eitaa logo
💚بنـام پــدر و مــادر💚
21.9هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2هزار ویدیو
0 فایل
برای شادی روح پدر و مادرم فاتحه بخونید کپی مطالب مجازه تبلیغات ارزان باکیفیت https://eitaa.com/joinchat/1823409424Ce78be0c18b
مشاهده در ایتا
دانلود
شک ندارم مادرم فهمیده من                     میخواهمت سجده های آخرش این روزها طولانی است @Benam_pedar_madar
دلم از خاطره لبریز...! تڪه نانے ڪه مانده ست از آغوش پدر با ڪمے دست نوازش ڪه بوے مادر دارد.. ڪاش مے شد...! ڪودڪے ڪرد هنوز ... @Benam_pedar_madar
💠بسم الله الرحمن الرحیم💠 چه زیباست ڪه هرصبح قبل ازخورشید به خدا سلام ڪنیم نام خدا را نجوا ڪنیم وآرام بگیریم سلام روزتون پرازشادے و خیروبرڪت @Benam_pedar_madar
حضرت  اڪرم (ص) مے فرمایند اُمک ، اُمک ثُم اُمک ثُم اَباڪَ ثُم الاقربَ فالاَقرب مادر خود مادر خود مادر خود را رعایت ڪن سپس پدر خود را و پس از آن ڪسانے را ڪه به تو نزدیڪترند @Benam_pedar_madar
مهم نیست چند سالته؟ هرجا مادرت دستت رو ول کنه گم میشی... 💫💫 عکس پرو فایل🌈 @Benam_pedar_madar
زن‌ها هنگام شڪستن صدایشان در نمے‌آید درد ڪہ دارند بہ خود نمےپیچند نهایت تسڪین درد یڪ زن گریہ‌هاے یواشڪے‌ست و اینان همان زنان مرد صفت هستند ڪہ نایابند!!! @Benam_pedar_madar
گفت با مادر جمله بساز... گفتم من با مادرم جمله نمیسازم دنیامو میسازم!♥️🌹🍃🥀 ‌‎@Benam_pedar_madar
لالایے مادر تنها سازے ڪه به جنگ سڪوت بر‌نمیخیزد.... ❤️‌❤️ @Benam_pedar_madar
"مادرها" دروغ هایشان هم ثواب دارد گرسنه که باشند میگویند سیرند! درد که داشته باشند میگویند خوبند! و با تمام غصه هایشان باز هم برایمان میخندند... @Benam_pedar_madar
در این دنیا اگر غم هست🍃🌹 صبوری کن خدا هم هست اگر دشمن کنارت هست "مخور غصه" خدا هم هست... اگر در عشق فریبی هست چه غم لیکن خدا هم هست اگر تنهای تنها هم شدی "باز خدا" هم هست....🍃🌹 @Benam_pedar_madar
پدر سنگ مزارت را به آه وناله میبوسم به عشق وزحمت چندین وچندین ساله میبوسم اگر دنیا شود گلشن گلی جز تو نمی یابم ز چشمم زاله میریزد تورا چون لاله می بوسم @Benam_pedar_madar
مادر بزرگ باچارقدش اشکش را پاک کرد و گفت: آخ دلم می خواست عاشقی کنم ولی نشد ننه... اونقده دلم می خواست یه دمپختک را لب رودخونه بخوریم، نشد. دلم پر میکشید که حاجی بگه دوست دارم و نگفت گاهی وقتا یواشکی که کسی نبود، زیر چادر چند تا بشکن می زدم. آی می چسبید. گفت: بچگی نکردم، جوونی هم نکردم. یهو پیر شدم به چشمهای تارش نگاه کردم و حسرت ها را ورق زدم گفتم: مادر جون حالا بشکن بزن، بذار خالی شی گفت:حالا که دستام دیگه جون ندارن؟ انگشتای خشک شده اش رو بهم فشار داد ولی دیگه صدایی نداشتند. خنده تلخی کرد و گفت: اینقدر به همه هیس نگید. بزار حرف بزنن. بزار زندگی کنن. آره مادر هیس نگو، آدمیزاد از "هیس" خوشش نمیاد... ‌‌‌‌‌‌‌‌ @Benam_pedar_madar