eitaa logo
💚بنـام پــدر و مــادر💚
22.8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
0 فایل
برای شادی روح پدرم فاتحه صلوات بفرستین🖤 برای شادی روح مادرم دعاکنیدفاتحه وصلوات بفرستید🖤 کپی مطالب مجازه
مشاهده در ایتا
دانلود
زندڪَــــی یڪ پاداش است نہ یڪ مڪافات فرصتـی ست ڪوتاه تا ببالـی بیابـی بدانـی بیندیشـی بفهمـی زیبا بنڪَرے و در نهایت در خاطره ها بمانی صبحتون خوشمزه @Benam_pedar_madar
🔸پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» فرمودند: به جبرئیل گفتم: ای حبیب من جبرئیل! چرا فاطمه در آسمان «منصوره» و در زمین «فاطمه» نامیده شده است: جبرئیل گفت: 🔹«سُمِّيَتْ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ‏ شِيعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَ فُطِمَ أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا و هِيَ فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ «يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ» يَعْنِي نَصْرَ فَاطِمَةَ لِمُحِبِّيهَا» 🔹او بدین سبب در زمین فاطمه نامیده شده، که شیعیان خود را از جهنم رهایی می‏‌بخشد، و دشمنانش از محبت وی بی‏‌بهره خواهند بود، 🔹در آسمان بدین جهت منصوره است که خداوند فرموده: «در آن روز (قیامت) مؤمنان به‌جهت یاری خدا که هر فردی را بخواهد یاری دهد خرسند می‏‌شوند»؛ منظور از این یاری همان نصرتی است که فاطمه به دوست‌داران خویش خواهد کرد. 📚 معاني الأخبار؛ ص396 @Benam_pedar_madar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍به خدا اعتماد کن، به زمانبندی هاش و به حکمتش، شاید بعضی اتفاقات برات راحت نباشه و صبرت رو از دست بدی و ناامید بشی ولی بعدها به حکمت و معنای سختی که اون زمان کشیدی، پی میبری یادمه زمانی که مادرم به سرطان سختی مبتلا شده بود، و امیدی نبود، شرایط خیلی سختی رو پشت سر گذاشتم.بعد از اون ماجرای سخت، دیدم نسبت به زندگی خیلی تغییر کرد و به وضوح دیدم که دیگه نسبت به خیلی چیزها که قبلا بهم می‌ریختم، دیگه ناراحت نمی‌شدم و کنترل خودم و از دست نمی‌دادم. نویسنده ژاپنی هاروکی موراکامی میگه: "وقتی طوفان تمام شد، یادت نمی‌آید چگونه از آن گذشتی اما یک چیز مسلم است، وقتی از طوفان بیرون آمدی، دیگر آنی نیستی که قدم به درون آن گذاشت." در مقابل موانع و مشکلات صبور باش و امیدت رو از دست نده شک نکن خدا چیزهای بهتری رو برات در نظر داره 💚یقیناً پروردگارت [پاداشِ] اعمال همه آنان را [در قیامت] کامل و تمام پرداخت خواهد کرد؛ زیرا او به آنچه انجام می دهند، آگاه است. (۱۱۱) فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن سوره هود @Benam_pedar_madar
نمیترسم از اینکه از پدر عزیزم تمجید کنم و تا مقام خدایی بالا ببرمش چون مطمئنم اگر خدا هم بشود خدای خیلی خوبی برایم خواهد بود... @Benam_pedar_madar
مهم نیست چند سالت باشه! تو همیشه به مادرت نیاز داری وقتی حالت خوب نیست… 👤 @Benam_pedar_madar
تنهایی همین است تکرار تلخ زندگی بی تو شاید که بدانی سخت است نفس کشیدن بی تو پدر !!!! @Benam_pedar_madar
تو را ان گونه میخواهم که باغی باغبانش شبیه مادر پیری که که می بوسد جوانش را @Benam_pedar_madar
🌺🌺حساب دقیق " 🌷سید نعمت الله جزایری در انوار نعمانیه باب احوال بعد از مرگ می نویسد که در اخبار است مرد مستمندی از دنیا رفت و از صبح که جنازه او را بلند کردند تا به شام از دفنش فارغ نشدند ( به واسطه ی کثرت ازدحام و انبوه جمعیت ) . 🌷بعدها او را در خواب دیدند ؛ پرسیدند خداوند با تو چه کرد ؟ 🌷گفت : خداوند مرا آمرزید و نیکی و لطف زیادی درباره ی من فرمود ، ولی حساب دقیقی کرد . حتی روزی بر در دکان رفیقم که گندم فروشی داشت نشسته بودم با حال روزه . 🌷هنگام اذان که شد ، یک دانه از گندم های او را برداشته و با دندان خود دونیمه کردم . در این موقع به خاطرم آمد که گندم از من نیست . آن دانه شکسته را به روی گندم های او افکندم . خداوند چنان حسابی کرد که از حسنات من به اندازه ی نقص قیمت گندمی که شکسته بودم گرفت . های واقعی حلال و حرام @Benam_pedar_madar
📚قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری مرد جوانی به نزد "ذوالنون مصری" رفت و از صوفیان بدگوئی کرد. ذوالنون انگشتری را از انگشتش بیرون آورده به او داد و گفت: این را به بازار دست فروشان ببر و ببین قیمت آن چقدر است؟ مرد انگشتر را به بازار دست فروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیش از یک سکه نقره برای آن بپردازد. مرد نزد ذوالنون بازگشت و ماوقع را تعریف کرد. ذوالنون گفت: حال انگشتری را به بازار جواهر فروشان ببر و مظنه آن را بپرس. در بازار جواهر فروشان انگشتر را به هزار سکه طلا می خریدند. مرد شگفت زده نزد ذوالنون بازگشت و ذوالنون به او گفت: علم و معرفت تو از صوفیان و طریقت ایشان به اندازه علم دست فروشان از این انگشتریست. قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری... نقاشی زرگر بغدادی کار استاد کمال الملک @Benam_pedar_madar
✏️ روزی روزگاری در زمان‌های قدیم مرد خیاطی کوزه‌ای عسل در دکانش داشت. یک روز می‌خواست دنبال کاری از مغازه بیرون برود. به شاگردش گفت: «این کوزه پر از زهر است. مواظب باش به آن دست نزنی و من و خودت را در دردسر نیندازی.» شاگرد که می‌دانست استادش دروغ می‌گوید، حرفی نزد و استادش رفت. شاگرد هم پیراهن یک مشتری را برداشت و به دکان نانوایی رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام عسل را با نان خورد و کف دکان دراز کشید. خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با حیرت از شاگردش پرسید: «چرا خوابیده‌ای؟» شاگرد ناله کنان پاسخ داد: «تو که رفتی من سرگرم کار بودم. دزدی آمد و یکی از پیراهن‌ها را دزدید و رفت. وقتی من متوجه شدم از ترس شما زهر توی کوزه را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از کتک خوردن و تنبیه آسوده شوم.»  @Benam_pedar_madar
زندڪَــــی یڪ پاداش است نہ یڪ مڪافات فرصتـی ست ڪوتاه تا ببالـی بیابـی بدانـی بیندیشـی بفهمـی زیبا بنڪَرے و در نهایت در خاطره ها بمانی صبحتون خوشمزه @Benam_pedar_madar
: 💫آخرین آرزوی سقراط 🌳پیش از آنکه سقراط را محاکمه کنند از وی پرسیدند: بزرگترین آرزویی که در دل داری چیست؟ 🌳پاسخ داد: بزرگترین آرزوی من این است که به بالاترین مکان آتن صعود کنم و با صدای بلند به مردم بگویم: 🌳 ای دوستان، چرا با این حرص و ولع بهترین و عزیزترین سال های زندگی خود را به جمع ثروت و سیم و طلا می گذرانید، در حالیکه آنگونه که باید و شاید در تعلیم و تربیت اطفالتان که مجبور خواهید شد ثروت خود را برای آنها باقی بگذارید، همت نمی گمارید؟! @Benam_pedar_madar