10.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میان قافله من بیشتر یاد پدر کردم
پدر نام تو بردن جرم بود و من خطر کردم
میامد تازیانه بی مهابا سمت ما بابا
شده دستم سیاه از بس که بر صورت سپر کردم
#شهادت_حضرت_رقیه(سلام الله علیها)🥀
#تسلیت_باد🏴
برای کسانی که دوستشان دارید
نوری باشید در دل تاریکی ❤️✨
@Benam_pedar_madar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان زیبای کمک امام حسین به نیازمندان !
@Benam_pedar_madar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتی تنها شدم مادر...😔😔
#دلتنگی
@Benam_pedar_madar
Ali Razaghi - Madar (Demo).mp3
1.45M
رفتی تنها شدم مادر...😔😔
#دلتنگی
@Benam_pedar_madar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانمی از اهل محله آیة الله ارباب روزی به محضر ایشان آمد وگفت دیشب در مجلس روضه ای آقایی میگفت اگر شوهر نماز نخواند همسرش باید از او فاصله بگیرد و اطاعت او را نکند اگر تشنه بود آب به او ندهد؛ اگر چنین کند گناه کرده در حدّی که همه پیامبران را کشته باشد. شوهر من نمازش را مرتّب نمیخواند وظیفه شرعی من چيست؟ .
🔸 آیة الله ارباب چند بار فرمودند : عجب! خیلی عجیب است! من نمی دانم آن آقا این سخن را بر اساس چه مأخذ شرعی بیان کرده؟ البته شخص مسلمان موظف است تکالیف شرعیه واجب خود را حتماً انجام بدهد، ولی بیان آن آقا به نظر می رسد موهن و غیر مقبول است. ان شاء الله او نمازش را می خواند.
🔸زن گفت: حضرت آقا! او نمازش را نمی خواند. فرمودند که ان شاء الله می خواند.
🔹زن پرسيد : پس امر به معروف در کجاست؟ و من در اين باره چه تکلیفی دارم؟
🔸 آقا فرمودند : یکی دو بار که شوهر سرحال است با زبان خوش به ایشان بگویید من شما را دوست می دارم و اگر نمازتان را مرتب بخوانید خیلی بیشتر دوستتان دارم. همین و بس!
🔹زن نفس راحتی کشید و گفت: خدا عمرتان بدهد! نزدیک بود با بیانات آن آقا شیرازه زندگی ما گسسته شود.
📚مرحوم دکتر خليل رفاهی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوشته پدر و مادرم عاشق هم بودند
وقتی پدرم از دنیا رفت
مادرم به اندازه هزار سال پیر شد
او فکر میکرد دیگر کسی مثل پدرم
او را دوست نخواهد داشت........
ولی من پسر همان پدرم......
#مـــــادر
@Benam_pedar_madar
5.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱
⭕جواد الائمه علیه السلام رو به پدرشون قسم بدین حاجت روا بشین🤲
@Benam_pedar_madar
حال خوبت را به هیچ کس گره نزن
یادبگیر بدونِ نیاز به دیگران
شاد باشی...
بخندی...
و امیدوار باشی
باور کن این مردم حوصلهٔ خودشان را هم ندارند تو باید خودت دلیلِ اتفاقات خوب زندگی ات باشی❤️🍃🍃
#مـــــادر
@Benam_pedar_madar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امام علی علیه السلام:
خودتان را بر خوش اخلاقی تمرین
و ریاضت دهید
زیرا بنده مسلمان با خوش اخلاقی خود به درجه روزه گیر شب زندهدار میرسد .👌
📙نهج البلاغه خطبه ۹۱
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
یکی از رزمندگان می گفت:
سال ۶۴ توفیق تشرف به حج تمتع یافتم. یک شب از فرط خستگی روی کوه مروه خوابم برد. در عالم رویا جمعی از رزمندگان شهید و زنده را دیدم که محرم به لباس احرام در حال طواف بودند. بین آنها شهید حسین خرازی را دیدم. از او پرسیدم: تو کجا؟ اینجا کجا؟
با تبسمی گفت: با آخرین پرواز آمدم و با اولین پرواز هم برمی گردم.
وقتی به اصفهان برگشتم به دیدن حسین رفتم و جریان خواب را برایش گفتم. خوشحال شد و گفت: ان شاءالله سال آینده مشرف می شوم.
از آنجا که او را در خواب جزء شهدا دیده بودم کمی نگرانش بودم.
او سال بعد به مکه مشرف شد و بعد از حج به شهادت رسید.
شهید_حاج_احمد_کاظمی🌿❤️
@Benam_pedar_madar
⭕️ شهادت "حضرت رقيه سلام الله علیها" در خرابه شام
💠 یکی از شهیدان قیام حسینی که درتبدیل واقعه عاشورا به یک جریان تاریخی، نقشی بسیار تأثیرگذار دارد، حضرت رقیه(ع) دختر امام حسین علیه السلام است. نام ایشان فاطمه، مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبدالله بود و سال ۵۷ قمری در مدینه دیده به جهان گشوده است.
🔹حضرت رقیه(ع) پس از شهادت پدر و یارانش، به همراه دیگر زنان بنی هاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفت و در پنجم ماه صفر سال 61 هجری، پس از دیدن سر مبارک پدرش، در خرابه های شام به شهادت رسید و همان جا به خاک سپرده شد.
🔸حضرت رقیه(ع) آن شب در خرابه از عمهاش پرسیده بود: «پدرم کجاست؟» فرمود: «به سفر رفته» رقیه به گوشه خرابه رفت و زانوی غم بغل گرفت و به خواب رفت. ساعتی بعد سراسیمه از خواب بیدار شد و دوباره سراغ پدر را گرفت، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه شیون و ناله کردند.
♦️خبر به یزید رسید؛ دستور داد سر بریده پدر را برایش ببرند. سر مطهر را مقابل دختر قرار دادند. رقیه پرسید: این سرِ کیست؟ گفتند: سرِ پدرت. او سر پدر را باتعجب برداشت و در آغوش کشید. بر صورت پدر بوسه زد و آه و نالهاش بلندتر شد.
✅ گفت: «پدر جان! چه کسی صورت تو را به خونت رنگین کرد؟ چه کسی رگ های گردنت را برید؟ چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ ....» سپس لب بر لب های پدر نهاد و آن چنان گریست که بیهوش شد. وقتی او را حرکت دادند، دیدند که از دنیا رفته است.
#تقویم_صفر
#5_صفر
#حضرت_رقیه_س
@Benam_pedar_madar