت رقم بخورد ... ای کاش....
کجای عالم در روضه‌ی جدتان، دم گرفته‌اید؟‌... اشک‌هایتان در مرور غربت فاتح خیبر ، بر کدام زمین خوشبخت جاری است؟ زیر سقف کدامین آسمان، قرآن به سر گرفته اید؟... خداوند شاهد است که در لحظه‌های نورانی اجابت، در شوق و شور احیا، در زمزمه‌ی اشکبار "بک یا الله" ، جز ظهورتان و شادمانی قلبتان و سلامتی جانتان... چیزی از خدا نخواسته‌ایم... ...که جز آمدنتان، هر چه آرزوست، کودکانه‌ای بیش نیست
شب‌های دعاست شب‌های نزدیک شدن آسمان به زمین شب‌های بخشیدن گناهکاران شب‌های امیدواری ناامیدان شب‌های ستاره بارانِ اجابت شب‌های شکوفه بارانِ دعا شب‌های زلال مغفرت ... شب‌های دعاست... دعا برای آمدنت... خدا را به خودت قسم می‌دهیم که تو را به ما باز رساند... ما مگر بزرگتر از هجران تو دردی داریم؟ ما مگر جانفزاتر از ظهور تو آرزویی داریم ؟ ای کاش در این شب‌ها آمدنت رقم بخورد ... ای کاش....
لحظه‌های پولک بارانِ شب‌های قدر در هاله‌ای از اشک و امید گذشت ... ... و ما یتیمان دل غمین ، از خدا فقط رهایی پدر را از زندان غیبت ، طلب کردیم ... دعا کردیم رمضان دیگر در سایه‌ی زلال ظهورِ بارانی شما میهمان خدا بشویم و در خنکای دیدارتان ، " ربنا " بخوانیم ...
سلام ای پرمعناترین نگاشته‌ی هستی سُلاله‌ی آفتاب پدر مهربانم چشم وجودمان خیره به نورِ حضور شماست... السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللّٰهِ فِى خَلْقِهِ ببینید چگونه منتظران در آتش هجرتان می‌سوزند و چگونه در آرزوی دیدارتان آه می‌کشند ببینید چگونه روزهایمان سرشار از چشم به راهی است و شب‌هایمان پر از بی‌قراری ببینید چگونه دل‌های بی‌قرار در حسرت یک لحظه استشمام عطر شما لحظه شماره می‌کنند آه ای آخرین امید ... ای یگانه منجی ... بازآیید و روشن کنید دیدگان بی‌فروغمان را
سحر سرزده و این قلب بیقرار برای سلامی دوباره به آستان معطرتان، مهیا شده است به شما سلام می‌کنم و جان می‌گیرم، غرق نور می‌شوم، امید می‌یابم، زنده می‌گردم ... به شما سلام می‌کنم و روزم را با انوار پدرانه‌ی پاسختان، روشن و پربرکت آغاز می‌کنم چون شما نهایت خیرید، تمامِ عنایتید
سلام رونق رمضانمان، مهدی جان ... چه زود گذشت این سحرهای عنبرین در ازدحام ملائک وشمیم دلنشین یادت که با سفره های سادگیمان در هم آمیخته بود افسوس اما که روزهای بلند عطشناکیمان بی‌زلال دیدارت افطارشد سپاسگزارم پدر که رخصت دادی شمیم محبتت فضای دلنشین سحرگاهانم و لحظه‌های ناب افطارم را معطر سازد این‌همه که من اسیر کوی توام از عنایت کریمانه توست...
🏝دوباره بوی دلنشینِ سحرهای چراغان در کوچه‌های شهر پیچید... دوباره هیاهوی آشنای افطارها در رگ‌های خسته‌ی خیابان‌ها، حس خوب بهشت را جاری کرد... دوباره نوای سبز "ربنا" آسمان دنیا را غرق شکفتن کرد... من اما، دریغ و حسرت و افسوس... از جای خالی شما کنار سفره‌های بی ریای منتظران... از بغض مداوم و عطشناک ِ دم دمای غروب در هُرم فراقتان... کاش می‌آمدید پدر... کاش همین رمضان می‌آمدید و ما بالای سفره.های افطار، میهمانتان می‌کردیم... آه پدر... چه رمضانی می‌شود اگر بیایید...🏝
پناه من! سحری را آغاز کردم با نام و یاد شما، که تمام وجودم سرشار از عشق و محبت نسبت به شماست ای ذخیره الهی! کی می‌شود که بیایید و تمام عوالم هستی را پر از عطر گل رویتان کنید مهدیا! وقتی که روایتی درباره‌ی توصیفات جسمانی و نورانی شما می‌خوانم، قلبم به طپش می‌افتد و از خود بیخود می‌شوم، و آهی از دل می‌کشم که یعنی این چشم های گناهکار لایق دیدار چهره ی شماست!! ابانا! وای بر من و تمام غفلت‌هایم نسبت به شما، که مولا و پیشوا و کهف و پناه من هستید... شما می‌آیید، به همین زودی ، به همین نزدیکی