29.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #بدون_تعارف
○ روايت راه و منش قهرمان ايرانی که غربیها او را نابغه جنگهای نامنظم میدانستند
🔹بدون تعارف با خانواده شهید همدانی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#خاطرات_شهید
🔹در مورد مهریه نظر خانوادهها را ملاک قرار دادیم، من از آقا وحید خواسته بودم در کنار هر مهریهای که خانوادهها صحبت کنند 12 شاخه گل نرگس به نیت حضور حضرت مهدی ذکر کنند.
🔸بعد از صحبتها آقا وحید یک دسته گل آورده بودند وقتی با دقت نگاه کردم دیدم چند شاخه گل نرگس بینشان است و این برای من نشانه خوبی بود. مهریه من 114 سکه بهار آزادی به همراه سفر حج بود که من مهریهام را بخشیدم.
🔹من به او میگفتم «از خدا خواستهام اگر قرار بر جدایی بین ماست این جدایی با شهادت باشد ولی اگر مرگ بین ما جدایی میاندازد مرگ اول برای من باشد، چرا که من طاقت جدایی و تنها ماندن را ندارم و امیدوارم شهادتت در رکاب آقا امام زمان(عج) باشد. میگفتم وحیدم لایق شهادت هستی و او میگفت شهادت لیاقت میخواهد.
✍ به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_وحید_فرهنگیوالا🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌼★🌼★🌼
آنقدر #وسوسه دارم بنویسم که
نگو..تو کجایی پدرم ..⁉️
آنقدر حسرت دیدار تو دارم که نگو ..
بس که #دل تنگ💔 تو ام، از سر
شب🌙 تا حالا آنقدر بوسه به #تصویر تــ✨ـــو دادم 🍁که نگو
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺪاﻓﻊ_ﺣﺮﻡ
#شهید_ﺩاﺩاﻟﻠﻪﺷﻴﺒﺎﻧﻲ 🌷
#شبتون_شهدایی🌙
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔰شب عروسی عبدالعلی بود. اصلاً نگذاشت به دست و پایش حنا بگذارند، می گفت: «در این زمان که هر روز شهیدی با خون خود حنا می گذارد، حنا گذاشتن در عروسی ضرورتی ندارد.»
🔰وقتی مراسم تمام شد، ایستاد به نماز.
نمازش که تمام شد صدای در خانه بلند شد. در را باز کردم مردی بود که با نگرانی می گفت، خانمش مشکل ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺷﺪﻳﺪ پیدا کرده، گفتم: «آقا امشب شب عروسی عبدالعلیِ، بعید است بیایند!»
جریان رابه عبدالعلی گفتم، فوراً لباس پوشید و گفت: «اینجا که جای تعلل نیست!»
رفت مشکل آن بنده خدا را حل کرد و برگشت.
🔰 یکی از اتاق های خانه بود که هیچ وقت در آن نمی خوابید، اتفاقاً حجله عروسی را هم در همان اتاق بسته بودند. می گفت: « وقتی در این اتاق می خوابم صدای در را نمی شنوم. ممکن است بیماری در خانه را بزند و من صدای در را نشنوم!»
#ﺷﻬﻴﺪﻋﺒﺪاﻟﻌﻠﻲ_ﻋﺎﻣﺮﻱ
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
°
رسیدن به خدا چه زیباستـ
و شهـدا چقـدر خاکـی شدنـد
که خدا برای دیدارشان بیتابـ شد . . .
#شلمچه
#دفاع_مقدس🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
موضوع: همسرداری
سردار عشق شهید یوسف کلاهدوز🌷
مشغول کار شده بودم و حواسم به حامد نبود. یهو از روی صندلی افتاد و سرش شکست. سریع بردمش بیمارستان و سرش رو پانسمان کردم.
منتظر بودم یوسف بیاد و با ناراحتی بگه چرا سهل انگاری کردی؟ چرا حواست نبود؟
وقتی اومد مثل همیشه سراغ حامد رو گرفت.گفتم:”خوابیده”.
بعد شروع کردم آروم آروم جریان رو براش توضیح دادن.فقط گوش داد. آروم آروم چشم هاش خیس اشک 😭شد و لبش رو گاز گرفت.
بعد گفت:” تقصیر منه که این قدر تو رو با حامد تنها می زارم، منو ببخش حلالم کن
من که اصلا تصور همچین برخوردی رو نداشتم از خجالت خیس عرق شدم.
و سرم را پایین انداختم😔
🎤 راوی: همسر شهید
📚 همدم یاد شما
کجایند مردان خوب خدا
کجایند شهیدان بی ادعا
دریغ از فراموشی راه لاله ها
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
170a9ea68c33478cd741825e9020b227c9c0d69d.mp3
زمان:
حجم:
5.29M
بیایید با شهدا رفیق بشیم. روایتگری تکان دهنده از شهدا...
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
استاد پور آقایی4_6039710739667618401.mp3
زمان:
حجم:
3.46M
✅پاسخ به شبهات مهم حجاب و عفاف از زبان استاد پورآقایی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
این زمین می باله وقتی روش راه میری
وقتی از نا محرم داری رو می گیری
❣
این چادر سیاهی که ارث ناموس خداست
چه دلایی خون شد که حالا رو سرماست
#چادر
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌷ارادت شهید علی رضا کریمی به حضرت ابوالفضل (ع)
علی رضا همه کارهایش با حضرت ابوالفضل (ع) گره خورده بود.
پس از چهار سال بیماری و نا امیدی از درمان، شفا یافته حضرت ابوالفضل (ع) بود.
آخرین باری که داشت اعزام می شد، پرسیدم: مادر جان! کی بر می گردی؟ گفت: ما مسافر کربلائیم. هر وقت راه کربلا باز شد.
در آخرین نامه اش هم نوشته بود: «به امید دیدار در کربلا»
در فروردین ۱۳۶۲ برای شرکت در عملیات والفجر یک عازم فکه شد. در آن جا هم به خاطر شجاعت و مدیریتش شده بود مسئول یکی از دسته های گروهان ابوالفضل (ع). در همین عملیات هم شهید مفقود الجسد شد.
وقتی در زیر شنی تانک بعثی های قرار گرفت آخرین نوایش هم یا ابوالفضل (ع) بود.
شانزده سال بعد از شهادتش، وقتی پیکرش برگشت، اولین گروه از زائران امام حسین (ع) راهی کربلا بودند. روز تاسوعا هم با فریاد یا ابوالفضل تا گلزار شهدا تشییع شد.
راوی: مادر شهید
کتاب مسافر کربلا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
حال قشنگ شهادت24482533e6ae84bf7e1dafa4506c3460142433bb.mp3
زمان:
حجم:
4.29M
روایتگری بسیار تاثیر گذار در مورد شهید شدن
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حساب_کتاب
ما مرد روزهای عادت و تکراریم...
آنقدر راحت به نداشتن و نبودن عادت میکنیم، که گاهی حاضریم در همین عادتها بمانیم و جان بدهیم، اما به "رهایی"، فکر نکنیم ...قرنهاست، نیستی و ...کسی نیست، تا قلب بشر زیر سایهاش ، نفس تازه کند!چنان به این خفگی عادت کردهایم؛ که گویی...
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin