#داستان_آموزنده
🔆وسوسه و اثر وضعى عمل
مرد سقائى در شهر بخارا بود و سى سال به خانه زرگرى آب مى برد و هيچ نظر بدى از او ديده نشد.
روزى سقا آب به منزل زرگر برد و چشم او به دست زن زرگر افتاد و به وسوسه افتاد و او را تقبيل كرد و لذت برد.
ظهر زرگر وارد منزل شد عيالش گفت : امروز تو در دكان چه كار بدى كرده اى ؟ گفت : هيچ ، اصرار كرد و مرد زرگر گفت :
زنى براى خريد دستبند به دكانم آمد و من خوشم آمد، و بوسوسه بازوى او را گرفتم و او را بوسيدم .
زن گفت : الله اكبر. مرد گفت : چرا تكبير گفتى . زن جريان سقا و بوسيدن او را گفت ؛ كه اثر وضعى عمل تو، باعث شد سقائى كه سى سال با چشم پاك به خانه ما رفت و آمد داشت اينكار را كند.
📚منتخب التواريخ ص 813- انوار نعمانيه .
.
#داستان_آموزنده
🔆فرصت ندادن به وسوسه شيطان
روزى يكى از بازرگانان متدين در صحن مقدس امام حسين عليه السلام در كربلا؛ جمعى نشسته بود و گفتگو مى كرد. در اين وقت يك نفر آمد و در وسط صحن به آنها گفت : فلان تاجر از دنيا رفت . بازرگان مذكور تا اين سخن را شنيد، به حاضران گفت : آقايان گواه باشيد كه اين تاجر تازه گذشته ، فلان مبلغ از من طلبكار است .
يكى از حاضران گفت : چه موجب شد كه اين سخن را در اين وقت بگويى ؟
بازرگان گفت : من مبلغى را از اين تاجر فوت شده ، قرض گرفتم ، و هيچ گونه سندى به او نداده ام ، و هيچ كس جز خودش اطلاع نداشت ، ترسيدم شيطان با وسوسه خود مرا گول بزند، و اين مبلغ را به بهانه اينكه كسى اطلاع ندارد به ورثه او ندهم ، شما را گواه گرفتم ، تا براى شيطان هيچ گونه فرصت و راه طمع به سوى من باقى نماند و توطئه شيطان را جلوتر نابود نمايم
🔸حكايتهاى شنيدنى 3/65- الى حكم الاسلام ص 187
#داستان_آموزنده
🔆بهترین و بدترین
حضرت لقمان كه معاصر حضرت داود بود، در ابتداى كارش بنده يكى از مماليك بنى اسرائيل بود. روزى مالكش آن جناب رابه ذبح گوسفندى امر فرمود و گفت : بهترين اعضايش را برايم بياور.
لقمان گوسفندى كشت و دل و زبانش را بنزد خواجه و مالك خود آورد. پس از چند روز ديگر خواجه اش گفت : گوسفندى ذبح كن و بدترين اجزايش را بياور.
لقمان گوسفند كشت و دل و زبانش را بنزد خواجه و مالك خود آورد. پس از چند روز ديگر خواجه اش گفت : گوسفندى ذبح كن و بدترين اجزايش را بياور.
لقمان گوسفندى كشت و باز زبان و دل آنرا براى خواجه آورد. خواجه گفت : به حسب ظاهر اين دو نقيض يكديگرند!! لقمان فرمود: اگر دل و زبان با يكديگر موافقت كنند بهترين اعضاء هستند، اگر مخالفت كنند بدترين اجزاست . خواجه را از اين سخن پسنديده افتاد و او را از بندگى آزاد كرد .
📚طرائق الحقائق 1/ 336
✾
#داستان_آموزنده
🔆مبعوث به رحمت
✨پيامبر صلى الله عليه و آله در مدت 23 سال رسالت زحمت بسيارى براى هدايت مردم كشيد، مصائب و مشكلات بسيار از نظر روحى و جسمى بر حضرتش وارد شد چنانكه در جنگ احد دندان پيامبر را شكستند و صورتش را مجروح كردند.
اصحاب عرض كردند شما نفرين كنيد! فرمود: من مبعوث نشده ام براى نفرين كردن ، مبعوث براى دعوت مردم به طرف خدا و رحمت براى آنها شده ام ، بعد فرمود: خداوندا قومم را هدايت فرما زيرا آنها آگاهى ندارند.
📚سفينة البحار 1/ 412.
✾
💫✨💫✨💫✨💫✨💫
#داستان_آموزنده
🔆نماز جماعت
شبى اميرالمؤ منين عليه السلام تا موقع طلوع فجر (اذان صبح ) مشغول عبادت و راز و نياز بود پس از اذان ؛ نماز صبح را در خانه خواند و از خستگى و بى خوابى شب نتوانست به نماز جماعت حاضر شود.
