مسئولیت سنگینی گرفته بودم
🌷یک روز شهید تهرانی مقدم پیش من آمد و گفت دوست داری کارت خوب پیش برود؟ گفتم: بله.
💠گفت : به تمام نیروهای تحت امرت بگو بگویند خدایا ما این کار را برای تو انجام می دهیم اگر ثواب دارد آن را تقدیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می کنیم.
🌸 بعد از آن به صورت عجیبی کارهای ما درست می شد...
💥خوبه ما هم نیت کنیم بگوییم : خدایا ما کار خوبی نداریم همین اندک کارهای خوبمان را هم تقدیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می کنیم.
🌹ان شاء الله کارهای ما هم وسط کارهای خیر ائمه قرار می گیرد و اجر و قرب و برکت پیدا میکند..
🌼شادی روح شهدا صلوات🌼
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
شهید #حسن_طهرانی_مقدم
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
بهشت ایران
🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد🌱 قسمت 1 زمستان سردسال نود،چندروزمانده به تحویل سال،آفتاب گاهی
.
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد🌱
قسمت 2
نصف حواسم به اتاق پیش مهمان هابودونصف دیگرش به تست وجزوه هایم،عمه آمنه وشوهرعمه به خانه ماآمده بودند،آخرین تست راکه زدم درصدگرفتم شدهفتاددرصدجواب درست.بااینکه بیشترحواسم به بیرون اتاق بودولی به نظرم خوب زده بودم،درهمین حال واحوال بودم که آبجی فاطمه بدون درزدن،پریدوسط اتاق وباهیجان درحالی که دررابه آرامی پشت سرش می بست،گفت:"فرزانه خبرجدید!"،من که حسابی درگیرتستهابودم متعجب نگاهش کردم وسعی کردم ازحرفهای نصف ونیمه اش پی به اصل مطلب ببرم.گفتم:"چی شده فاطمه؟"
بانگاه شیطنت آمیزی گفت:"خبربه این مهمی روکه نمیشه به این سادگی گفت!".
میدانستم آبجی طاقت نمی آوردکه خبررانگوید،خودم رابی تفاوت نشان دادم ودرحالی که کتابم راورق میزدم گفتم:"نمیخواداصلاچیزی بگی،میخوام درسموبخونم،موقع رفتن درم ببند".آبجی گفت:"ای باباهمش شددرس وکنکور،پاشوازاین اتاق بیابیرون ببین چه خبره!عمه داره توروازبابابرای حمیدآقاخواستگاری میکنه".
توقعش رانداشتم مخصوصادرچنین موقعیتی که همه میدانستندتاچندماه دیگرکنکوردارم وچقدراین موضوع برایم مهم است.جالب بودخودحمیدنیامده بود،فقط پدرومادرش آمده بودند.هول شده بودم،نمیدانستم بایدچکارکنم،هنوزازشوک شنیدن این خبربیرون نیامده بودم که پدرم وارداتاق شدوبی مقدمه پرسید:"فرزانه جان توقصدازدواج داری؟".باخجالت سرم راپایین انداختم وباتته پته گفتم:"نه کی گفته؟بابامن کنکوردارم،اصلابه ازدواج فکرنمیکنم،شماکه خودتون بهترمیدونین".
باباکه رفت،پشت بندش مادرم داخل اتاق آمدوگفت:"دخترم،آبجی آمنه ازماجواب میخواد،خودت که میدونی ازچندسال پیش این بحث مطرح شده،نظرت چیه؟بهشون چی بگیم؟".جوابم همان بود،به مادرم گفتم:"طوری که عمه ناراحت نشه بهش بگین میخواددرس بخونه".
عمه یازده سال ازپدرم بزرگتربود،قدیم ترهاخانه پدری مادرم باخانه آنهادریک محله بود،عمه واسطه ازدواج پدرومادرم شده بود،برای همین مادرم همیشه عمه راآبجی صدامیکرد.روابطشان شبیه زن داداش وخواهرشوهرنبود،بیشترباهم دوست بودندوخیلی بااحترام باهم رفتارمیکردند.
اولین باری که موضوع خواستگاری مطرح شدسال هشتادوهفت بود،آن موقع من دوم دبیرستان بودم،بعدازعروسی حسن آقابرادربزرگترحمید،عمه به مادرم گفته بود:"زن داداش الوعده وفا،خودت وقتی اینهابچه بودن گفتی حمیدبایددامادمن بشه،منیره خانم مافرزانه رومیخوایم"،حالاازآن روزچهارسال گذشته بوداین بارعقدآقاسعیدبرادردوقلوی حمیدبهانه شده بودکه عمه بحث خواستگاری رادوباره پیش بکشد.
