eitaa logo
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
474 دنبال‌کننده
18هزار عکس
13.3هزار ویدیو
129 فایل
🌸 ظـ‌ه‍وࢪ بسیاࢪ نزدیک استــ :( @Beh_to_az_door_salam ادمین تبادلات: @ya_zah_raa مدیر @Asmahasani12
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
🌸🍃 #کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_دهم در داخل اين كتاب، در كنار هر كدام از كارهاي روزانه من، چيزي
🍃 رفتم صفحه بعد، روز بعد هم كلي اعمال خوب داشتم. اما كارهاي خوب من پاك نشد. با اين‌كه آن روز هم شوخي كرده بودم، اما در اين شوخي‌ها، با رفقا گفتيم و خنديديم، اما به كسي اهانت نكرديم. غيبت نكرده بودم. هيچ گناهي همراه با شوخي‌هاي من نبود. براي همين، شوخي‌ها و خنده‌هاي من، به عنوان كار خوب ثبت شده بود. با خودم گفتم: خدا را شكر. خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد، باتعجب ديدم كه ثواب حج در نامه عمل من ثبت شده! به آقايي كه پشت ميز نشسته بود با لبخندي از سر تعجب گفتم: حج؟! من اين اواخر مکه رفتم، در سنين نوجواني کي مكه رفتم که خبر ندارم!؟ گفت: ثواب حج ثبت شده، برخي اعمال باعث مي‌شود كه ثواب چندين حج در نامه عمل شما ثبت شود. مثل اين‌كه از سر مهرباني به پدر و مادرت نگاه كني يا مثال زيارت با معرفت امام‌رضا(ع) و... اما دوباره مشاهده كردم كه يكي يكي اعمال خوب من در حال پاك شدن است! ديگر نياز به سؤال نبود. خودم مشاهده كردم كه آخر شب با رفقا جمع شده بوديم و مشغول اذيت كردن يكي از دوستان بوديم، ياد آيه 65 سوره زمر افتادم كه مي‌فرمود: «برخي اعمال باعث حبط (نابودي) اعمال (خوب انسان) مي‌شود.» به دو نفري كه در كنارم بودند گفتم: شما يك كاري بكنيد!؟ همين‌طور اعمال خوب من نابود مي‌شود و... سري به نشانه نااميدي و اين‌كه نمي‌توانند كاري انجام دهند برايم تكان دادند. همين‌طور ورق مي‌زدم و اعمال خوبي را مي‌ديدم كه خيلي برايش زحمت كشيده بودم، اما يكي يكي محو مي‌شد. فشار روحي شديدي داشتم. كم مانده بود دق كنم. نابودي همه ثروت معنوي‌ام را به چشم مي‌ديدم. نمي‌دانستم چه كنم! هرچه شوخي كرده بودم اين‌جا جدي جدي ثبت شده بود. اعمال خوب من، از پرونده‌ام خارج مي‌شد و به پرونده ديگران منتقل مي‌شد. نكته ديگري كه شاهد بودم اين‌كه؛ هرچه به سنين بالاتر مي‌رسيدم، ثواب كمتري از نمازهاي جماعت و هيئت‌ها در نامه عملم مي‌ديدم! به جواني كه پشت ميز نشسته بود گفتم: در اين روزها من تمام نمازهايم را به جماعت خواندم. من در اين شبها هيئت رفته‌ام. چرا اين‌ها در اين‌جا نيست؟ رو به من كرد و گفت: خوب نگاه كن. هرچه سن و سالت بيشتر مي‌شد، ريا و خودنمايي در اعمالت زياد مي‌شد. اوايل خالصانه به مسجد و هيئت مي‌رفتي اما بعدها، مسجد مي‌رفتي تا تو را ببينند. هيئت مي‌رفتي تا رفقايت نگويند چرا نيامدي! اگر واقعاً براي خدا بود، چرا به فلان مسجد يا هيئت كه دوستانت نبودند نمي‌رفتي؟   ادامه دارد... ___
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
🍃 #کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_یازدهم رفتم صفحه بعد، روز بعد هم كلي اعمال خوب داشتم. اما كارهاي
🍃 ⚠️نیت «و کتاب اعمال آنان در آن‌جا گذارده مي‌شود. پس گنه‌کاران را مي‌بيني در حالي که از آن‌چه در آن است ترسان و هراسان هستند و مي‌گويند: واي بر ما، اين چه کتاب است که هيچ عمل کوچک و بزرگ را کنار نگذاشته، مگر اين‌که ثبت کرده است. اعمال خود را حاضر مي‌بينند و پروردگارت به هيچ‌کس ستم نمي‌کند» صفحات را كه ورق مي‌زدم، وقتي عملي بسيار ارزشمند بود، آن عمل، درشت‌تر از بقيه در بالاي صفحه نوشته شده بود. در يكي از صفحات، به صورت بسيار بزرگ نوشته شده بود: کمک به یه خانواده فقیر. شرح جزئيات و فيلم آن موجود بود، ولي راستش را بخواهيد من هرچه فكر كردم به ياد نياوردم كه به آن خانواده كمك كرده باشم! يعني دوست داشتم، اما توان مالي نداشتم كه به آن‌ها كمك كنم. آن خانواده را مي‌شناختم. آن‌ها در همسايگي ما بودند و اوضاع مالي خوبي نداشتند. خيلي دلم مي‌خواست به آن‌ها كمك كنم، براي همين يك روز از خانه خارج شدم و به بازار رفتم. به دو نفر از اعضاي فاميل كه وضع مالي خوبي داشتند مراجعه كردم. من شرح حال آن خانواده را گفتم و اين‌كه چه‌قدر در مشكلات هستند، اما آن‌ها اعتنايي نكردند. حتي يكي از آن‌ها به من گفت: بچه، اين كارا به تو نيومده. اين كار بزرگترهاست. آن زمان من 15 سال بيشتر نداشتم، وقتي اين برخورد را با من داشتند، من هم ديگر پيگيري نكردم. اما عجيب بود كه در نامه عمل من، كمك به آن خانواده فقير ثبت شده بود! به جوان پشت ميز گفتم: من كاري براي آن‌ها نكردم!؟ او گفت: تو نيت اين كار را داشتي و در اين راه تلاش كردي، اما به نتيجه نرسيدي براي همين، نيت و حركتي كه كردي، در نامه عملت ثبت شده. البته فكر و نيت كار خوب، در بيشتر صفحات ثبت شده بود. هرجايي كه دوست داشتم كار خوبي انجام دهم ولي امكانش را نداشتم، اما براي اجراي آن قدم برداشته بودم، در نامه عمل من ثبت شده بود. ولي خدا را شكر كه نيت‌هاي گناه و نادرست ثبت نمي‌شد. در صفحات بعد و جاي جاي اين كتاب مشاهده مي‌كردم كه چنين اتفاقي افتاده. يعني نيت‌هاي خوب من ثبت شده بود. البته باز هم مشاهده كردم كه اعمال خوبم با اشتباهات و گناهاني که هيچ منفعتي برايم نداشت از بين رفته! به قول معروف: آش نخورده و دهان سوخته. هرچه جلو مي‌رفتم، نامه عملم بيشتر خالي مي‌شد! خيلي از اين بابت ناراحت بودم. از طرفي نمي‌دانستم چه كنم. اي كاش كسي بود كه مي‌توانستم گناهانم را به گردن او بيندازم و اعمال خوبش را بگيرم! اما هرچه مي‌گذشت بدتر مي‌شد. جوان پشت ميز ادامه داد: وقتي اعمال شما بوي ريا بدهد پيش خدا ارزشي ندارد. كاري كه غير خدا در آن شريك باشد به درد همان شريك مي‌خورد. اعمال خالصت را نشان بده تا كار شما سريع حل شود. مگر نشنيده‌اي: «اَلاَعمالُ بِالنيّات. اعمال به نيت‌ها بستگي دارد.»    ادامه دارد... ___
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
🍃 #کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_دوازدهم ⚠️نیت «و کتاب اعمال آنان در آن‌جا گذارده مي‌شود. پس
🍃 📚 عجیب اینکه افراد بسیاری که آنها را می‌شناختم در اطراف رهبر بودند و تلاش می کردند تا به ایشان صدمه بزنند اما نمی توانستند... اتفاقات زیادی را در همان لحظات دیدم و متوجه آنها شدم، اتفاقاتی که هنوز در دنیا رخ نداده بود. خیلی ها را دیدم که به شدت گرفتار هستند حق الناس میلیون‌ها انسان به گردن داشتند و از همه کمک می خواستند اما هیچ کس به آنها توجهی نمی‌کرد. مسئولینی که روزگاری برای خودشان کبکبه و دبدبه ای داشتن و غرق رفاه و راحتی در دنیا بودند حالا با التماس غرق در گرفتاری بودند... سوالاتی را از جوان پشت میز پرسیدم و جواب داد. مثلاً در مورد امام عصر و زمان ظهور پرسیدم ایشان گفت: باید مردم از خدا بخواهند تا ظهور مولایشان زودتر اتفاق بیفتد تا گرفتاری دنیا و آخرتشان برطرف شود. اما بیشتر مردم با وجود مشکلات امام زمان را نمی خواهند...اگر هم بخواهند برای حل گرفتاری دنیایی به ایشان مراجعه می‌کنند... بعد مثال زد و گفت: مدتی پیش مسابقه فوتبال بود، بسیاری از مردم در مکان های مقدس امام زمان را برای نتیجه این بازی قسم می دادند... از نشانه های ظهور سوال کردم،از اینکه اسرائیل و آمریکا مشغول دسیسه چینی در کشورهای اسلامی هستند و برخی کشورهای به ظاهر اسلامی با آنها همکاری می‌کنند... جوان پشت میز لبخندی زد و گفت: نگران نباش اینها کفی بر آب هستند و نیست و نابود می شوند، شما نباید سست شوید باید ایمان خود را از دست ندهید. نکته دیگری که آنجا شاهد بودم انبوه کسانی بود که زندگی دنیای خود را تباه کرده بودند آنها فقط به خاطر دوری از انجام دستورات خداوند... جوان گفت: آنچه حضرت حق از طریق معصومین برای شما فرستاده است در درجه اول زندگی دنیای شما را آباد می کند و بعد آخرت را می سازد. در رابطه با نامحرم به من گفتند اگر آن رابطه پیامکی را ادامه می‌دادیم گناه بزرگی در نامه عمل ثبت می‌شد و زندگی دنیایی تو را تحت شعاع قرار می داد. در همین حین متوجه شدم که یک خانم با شخصیت و نورانی پشت سر من البته کمی با فاصله ایستاده‌اند. از احترامی که بقیه به ایشان گذاشتن متوجه شدم که مادر ما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند . وقتی صفحات آخر کتاب اعمال من بررسی می‌شد و خطا و اشتباهی در آن مشاهده می شد خانم روی خودش را برمی گرداند، اما وقتی به عمل خوبی می رسیدیم با لبخند رضایت ایشان همراه بود. اما توجه من به مادرم حضرت زهرا بود، در دنیا ارادت ویژه به بانوی دو عالم داشتم و در ایام فاطمیه روضه خوانی داشته و سعی می‌کردم که همواره به یاد ایشان باشم. ناگفته نماند که جد مادری ما از علما و سادات بوده و ما نیز از اولاد حضرت زهرا به حساب می‌آمدیم. حالا ایشان در کنار من حضور داشت و شاهد اعمال من بود. کم کم تمام معصومین را در آنجا مشاهده کردم... برای شیعه خیلی سخت است که در زمان بررسی اعمال امامان معصوم در کنارش باشند و شاهد اشتباهات و گناهانش... از اینکه برخی اعمال من معصومین علیه السلام را ناراحت می کردم می خواستم از خجالت آب شوم خیلی ناراحت بودم... بسیاری از اعمال خوب من از بین رفته بود چیز زیادی در کتاب اعمالم نمانده بود... از طرفی به صدها نفر در موضوع حق الناس بدهکار بودم که هنوز نیامده بودند. برای یک لحظه نگاهم افتاد به دنیا و به همسرم که ماه چهارم بارداری را می‌گذراند و بر سر سجاده نشسته بود و با چشمان گریان خدا را به حق حضرت زهرا قسم می‌داد که من بمانم. نگاهم به سمت دیگری رفت داخل یک خانه در محله ماه دو کودک یتیم خدا را قسم می دادند که من برگردم. آنها می گفتند: خدایا ما نمی‌خواهیم دوباره یتیم شویم.. این را بگویم که خدا توفیق داد که هزینه‌های این دو کودک یتیم را می دادم و سعی می‌کردم برای آنها پدری کنم. آنها از ماجرای عمل خبر داشتند و با گریه از خدا می خواستند که من زنده بمانم‌... ادامه دارد... __
♡•• ای‌خدا‌ یاد‌ مرا‌ از‌شھدا‌‌ دور‌نڪن هرشب « ۵ صلوات » ‌هدیه‌به‌روح‌مطھر ‌یڪی‌ازشھدا‌داریم..:)🌷 هدیه‌متعلق‌به‌شھید‌والا‌مقام: شهید سیدرضی موسوی🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_ همونطورکه‌دستت‌توتایپ باکیبوردگوشی‌تندومسلطه ، قرآن‌روهم‌میتونی‌تندومسلط‌بخونی؟! یانه‌از‌بس‌نخوندی‌نمیتونی ... ! دنیابدجورگرفتمون‌رفیق :)❤️‍🩹
کسے ڪہ اهـل دنیـا نباشہ ، با شہادت آرام میگیرھ ... 🕊
بایدبراتِ‌صحنِ‌ابالفضل‌را‌فقط ازدستهاےِ‌حضرت‌ام‌البنین‌گرفت°❤️‍🩹° بر‌ضریحت‌باطلایافـاطمہ‌باید‌نوشت نام‌سـقاخانہ‌ات‌راعلقمہ‌باید‌گذاشت ●سيدتي‌ياأُم‌البنين.💚. ●انامُتعلقٌ‌بِأطراف‌عبائتكِ°🕯° السَّلامُ‌عَلَیکِ‌یَاأُمَّ‌البُدُورِالسَّوَاطِع‌فَاطِمَةَ°🥀°
ـ ـ ـ ــــــــ«𑁍»ــــــــ ـ ـ ـ باسلام خدمت همراهان همیشگی بزرگواران دوست داریم ازاین به بعدهرشب به نیابت از یک شهید صلوات ختم کنیم به عنوان پست اخر کانال شما ⚘️نام مطهرشهید⚘️ رو واسه هدیه « ۵ صلوات » بر روح مطهرشون بهمون پیشنهادبدید♡ درخدمتیم @haamin110
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
حاجۍ؛ ڪاش‌‌مـٰآهم‌مثل‌شماوسط‌.. گرفتار؎‌هـٰامون‌بھ‌جاۍ‌ناامیدۍ‌، یہ‌لبخند‌‌میزدیم.. و‌بـٰااطمینان‌میگفتیم:یقینا ڪله خیر . :)!
مرا خیـٰال تو بی خیـٰال عالم کرده...🫀♥️
غیرازتو‌دلم‌جای‌هیچ‌کس‌نیست ... هیچ‌عشقی‌بجزعشقت‌مقدس‌نیست🫀🤍:)
نصف دل تنگم.mp3
16.51M
نصف دل تنگم مال ابوالفضله نصف دل تنگم مال حسینه...♥️
🌷 شهید همت: 🌿 اگر عاشقانه با کار پیش بروید به طور قطع هیچ وقت بریدن و عمل زدگی و خستگی برای تان مفهوم پیدا نمی کند. °•🌱 ❄️شهدا را یاد کنید به ذکر شریف صلوات بر حضرتِ مُحَمَّدٍ (صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله) و خاندان مطهرش❄️ ❄️الّلهُمَّ ❄️صلّ ❄️علْی ❄️محَمَّد ❄️وآلَ ❄️محَمَّدٍ ❄️وعَجِّل ❄️ فرَجَهُم
اگر زمین خوردی،یه جوری رفتار کن انگار پادشاه بودی و زمین خوردی اگر فقیر شدی،یه جوری رفتار کن که انگار پادشاه بودی و فقیر شدی نزار شرایط باعث بشن فراموش کنی که اشرف مخلوقات عالمی… ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌​​​ ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
همیشه گفته اند دعا در حق دیگری زودتر مستجاب می شود... گاهی بی هیچ دلیلی خوشحال هستید وحالِ خوبی دارید... یقین بدانید كسی برایتان دعا كرده است... ✨🌹برای هم دعا کنیم 🌹✨
همیشه گفته اند دعا در حق دیگری زودتر مستجاب می شود... گاهی بی هیچ دلیلی خوشحال هستید وحالِ خوبی دارید... یقین بدانید كسی برایتان دعا كرده است... ✨🌹برای هم دعا کنیم 🌹✨
خداوند بزرگ می فرماید :     اى فرزندآدم ساعتى بعد ازطلوع فجر وساعتى بعد از عصر مرا يادكن من مهمّات زندگى تورا كفايت و   تضمين میكنم.
شخصی به قصد تحقیرکردن, مورچه ای رابا انگشت فشارداد مورچه خندید و گفت:ای انسان مغرور نباش که تودرقبرت برای من وعده غذایی بیش نیستی  
امام رضا علیه السلام فرمودند: يـك كار نيـك پنهـانى، با هفتـاد كار نيـك [علنى] برابـرى مى كند.
توهدفی، من دنبال توام❤ تومعبودی، من عبد توام❤ توعشقی، من عاشق توام❤ تو بال باش ، من پرنده ام❤ تو ارباب باش ، من برده ام❤ تو ناز باش، من نیاز❤ خدایا فقط باش، که بی تو میبازم❤