پيامبر وقت نماز صبح اميرالمؤ منين عليه السلام را مشاهده نكردند، بعد از نماز نزد دخترش فاطمه زهرا عليهاالسلام آمد و فرمود: چرا پسر عمويت نماز جماعت صبح نيامد؟ حضرت زهرا عرض كرد: ديشب مشغول عبادت بوده و بى خوابى كشيده بود!
پيامبر فرمود: آن ثوابى كه در نماز صبح به او مى دادند بهتر از قيام تمام نمازهايى بود كه شب خواند.
اميرالمؤ منين عليه السلام صداى پيامبر صلى الله عليه و آله را شنيد و نزديك آمد. پيامبر فرمود: اى على هركس نماز صبح را با جماعت بخواند مثل آنست كه تمام شب در ركوع و سجود بوده است ، مگر نمى دانى كه زمين به خدا از خواب عالم (نائم ) قبل طلوع خورشيد بر او، ناله و فرياد مى زند؟!
📚سفينة البحار 1/ 177.
✾
#داستان_آموزنده
🔆نماز از ترس
عرب بيابانى به مسجد پيامبر آمد و حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در مسجد حاضر بودند. عرب نمازى با سرعت و عجله خواند و مراعات هيچگونه آداب از قرائت و اركان و واجبات را ننمود.
بعد از آنكه خواست از مسجد بيرون رود، حضرت امير عليه السلام او را صدا زدند كه بيا نماز را دوباره از روى تاءنى و با آداب بخوان ، كه اين نماز را كه خواندى درست نبود.
عرب از ترس (نعلين (۲)) حضرت ، نمازى با آداب و با تاءنى خواند و مراعات قرائت و ترتيل و خضوع را نمود.
بعد از تمام شدن نماز، اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: اى عرب اين نماز كه خواندى بهتر از نماز اولى نبود؟
گفت : بخداى قسم يا اميرالمؤ منين ، زيرا كه نماز اول از ترس خدا بود و نماز دوم از ترس نعلين شما بود (حضرت خنديد).(۲)
📚1-در كتاب لئالى الاخبار 4/ 62 تازيانه بجاى نعلين آمده است .
2- لطائف الطوائف ص 139.
.
#داستان_آموزنده
🔆سر سفره امام مجتبى عليه السلام
عربى كه صورتش خيلى زشت و قبيح منظر بود سر سفره امام حسن مجتبى آمد و از روى حرص تمام غذا را خورد و تمام كرد.
امام حسن عليه السلام كه كرامتش براى همه معلوم بوده از غذا خوردن عرب خوشش آمد و شاد شد و در وسط غذا از او پرسيد: تو عيال دارى يا مجردى ؟ گفت : عيالمندم ، فرمود: چند فرزند دارى ؟
گفت : هشت دختر دارم كه من به شكل از همه زيباترم ، اما ايشان از من پرخورترند.
امام تبسم فرمود: و او را ده هزار درهم انعام دادند و فرمودند: اين قسمت تو و زوجه ات و هشت دخترت باشد
📚لطائف الطوائف ص 139
✾
#داستان_آموزنده
🔆هكار و نماز ميت
🔸معاوية بن وهب گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : به ما رسيده است كه شخصى از انصار مرد و بدهكار بود، پيامبر صلى الله عليه و آله بر او نماز ميت نخواند و فرمود: اول بدهكارى و قرضش را بدهيد بعد نماز ميت بر او بخوانيد!!
🔸امام صادق عليه السلام فرمود: اين خبر درست و حق است . اين كار را پيامبر صلى الله عليه و آله براى اين انجام داد تا حق آشكار شود و مردم اداى دين را سبك نشمارند (شايد آن شخص هم بى موالات در دادن قرض بوده است ).
🔸بعد فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤ منين عليه السلام و امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام همگى از دنيا رحلت كردند قرض دار بودند. (و همه را اداء كردند چنانكه امام سجاد باغ امام حسين عليه السلام را به سيصد هزار درهم فروخت و دين او را اداء كرد و امام حسن عليه السلام ملك اميرالمؤ منين عليه السلام را به پانصد هزار درهم فروخت و قرض پدر را اداء كرد و اميرالمؤ منين عليه السلام سه سال در ايام حج نداء مى كرد هر كس از پيامبر صلى الله عليه و آله طلب دارد بيايد تا اداء دين او كنم
سفينة البحار 1/ 477.
#داستان_آموزنده
🔆كينه جوئى وليد
عقبه پدر وليد (فرماندار كوفه ) در مكه معظمه آب دهان به صورت پيامبر صلى الله عليه و آله انداخت و روز بدر هم با كفار به جنگ آمد.
كفار كه شكست خوردند دستگير شد و او را نزد پيامبر آوردند. و به امر پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤ منين عليه السلام او را كشت .
لذا فرزندش وليد كه در زمان عثمان به فرماندارى كوفه منصوب شد هميشه كينه (اميرالمؤ منين ) در دلش بود و حضرت را تا آخر عمر سب مى كرد.
