eitaa logo
🌼دختران بهشتی 🌼
155 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
24 فایل
"کارگروه دختران بهشتی " گام‌ برمی‌دارد برای جوانه زدن لبخند تو.. اللهم عجل لولیک الفرج 🌱 برای مشاهده فعالیت ها از هشتگ زیر استفاده کنید : #گزارش_تصویری قسمت های رادیو مون را با (رادیو)سرچ کنیدوگوش کنید و لذت ببرید😍 قراره بترکونیم و نمونه باشیم 🤩
مشاهده در ایتا
دانلود
مدارس ایران! اقا میشه سوال۷ راهنمایی کنید؟ معلم.ببین خیلی آسونه! میگه اکبر۸سال سن دارد،محمود۱۲ تا گردو حالا اگه محمود۱۲ تا گردو داشته باشد واکبر۸سال سن جعفر کیست وجلیل کجاست؟ اون وقت ماهم میگیم؛آهان 😂😂😂👏 🆔@Beheshtii_girls
آقا اصلا دقت کردین تلوزیون چند وقته تبلیغ لیموشو بدم هلوشو بدم پخش نمیکنه😞😞😞😞 واقعا نگرانشم😂😂😂 🆔@Beheshtii_girls
🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️ In the battle called life, we are the winner as long as we don't give up... توی نبردی به اسم زندگی، برنده ماییم تا زمانی‌که تسلیم نشیم... 🌸 🦋 🦋 🆔@Beheshtii_girls
راستش برام سوال بود که بیشتر از حاج احمد متوسلیان بدونم وقتی تو گوگل سرچ رو انجام دادم تازه فهمیدم اینا ازهم نسل های حاج قاسم اند❤️ چقدر خوبه که ما بیشتر درمورد قهرمانانمون بدونیم قهرمان هایی که تنها هدفشون دفاع از خاک وطن و ناموس فلسطین بود 😌 به اینا میگن قهرمان 😍 🆔@Beheshtii_girls/دختران بهشتی
پاوه که بودیم، حاج احمد صبح ها بعد از نماز ما را به ارتفاعات شهر می برد و توی آن برف و یخبندان باید از کوه بالا می رفتیم. بالا رفتن از کوه خیلی سخت بود، آن هم صبح زود. اما پایین آمدن راحت بود؛ روی برف ها سُر می خوردیم و ده دقیقه ای برمی گشتیم. حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما می ایستاد و به بچه ها خسته نباشید می گفت و از آنها پذیرایی می کرد. یک بار که در حال برداشتن خرما بودم، گفتم «مرسی برادر» گفت: «چی گفتی؟»، فهمیدم چه اشتباهی کردم، گفتم: «هیچی گفتم دست شما درد نکنه.» گفت: «گفتم چی گفتی؟» گفتم: «برادر گفتم خیلی ممنون» دوباره گفت: «نه اون اول چی گفتی؟» من که دیگر راه برگشتی نمی دیدم، گفتم: «خرما را که تعارف کردین گفتم مرسی» گفت: «بخیز». سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن سرما و گل و برف ساعت 8 صبح، واقعاً کار دشواری بود. اما چاره ای نبود باید اطاعت امر می کردم. بیست متری که رفتم، دیگر نتوانستم ادامه بدهم. انرژی ام تحلیل رفته بود. روی زمین ولو شدم و گفتم: «دیگه نمی تونم»؛ حاج احمد گفت: «باید بری»، گفتم: «نمی تونم»، والله نمی تونم»، بعد با ضربه ای به پشتم زد که نفهمیدم از کجا خوردم! ظهر که همدیگر را دوباره دیدیم، گفتم: «حاج احمد اون چه کاری بود که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟ به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟»، گفت: «ما یک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم. زبان داریم. شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید. به جای این حرف ها بگو خدا پدرت رو بیامرزه!» 🆔@Beheshtii_girls/دختران بهشتی
مثلا بگن ازاول محرم تااربعین مهمون مخصوص اقااباعبدالله هستین بلیط یه طرفه کربلا چمدونوجمع کنین بریم...(:♥️ 🆔@Beheshtii_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا