eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.2هزار دنبال‌کننده
136.6هزار عکس
166.9هزار ویدیو
237 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
● آخرین روز قبل از واقعه ... ● اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد سلیمانی پنج‌شنبه(98/10/12) ساعت 7 صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت 3 عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود 9 شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. (راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون)
379.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴آشوبگران در حال برچیدن تصاویر سردار دلها حاج قاسم سلیمانی... ✍حاج قاسم مقصر خودت هستی... چرا چنین امنیتی ایجاد کردی که دختران جوان آشوبگر شبانه راحت میتوانند در خیابانها بچرخند و عکست را پایین بیاورند...
3.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بارها این چندثانبه فیلم را با صدای زمینه مداحی دیده بودم اما اصل فیلم و گریه های حاج قاسم در فراق شهید کاظمی سوزناک‌تر از هر مداحی و روضه‌ای است. هنوز باورمان نمی‌شود که رفته‌ای...
3.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
● بشنوید سرودی از خواننده انقلابی درباره شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
در پی انتقام موشکی سپاه برای انتقام خون سردار حاج‌قاسم سلیمانی شاعری باسلیقه شعر جدیدی با عنوان «شهادت‌نامه» سروده و آن را برای سردار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران سروده است مشروح متن این‌سروده را می‌خوانیم: سردر بغل باید میان جاده باشی پیش از شهادت هم به خون افتاده باشی حق است خاطرخواهت اسماعیل باشد وقتی به مسلخ این چنین آماده باشی یعنی شهادت‌نامه از دستت نیفتد بی وقفه بانگ ارجعی سرداده باشی شوری دگرگون می کند خانه خرابت درقصرشیرین یا که در آباده باشی باید گناهی تازه را گردن بگیری با آرزوی مرگ، بر سجاده باشی ویرانی "عین الاسد"جرم کمی نیست وقتی که چون ققنوس، آتش‌زاده باشی ازدوستان هم بشنوی زخم زبان‌ها درعین غربت مثل سرو آزاده باشی دیروز خونخواه سلیمانی و امروز سردرگریبان این‌قدر دلداده باشی می‌بینمت باخاتم خونین درانگشت درمظلمه هرچند حاجی زاده باشی
⭕️ پوستری متفاوت و زیبا از حاج قاسم سلیمانی که توسط ونزوئلا منتشر شد 🔸مردم و مسئولان ونزوئلا برای ابراز همدردی و دلجویی از مردم ایران برای شهادت حاج قاسم سلیمانی در سفارت جمهوری اسلامی ایران در کاراکاس پایتخت ونزوئلا حضور پیدا کردند و پوسترهایی را برای بزرگداشت شهید سلیمانی طراحی و تقدیم کردند. 🔸پوستری که بیش از پیش جلب توجه میکند پوستری ست که در آن حاج قاسم سلیمانی را در پیشاپیش چهره های سرشناس مقاومت و مبارزه با امپریالیسم لاتین زبان نشان میدهد و در آن به زبان لاتین نوشته شده است: "چهره ها، زمانها و کشورها تغییر می کنند، اما هدف همان است". 🔺امام حسین علیه السلام در کلامی ماندگار فرمودند: "اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید!"
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 کجایی سردار؟! 🎥 پیرمرد سیل‌زدهٔ خوزستانی حاضر نبود خونه‌ش رو رها کنه. حاج قاسم اومد، دست پیرمرد رو بوسید و به عکسی که تو دستش بود قسمش داد ازونجا بره مبادا آسیب ببینه. کجایی سردار؟ این روزهای سیستان‌وبلوچستان چقدر جای حضور پرمهرت خالیه...
🔴داغت را از یاد نمیبریم سردار... " به همگان می‌گوییم که ما عاشق شهادت هستیم " شهید سپهبد حاج ولادت: ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ شهادت: دی ۱۳۹۸ عند_ربهم_یرزقون
😔 پست جدید پسر سردار در اینستاگرام
3.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴دلیل انداختن امام خامنه‌ای از زبان "🌷سردار سلیمانی"🌷 🇮🇷علم زمین نمی ماند سردار دلها 🌴 منتظران ظهور🌴
سردار دلگرمی خانواده مدافعان حرم بود💔 با خواهر شهید علی امرایی هم کلام می‌شویم. «اعظم امرایی» می‌گوید: «کار پدر و مادرم از جمعه تا امروز شده گریه. سردار، دلگرمی خانواده شهدای مدافع حرم بود.»😔 او از تیر ١٣٩۴می گوید، از لحظه شهادت سه شهید؛ «داعش در حال پیشروی بوده و ، برای اجرای یک عملیات از منطقه درعا به سمت دمشق حرکت می‌کنند. برادرم علی، ابراهیم غفاری و محمدحمیدی با هم بودند که ماشینشان در اثر اصابت راکت منفجر می‌شود و هر سه نفر در یک زمان به می‌رسند.😔 ماشینی که در آن سردار سلیمانی و چند نفر دیگر از مدافعان حرم بودند با فاصله ۱۷ دقیقه از ماشین برادرم به همان نقطه‌ای می‌رسند که این سه نفر شهید شده و تکه‌های بدنشان در اطراف ماشین پراکنده شده بود.»💔 ما که آنجا نبودیم، اما همرزمان برادرم وقتی به دیدنمان آمدند ماجرا را روایت کردند. می‌دانم از جمعه تا الان، همه آن لحظات را چندبار مرور کرده اند و اشک ریخته اند.😔 سردار و همراهان وقتی در جاده به ماشین سوخته می‌رسند پیاده می‌شوند و از روی نشانه‌ها متوجه می‌شوند این ماشین علی و دو نفر دیگر است. سردار جلو می‌رود و به بچه‌ها می‌گوید کسی دست نزند☝️، تکه‌های بدن این سه شهید را خودم از لا به لای گدازه‌های ماشین جمع می‌کنم. بچه‌ها اصرار می‌کنند اجازه بدهید ما جلو برویم. اما سردار می‌گوید بگذارید خودم این کار را انجام دهم. پیکر علی ما سوخته بود😭. هر چه می‌گردد از پیکرش جز یک دست، چیز دیگری پیدا نمی‌کند. انگشتر علی هنوز دستش بود💔. سردار، پیکر سوخته و مثله شده این سه نفر را لای پارچه‌های جداگانه‌ای می‌پیچد. همرزمان می‌گفتند سردار با اشک تکه‌های بدن بچه‌ها را جمع می‌کرد.😭 مدافعان حرم، دلیل اشک‌های او را خیلی زود فهمیدند❗️ وقتی حاج قاسم سلیمانی به آن‌ها گفت داعشی‌ها برای ماشینی که من در آن بودم نقشه کشیده بودند.😞 ماشین علی امرایی و حسن و محمد را اشتباهی به جای ماشین ما زدند.»😭 حرف هایمان به اینجا که می‌رسد مادرشهید اشک‌ها رااز صورتش پاک می‌کند و می‌گوید: «سردار زود بود برود. من مادرم، هنوزم داغدارم☝️. تا صدسال دیگر هم داغ علی برایم تازه است. اما خوشحالم که پسرم بلاگردان سردار شد. حاج قاسم باید می‌ماند تا فقط با شنیدن نامش احساس امنیت کنیم. سردار باید می‌ماند...»😔 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