راوی :همسیر شهید
#حمید_سیاهکالی_مرادی
ادامه دارد...
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
توی کوچه پیرمردی رو دیدم
که روی زمینِ سرد خوابیده بود
سن و سالم کم بود
و چیزی برای کمک بهش نداشتم
اون شب رختخواب آزارم میداد
و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد؛
رختخوابم رو جمع کردم
و روی زمین سرد خوابیدم
می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم
اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد
و مریض شدم
اما روحم شفا پیدا کرد
چه مریضی لذت بخشی!
شهید دکتر #مصطفی_چمران🕊
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
#شهیدانه ✨
بهش میگفتن:
واسه چی BMW رو ول کردی و اومدی مدافع حرم شدی ...؟!
نونت کم بود؟ آبت کم بود؟
میگفت: عشقم کم بود . :)
شهید مدافع حرم
#احمد_مشلب
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
📷 گزارش تصویری / مراسم بزرگداشت اولین سالگرد سردار شهید "صیاد خدایی" در بهشت زهرا (س) برگزار شد
مراسم یادبود اولین سالگرد شهادت شهید مبارزه با صهیونیسم سردار شهید " صیاد خدایی" در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشتزهرا(س) برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان بهشت زهرا (س) مراسم بزرگداشت اولین سالگرد شهادت شهید مبارزه با صهیونیسم سردار شهید " صیاد خدایی" با حضور خانوادههای معظم شهدا، همرزمان و خانواده این شهید والا مقام و دوستداران شهدا در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشتزهرا(س) و در جوار مزار این شهید والامقام برگزار شد.
در این مراسم با مداحی ذاکرین اهل بیت (س) یاد و خاطره شهید "صیاد خدایی" گرامی داشته شد.
گفتنی است شهید صیاد خدایی یکی از سرداران جبهه مقاومت و از مدافعان حرم بود که اول خرداد ۱۴۰۱ در اقدام جنایتکارانه تروریستی ضدانقلاب و عوامل وابسته به استکبار جهانی در مقابل منزل خویش ترور شد و به فیض شهادت نائل آمد.
کانال بهشت زهرا (س) 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3372351667C409fc8fb6c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #استوری/ شبهای جمعه شهدایی
#گلزار_شهدای_بهشت_زهرا(س)
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 صحبتهای تکان دهندهی رزمنده #فاطمیون
🔹همیشه با خودم میگفتم اگر در کربلا بودم من هم در کنار امام حسین(ع) میایستادم.
🔹نمیتوانستم بنشینم و ببینم که دوباره قصهی اسارت تکرار شود.
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
🌷شهید،باران رحمت الهي است که به زمین خشک جان ها، حیات دوباره می دهد عشق شهید، عشق حقیقی است🌹که با هیچ چیز عوض نخواهد شد🌷
سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
صبحتون شهدایی
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
شهید مدافع حرم حسین مشتاقی که در اردیبهشت 95 و همزمان با عید مبعث در منطقه خان طومان سوریه طی یک درگیری شدید به همراه تنی چند از همرزمانش به شهادت رسید پس از گذشت حدود دو ماه از شهادتش و شناسایی پیکرش توسط آزمایش DNA ، در تاریخ 01/04/1395 همزمان با سالروز میلاد امام حسن مجتبی (ع) در گلزار شهدای نکا به خاک سپرده شد.
شهید مشتاقی از نیروهای یگان ویژه صابرین بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سوریه شد. از او دو فرزند دو قلو به یادگار مانده است.
شهید مدافع حرم
#حسین_مشتاقی
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🔹 ابراهیم در یکی از مغازه های بازار مشغول کار بود. یک روز او را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم!
🔹 دو کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. جلوی یک مغازه، کارتن ها را روی زمین گذاشت.
🔹 وقتی کار تحویل تمام شد، جلو رفتم و گفتم: آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما!
🔹 نگاهی به من کرد و گفت: کار که عیب نیست، بیکاری عیبه. این کاری هم که من انجام می دم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم. جلوی غرورم رو می گیره!
🔹 گفتم: اگه کسی شما رو اینطور ببینه خوب نیست، تو ورزشکاری و... خیلی ها میشناسنت.
🔹 ابراهیم خندید و گفت: ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم.
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
برای گرفتن مرخصی وارد چادر فرماندهی گردان شدم،شهید تورجی زاده طبق معمول به احترام سادات بلند شد و درخواستم را گفتم ؛بی مقدمه گفت نمی شود،با تمام احترامـــی که برای سادات داشت اما در فرماندهی خیلـــی جدی بود؛کمی نگاهش کردم،با عصبانیت از چادر بیرون آمدم و با ناراحتی گفتم:" شکایت شما را به مادرم حضرت زهرا(سلام الله علیها) می کنم."
هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم که دوید دنبال من با پای برهنه گفت:" این چی بود گفتی؟" به صورتش نگاه کردم...خیس اشک بود. بعد ادامه داد:" این برگه ی مرخصی سفید امضا،هر چه قدر دوست داری بنویس ،اما حرفت را پس بگیر یک سال از آن ماجرا گذشت. چند ساعتی قبل از شهادتش من را دید. پرسید:" راستی آن حرفت را پس گرفتی؟
فرماندهٔ گردان یازهرا، لشگر ۱۴ امام حسین علیه السلام
شهید محمد رضا تورجی زاده
ولادت : ۱۳۴۳ اصفهان
شهادت : ۱۳۶۶/۲/۵ بانه ، عملیات کربلای۱۰
شهید #محمدرضا_تورجی_زاده
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تو بهترین بابای دنیایی . . .
🔹وداع جانسوز دختر شهید مدافع وطن اسماعیل چراغی با پدر شهیدش
🔹 این شهید یکی از شهدایی است که در اقدام تروریستی 25 آبان اصفهان و حین مانع شدن از آتش زدن مغازه های باز ترور شد ( روایت نحوه شهادت او را اینجا ببینید)
🔹 تروریست های این حادثه، امروز اعدام شدند
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
بهشت ایران
. 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد🌱 قسمت 2 نصف حواسم به اتاق پیش مهمان هابودونصف دیگرش
.
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد🌱
قسمت 3
حمیدشش تابرادروخواهردارد،فاصله سنی ماچهارسال است،بیست وسه بهمن آن سال آقاسعیدبامحبوبه خانم عقدکرده وحالابعدازبیست وپنج روزعمه رسمابه خواستگاری من آمده بود.پدرحمیدمیگفت:"سعیدنامزدکرده،حمیدتنها
مونده،مافکرکردیم الان وقتشه که برای حمیدهم قدم پیش بذاریم،چه جایی بهترازاینجا".
البته قبل ترهم عمه به عموهاوزن عموهای من سپرده بودکه واسطه بشوند،ولی کسی جرات نمیکردمستقیم مطرح کند،پدرم روی دخترهایش خیلی حساس بودوبه شدت به من وابسته بود،همه فامیل میگفتند:"فرزانه فعلادرگیردرس شده،اجازه بدیدتکلیف کنکورودانشگاهش روشن بشه بعداقدام کنید".
نمیدانستم بامطرح شدن جواب منفی من چه اتفاقی خواهدافتاد،درحال کلنجاررفتن باخودم بودم که عمه داخل اتاق آمد،زیرچشمی به چهره دلخورعمه نگاه کردم،نمیتوانستم ازجلوچشم عمه فرارکنم،باجدیت گفت:"ببین فرزانه تودختربرادرمی،یه چیزی میگم یادت باشه،نه توبهترازحمیدپیدامیکنی،نه حمیدمیتونه دختری بهترازتوپیداکنه،الان میریم ولی خیلی زودبرمیگردیم،مادست بردارنیستیم!".
وقتی دیدم عمه تااین حدناراحت ودلخورشده جلورفتم وبغلش کردم،ازیک طرف شرم وحیاباعث میشدنتوانم راحت حرف بزنم وازطرف دیگرنمیخواستم باعث اختلاف بین خانواده هاباشم،دوست نداشتم ناراحتی پیش بیاید،گفتم:"عمه جون قربونت برم چیزی نشده که،این همه عجله برای چیه؟یکم مهلت بدین،من کنکورم روبدم،اصلاسری بعدخودحمیدآقاهم بیادماباهم حرف بزنیم،بعدبافراغ بال تصمیم بگیریم،توی این هاگیرواگیرودرس وکنکورنمیشه کاری کرد"،خودم هم نمیدانستم چه میگفتم،احساس میکردم باصحبت هایم عمه راالکی دلخوش میکنم،چاره ای نبود،دوست نداشتم باناراحتی ازخانه مابروند.
تلاش من فایده نداشت،وقتی عمه خانه رسیده بودسرصحبت وگلایه رابا"ننه فیروزه"بازکرده بودوباناراحتی تمام به ننه گفته بود:"دیدی چیشدمادر؟برادرم دخترش روبه مانداد!دست ردبه سینه مازدن،سنگ رویخ شدیم،من یه عمربرای حمیددنبال فرزانه بودم ولی الان میگن نه،دل منوشکستن!".
ننه فیروزه مادربزرگ مشترک من وحمیداست که ننه صدایش میکنیم،ازآن مادربزرگهای مهربان ودوست داشتنی که همه به سرش قسم میخورند،ننه همیشه موهای سفیدش راحنامیگذارد،هروقت دورهم جمع میشویم بقچه خاطرات وقصه هایش رابازمیکندتابرای ماداستانهای قدیمی تعریف کند،قیافه من به ننه شباهت دارد،ننه خیلی درزندگی سختی کشیده است،زنی سی ساله بودکه پدربزرگم به خاطررعدوبرق گرفتگی فوت شد،ننه ماندوچهارتابچه قدونیم قد،عمه آمنه،عمومحمد،پدرم وعمونقی،بچه هاراباسختی وبه تنهایی باهزارخون دل بزرگ کرد،برای همین همه فامیل احترام خاصی برایش قایل هستند.
ادامه دارد...
شهید مدافع حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬دیدن این چند ثانیه بر همه ما واجبه
چقدر معصومیت و خلوص در یک فرد جمع شده... چیزی جز شهادت لیاقت این نوجوان عزیزکرده نبوده
شهید #مهرداد_عزیزاللهی
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
آخرین شب جمعه ی قبل از اعزام آقا مهدی به سوریه برای دعای کمیل به گلستان شهدای اصفهان رفتیم. قرارمون بعد از دعا قطعه شهدای مدافع حرم بود. کنار قطعه مدافعان بودیم که بهشون گفتم:
آقا مهدی چقدر اینجا باصفاست خوش به حال شهدایی که اینجا خوابیدند.میخواستم غیر مستقیم بهشون بگم که اگه شهید شدی دوست داری گلستان پیش شهدای مدافع حرم باشید.
🌷آقا مهدی که منظورم رو خوب می دونست و از طرفی ایشون همیشه دنبال گمنامی بودند بهم گفت؛خانم ولی من دلم نمیخواد قبری داشته باشم چه برسه به اینجا.دلم میخواد پودر بشم برم تو آسمون.اما از آنجا که عاشق گمنامی بودند خداوند برای ایشون جور دیگری مقدر ساخت.😭
راوی:
همسر شهید
شهید مدافع حرم
#مهدی_اسحاقیان_دریچه
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکجا که گیر کردید امام زمان عج را
به حضرت زهرا سلام الله علیها قسم دهید
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🌷او جوان دست و دلبازی بود که در طول زندگیاش دست ایتام و مستمندان بسیار را گرفت و عاقبت نهایت بخشندگی را در هدیه جان خود به حضرت دوست معنا کرد.
شهید مجید سلمانی، روحانی بود که خود را به آنچه روی منبرهایش بیان می کرد، جامه عمل پوشاند بود. .
🌷عضو فعال بسیج بود. از دوران مدرسه در بسیج ثبت نام کرد و از آن بسیجیهای قدیمی و پای کار بود. عشق و علاقه هم به شهدا داشت. خیلی وقتها مادرش را به تپه نورالشهدا میبرد یا به بهشت زهرا میرفت و خلاصه هرجا که نام و یادی از شهید بود، سر و کله مجید هم آنجا پیدا میشد.
شهید مدافع حرم
#مجید_سلمانیان
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🌹فراخوان ثبت نام خادمین افتخاری شهدا در بخش رسانه
1️⃣ عکاسی
2️⃣ نویسندگی
3️⃣ گرافیک و طراحی پوستر
4️⃣ تدوین
5️⃣ فیلم برداری
6️⃣ تولید محتوا ویژه شبکه های اجتماعی
7️⃣ طراحی نشریه
و ....
🔻🟡جهت کسب اطلاعات بیشتر جهت خادم افتخاری شهدا در #بخش_رسانه نام و نام خانوادگی،تخصص و سوابق کاری خود را به آیدی زیر پیام دهید👇
🖼 @Beheshte_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#روایت لحظات پدر دختری
مدافع حرم شهیدعلیرضابابایی
بگو قیمت این لحظه ها چند 💔
شهید مدافع حرم
#علیرضا_بابایی
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🔴کانال #بهشت_زهرا(س) در ایتا راه اندازی شد
🔻برای مطلع شدن از برنامه ها و مراسمات شهدایی بهشت زهرا اینجا عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/3372351667C409fc8fb6c
▫️ فیلم و کلیپهای شهدایی
▫️عکس، پوستر، استوری موشن و خاطرات شهدا
▫️مسابقات فرهنگی و شهدایی
▫️انواع محتوای چند رسانه ای و ...
🖼 شهید سید احمد پلارک
مزار شهید پلارک در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) قطعه 26 ، ردیف 32 ، شماره 22 قرار دارد
🎨 طراح: نجمه کاردان پور
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca