🔴 امام سجاد علیه السلام :
🔵 مردم زمان غيبت او كه معتقد به امامت او هستند و منتظر ظهورش ميباشند از مردم هر زمانى برترند زيرا خداى تبارك و تعالى عقل و فهم و معرفتى به آنها عطا كرده است كه غيبت نزد آنها چون مشاهده است.
📚 کمال الدین ج ۱ ص ۳۲۰
🌕 فرا رسیدن سالروز میلاد با سعادت امام سجاد علیه السلام بر وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه و کلیه منتظران مبارک باد.
🪴 امام زمانی شو🪴
📌امام جعفرصادق علیهالسلام میفرمایند:
عموی ما عباس علیهالسلام، نافذالبصیره و قوی ایمان بودند، او همراه امام حسین (صلوات الله علیه) جهاد کرد، و نعمتی نیک به او داده شد، و به مقام شهادت نایل آمد.
📚شرح الاخبار، ج ۳، ص ۱۸۳
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم عجل لولیک الفرج
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🪴 امام زمانی شو🪴
آمدي و به بركت نامت
نام جدت علي فراوان شد
#میلاد_امام_سجاد(ع)✨🌺
#مبارڪـباد✨🌺
نسیم پنجم شعبان ز راه آمده است
صدای پای بهاران ز راه آمده است
ببین بدون پیمبر بدون جبرئیل
دوباره آیهی قرآن ز راه آمده است...!
#السلام_علیک_یا_سید_الساجدین❣️
#میلاد_امام_سجاد(ع)✨❣️
#مبارڪـباد✨❣️
پیرمرد بیمار در انتظار پسر*
موضوع داستان: آموزنده
پرستار یک صندلی برایش آورد و سرباز توانست کنار تخت بنشیند. تمام طول شب آن سرباز کنار تخت نشسته بود و در حالیکه نور ملایمی به آنها می تابید، دست پیرمرد را گرفته بود و جملاتی از عشق و استقامت برایش می گفت. پس از مدتی پرستار به او پیشنهاد کرد که کمی استراحت کند ولی او نپذیرفت.
آن سرباز هیچ توجهی به رفت و آمد پرستار، صداهای شبانه بیمارستان، آه و ناله بیماران دیگر و صدای مخزن اکسیژن رسانی نداشت و در تمام مدت با آرامش صحبت می کرد و پیرمرد در حال مرگ بدون آنکه چیزی بگوید تنها دست پسرش را در تمام طول شب محکم گرفته بود. در آخر، پیرمرد مرد و سرباز دست بیجان او را رها کرد و رفت تا به پرستار بگوید. منتظر ماند تا او کارهایش را انجام دهد. وقتی پرستار آمد و دید پیرمرد مرده، شروع کرد به سرباز تسلیت و دلداری دادن، ولی سرباز حرف او را قطع کرد و پرسید:«این مرد که بود؟»
پرستار با حیرت جواب داد:«پدرتون!»
سرباز گفت:«نه اون پدر من نیست، من تا بحال او را ندیده بودم.»
پرستار گفت:«پس چرا وقتی من شما را پیش او بردم چیزی نگفتید؟»
سرباز گفت:«میدونم اشتباه شده بود ولی اون مرد به پسرش نیاز داشت و پسرش اینجا نبود و وقتی دیدم او آنقدر مریض است که نمی تواند تشخیص دهد من پسرش نیستم و چقدر به وجود من نیاز دارد تصمیم گرفتم بمانم. در هر صورت من امشب آمده بودم اینجا تا آقای کریمی را پیدا کنم. پسر ایشان امروز در جنگ کشته شده و من مامور شدم تا این خبر را به ایشان بدهم. راستی اسم این پیرمرد چه بود؟»
پرستار در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت:«آقای کریمی...»
*دفعه بعد زمانی که کسی به شما نیاز داشت فقط آنجا باشید و بمانید و تنهایش نگذارید. ما انسانهائی نیستیم که در حال عبور از یک تجربه گذرای روحی باشیم بلکه روح هائی هستیم که در حال عبور از یک تجربه گذرای بشری هستیم.*
✅پیام جالب امام زمان به عالم نجفی در مورد حضرت ابوالفضل
◾️حجت الاسلام و المسلمین سید محمد تقى حشمت الواعظین طباطبائى قمى از قول آیت الله العظمى مرعشى نجفى ره :
یکى از علماى نجف اشرف ، که مدتى در قم آمده بود، براى من چنین نقل کرد که:
من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقیة الله حجةّ بن الحسن العسکرى امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) عرضه داشتم و از وى خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود
براى همین منظور بارها به مسجد جمکران رفتم ولى نتیجه اى ندیدم
روزى هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم: مولاجان ، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسل شوم؟ شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به علمدار کربلا قمربنى هاشم (ع) متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم ؟!
از شدت تاثر بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان (حضرت حجّت بن الحسن العسکرى عجل الله تعالى فرجه الشریف ) مواجه شدم بدون تامل به حضرتش سلام کردم
حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى ، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى
چون خواستى از حضرت ابوالفضل حاجت بخواهى ، این چنین بگو: (یا اباالغوث ادرکنى ) اى پدرفریادرس پناهم بده.
📚لاله هاى رنگارنگ ، ص ۱۱۴
🌹میلاد حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام مبارک