وقتى وليد بيمار شد امام حسن به عيادتش رفت ، او چشم گشود و گفت : من از آنچه كرده ام پشيمانم و بخدا توبه مى كنم جز دشنام به پدرت كه پشيمان نيستم .
امام حسن فرمود: پدرم پدرت را كشت و ترا هم (بخاطر شراب خوردن ) حد زد، لذا دشمن او هستى (و اين كينه سبب اين دشنام دادن است ).
🔸كيفردار 1/ 109.
#داستان_آموزنده
🔆علت این گناه
درباره اين گناه يعنى كشتن دختر در عربستان نوشته اند: پادشاهى بود كه قبيله اى با او از در شورش و مخالفت در آمدند، پادشاه لشگرى را فرستاد تا آنها را سركوب كند.
لشگر بر آنان تاختند و اموالشان را غارت كردند و زنانشان را به اسيرى گرفتند و مردانشان هم فرار كردند.
وقى زنها را از نزد پادشاه آوردند دستور داد هر كس يكى را بردارد. بعد از مدتى مردان قبله كه فرار كرده بودند پشيمان شدند و به شعراء خود گفتند: نزد پادشاه برويد و شعرى در عذر خواهى و پشيمانى بگوئيد.
آنان نزد پادشاه آمدند و زبان حال مردان را به سمع او رساندند و تقاضا كردند كه زنان را به قبيله برگردانند، پادشاه گفت : زنهاى شما را تقسيم كرده ايم ، اختيار آمدن را به خودشان وا مى گذاريم ، مى خواهند برگردند و مى خواهند بمانند.
قيس بن عاصم خواهرى داشت كه نصيب جوان خوشگل و قوى هيكلى شد، و گفت : من به قبيله خود نمى آيم . هر چه قيس به خواهرش تكليف كرد فايده اى نداشت . قيس كه مرد بزرگى در قبيله خود بود گفت : دختران وفا ندارند، از اين تاريخ به بعد هر كس دختر بزايد، زنده بگورش كنيد. پس اين موضوع سنت شد.
🔸جامع النورين ص 78
✾
#داستان_آموزنده
🔆سوال فقراء از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم
تعدادى از فقراء مدينه نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آمدند و گفتند: ثروتمندان كارهاى خير مانند آزاد كردن بندگان ، صدقه دادن ، حج به جاى آوردن و... انجام مى دهند كه ما قادر بر انجام آنها نيستيم (و در نتيجه اجر ايشان بيش از ما مى باشد.)
پيامبر فرمودند: كسيكه صد مرتبه الله اكبر بگويد، بيش از ثواب آزاد كردن صد بنده برايش ثبت مى شود.
كسيكه صد مرتبه (سبحان الله ) بگويد، بهتر از حج بر او پاداش نوشته مى شود.
كسيكه صد مرتبه (الحمد الله ) بگويد، بهتر از دادن صد اسب با تجهيزات كامل در راه خدا مى باشد.
كسيكه صد مرتبه ذكر (لا اله الا الله ) بگويد، بهترين مردم در روز قيامت است !!
ثروتمندان مدينه كه اين خبر را شنيدند، آنها نيز به دستورات عمل كردند.
فقراء مجددا نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آمدند و گفتند: ثروتمندان هم به دستور شما عمل نمودند! فرمود: اين لطف و فضل خداوندست ، به هر كس بخواهد عطاء مى كند.
📚شنيدنيهاى تاريخ ص 18 - محجه البيضاء 2/274.
🌹#داستان_آموزنده
امام صادق علیه السلام جویای حال یکی از یارانش به نام عمر بن مسلم شد، شخصی عرض کرد: او به عبادت روی آورده و تجارت را ترک نموده است!
امام فرمود: «وای بر او، آیا نمیداند دعای ترک کننده کسب و کار، مستجاب نمیشود؟ گروهی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از آنکه آیه دوم و سوم سوره طلاق نازل شد (کسی که پرهیزکار باشد، خداوند راه گشایشی برای او قرار میدهد، و به او از جائی که گمان نبرد، روزی میدهد، و کسی که به خدا توکل کند، خدا او را کافی است).
بعضی از اصحاب درها را بر روی خود بستند و به عبادت مشغول شدند و گفتند: خدا ما را کفایت میکند.
این خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، آنحضرت برای آنها پیام فرستاد: چه عاملی شما را به این کار واداشته است؟
گفتند: طبق آیه دوم و سوم سوره طلاق خداوند متکفل روزی ما شده، از این جهت مشغول عبادت شدهایم!
پیامبر صلی الله علیه و آله به آنها فرمود: کسی که کار و کسب را رها کند و مشغول عبادت شود (متقی نیست و) دعایش مستجاب نمیگردد، بر شماست به کار و کسب.
@Emamkhobiha🌹