eitaa logo
پدر❤مادر
59.5هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
14.4هزار ویدیو
12 فایل
❤برای رزرو تبلیغات به این ایدی پیام دهید 👈🏻تبلیغات نه تایید ونه ردمیشوند💎 @RANJBAR71F https://eitaa.com/joinchat/15925614C7f87bffef4 سلام تعرفه تبلیغات داخل کانال هست
مشاهده در ایتا
دانلود
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی سخته که برای دیگران مثل کوه استوار باشی اما تو خودت آروم آروم بشکنی … مثل پدر فدای غیرت و تنهاییات پدرم..... ‎ 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و مادرم که می‌دانم هنوز دلش شور مرا می‌زند و هنوز خستگی‌های مرا می‌فهمد🌸🍃 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو یک نفری ، ولی همه کسمی مادرم... 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادرم 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
. وقتے فرزندانت در پیرے تو را... 🔹 پسرے مادرش را بعد از درگذشت پدرش، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت مے ڪرد. یک بار از خانه سالمندان تماسے دریافت ڪرد ڪه مادرش در حال جان دادن است پس با شتاب رفت تا قبل از اینڪه مادرش از دنیا برود، او را ببیند. از مادرش پرسید: مادر چه مے خواهے برایت انجام دهم؟ مادر گفت: از تو مے خواهم ڪه براے خانه سالمندان پنڪه بگذارے، چون آنها پنڪه ندارند و در یخچال غذاهاے خوب بگذارے. چه شب ها ڪه بدون غذا خوابیدم. فرزند با تعجب گفت: دارے جان مے دهے و از من اینها را درخواست مے ڪنے؟ و قبلا به من گلایه نڪردی؟ مادر پاسخ داد: بله فرزندم من با این گرما و گرسنگے خو گرفتم و عادت ڪردم ولے مے ترسم تو وقتے فرزندانت در پیرے تو را به اینجا مے آورند، به گرما و گرسنگے عادت نڪنی.. 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
میدانی... بعضـی ها را هرچه قدر بـخوانی ... خسته نمیشوی ! بعضـی ها را هرچه قدر گوش دهی ... عادتــــ نمیشوند ! بعضـی ها هرچه تکرار شوند ... باز بکرند و دستــ نـخورده ! دیده ای ؟! ... ... شنیده ای ؟! بعضـــی ها بی نهایتـــ ــ ـند ! مـــــثل مـــــادر "مــــــادر کجــــایی که یــــادت بخیر " 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یه قرضے هست ... ڪه هیچ وقت نمیشه پس داد اونم عمریه ڪه پدر خرج ما ڪرد روح تمام پدران آسمانی شاد😔 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
عکس نوشته 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگتم بابایی 💔💔 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر مثل یک درخت است حتی اگر میوه نداشته باشد سایه اش کافیست ... کجایی سایه ی سرم؟ هر چند نیستی اما نبودنت می ارزد به بودن خیلی ها 😭😭😭😭😭😭 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دلم یک گوشه خالی از دلهره میخواهد خالی از نبودنت، "پدر" هی بیدار شوم و باشی هی بخوابم و بمانی! 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بوی سیگار شدیدی آمد... با خودم میگویم، نکند باز پدر غمگین است نکند باز دلش... پله هارا دو به یک طی کردم تا رسیدم بر بام! پدرم را دیدم، زیر آوار غرورش مدفون زیر لب زمزمه داشت که خدا عدل کجاست؟ که چرا مزه ی فقر وسط سفره ی ماست.!!! و چراها و چرا های دگر.. دل من هم لرزید مثل زانو ی پدر دیدن این صحنه آنچنان دشوار بود که مرا شاعر کرد... (( استاد شهریار 𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎ 🍃 @Benampedar_madarm ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