eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
123.8هزار عکس
131.4هزار ویدیو
213 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️معرفی شهید نام ونام خانوادگی:علی جوکار محل تولد:کازرون تاریخ تولد:۶۴/۱/۱ تاریخ شهادت:۹۴/۱۱/۱۶ محل شهادت:نبل والزهرا،سوریه  محل دفن:بهشت زهرای کازرون  وضعیت تاهل:متاهل  تعداد فرزندان:۲ 🔸️زندگی نامه  پاسدارشهیدکازرونی اواخرآذرماه عازم سوریه شد و درتاریخ ۱۶بهمن‌ماه در عملیات آزادسازی شهرهای شیعه نشین“نبل” و “الزهرا”درحومه“حلب” به دست تروریست‌های تکفیری‌ به جمع شهدای مدافع حرم پیوست.و در۲۰بهمن ۹۴درکازرون تشییع و تدفین شد. 🔸️وصیتنامه بسم رب الشهدا والصدیقین باسلام خدمت همه دوستان وفامیل های عزیزم از آنجایی که ازنوجوانی تابه حال آرزوی شهادت داشته ام، بدانید که اینک هم بامیل ورضایت خودو داوطلبانه به سوی نبردحق علیه باطل آمده و هیچ کس مرااجبار به آمدن نکرده و خود با"لبیک و یازینب گویان"آمده ام ومن تابه حال ازخداوند هرچه خواسته ام به من داده است.  تنهاچیزی که ازاومیخواهم شهادتست و آرزو دارم در روزعاشورا شبیه امام حسین(ع)اگرلیاقت آن را داشته باشم،به شهادت برسم.من گوش به فرمان رهبرم بوده و با فرمان او اینجا آمده ام. ــــــ عزیزان:حتی اگرتحریم ها شما را ازپا درآورد، شما پشتیبان ولایت باشید واز ولایت روی برنگردانید. ـــــ پدرعزیزم:شماداغ های زیادی دیده اید.امیدوارم که بازهم خداوند به شماصبربدهد.برادر ها و خواهر های عزیزم، دوستتان دارم.حلال بفرمائید. ـــــ همسر عزیزم:از شما میخواهم که حلالم کنید وفرزندانم شادی و شایان عزیزم راآنطور که میخواستم،مؤمن وولایت مدارپرورش دهید. ـــــ درآخر،فرزندان دلبندم برایتان ناراحت هستم که بایدبدون پدر،بزرگ شویدو امابدانید که خدا با شماست..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 از شهدای هشت سال مقدس و مدافع حرم شهدا رایادکنیم باذکرصلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺خاطره گویی حاج از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وعده از زبان حاج قاسم سلیمانی ! روزهایی می آید که شهدا حسرت آن را دارند.. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بود. با ابراهیم وارد کوچه شدیم چراغانی کوچه خیلی خوب بود. بچه های محل انتهای کوچه جمع شده بودند. وقتی به آنها نزدیک شدیم همه مشغول ورق بازی و شرط بندی و... بودند. ابراهیم با دیدن آن وضعیت خیلی عصبانی شد. اما چیزی نگفت من جلو آمدم و آقاابراهیم را معرفی کردم و گفتم: ایشان از دوستان بنده و قهرمان والیبال و کشتی هستند. بچه ها هم با ابراهیم سلام و احوالپرسی کردند. بعد طوری که کسی متوجه نشود، ابراهیم به من پول داد و گفت: برو ده تا بستنی بگیر و سریع بیا. آن شب ابراهیم با تعدادی بستنی و حرف زدن و گفتن و خندیدن، با بچه‌های محل ما رفیق شد. در آخر هم از حرام بودن ورق بازی گفت. وقتی از کوچه خارج می شدیم تمام کارت ها پاره شده و در جوب ریخته شده بود! 📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۱ ص ۱۷۰ 🌸شهید ابراهیم هادی🌸 ▪️امام خمینی(ره): تا هستید میتوانید یک کاری انجام بدهید. ریشه های فساد در قلب جوان ضعیف است. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
خنده هایت... آنچنان جادو کند جانِ مرا... شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
شب پنجم محرم بود حسین گفت میای بریم هیات ؟ دعوتم کردن باید برم بخونم...گفتم بریم با خودم فک کردم شاید یه هیات بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا ..وقتی رسیدیم جلوی هیات به ما گفتن هنوز شروع نشده..حسین گفت مشکلی نداره ما منتظر میمونیم تا شروع شه ...نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد ... وقتی داخل هیات شدیم جا خوردم ، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قران خوندنه ...بعد از قرائت قران حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه ...چشم هاشو بسته بود و میخوند به جمعیت و ... هم هیچ کاری نداشت..برگشتنی گفتم حاج حسین شما میدونستی اینجا انقد خلوته ؟گفت بله من هرسال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم .. گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه .. شهادت‌ ۴ فروردین سال ۹۶ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
به مناسبت ارتحال مادران محمد حسن، محسن و محمد جواد روزیطلب 🌹من با بسم الله خوراک در دهان بچه ها می گذاشتم، آن زمان آب لوله کشی نبود، من از تقوا و طهارت آنها کم نمی گذاشتم و با سختی فراوان آنها را پاک و طاهر نگه می داشتم. من حاج جواد را باردار بودم، وقتی که قرآن می خواندم در شکمم تقلا می کرد، وقتی ساکت می شدم دیگر حرکت نمی کرد، وقتی هم به دنیا آمد با قرآن خیلی مانوس بود. وقتی هم که برادرانش شهید شدند از شب تا صبح قرآن می خواندم. به من هم نمی گفت که برادرانش شهید شدند، صبح که می شد برایم صبحانه آماده می کرد و وقتی صبحانه می خوردیم می گفت مثلا محسن زخمی شده و کم کم می گفت چه اتفاقی افتاده، خیلی خوددار بود. 🌹بارها در بیداری آنها(شهیدانم) را دیده ام و با آنها صحبت کردم. یک بار بیمار بودم و رفتم بیمارستان و برگشتم، روی تخت اتاقم خوابیده بودم، (شهید)محسن هم از وقتی رفت جبهه نمی گفت مادر، از روی غیرت می گفت حاج خانم... دیدم می گوید حاج خانم سلام، نگاه کردم دیدم محسن با آن قد بلندش ایستاده و با چشمان زیبایش به من نگاه می کند و لبخند می زند. من از خوشحالی نمی توانستم حرف بزنم، همین طور داشتم به او نگاه می کردم او هم من را نگاه می کرد و می خندید، که دیدم غیب شد. حسن می گفت: «مادر من همیشه پیش تو هستم، هر حاجتی داری به من بگو. » 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
﷽ 📜 حاج باقر می گفت: احمد عاشق شهادت بود. هی همیشه میگفت اگر من شهید شدم قاسم و تو منو بزارید تو قبر. حاج قاسم عصبی شد گفت احمد دیگه از این حرفا نزن . یه مدت بعد احمد شهید شد من و قاسم رفتیم پیش حضرت آقا و تبرکی گرفتیم و احمد رو همراه اون خاک کردیم. قاسم گفت منم شهید شدم خودت بذار داخل قبر. رفاقت رو تموم کن در حقم. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
.🐤💕. * - - - - - - - - - - - - - - - - - - - * گفت:‌ تجربۍ‌میخونم؛ قراره‌پزشڪ‌بشم🤞 گفتم :‌ بندگۍ‌میخونم؛‌ قراره‌شهیدبشمツ♥ 🍃❤️ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| 💠مدافع حرم شهید صدر زاده💠 🔴آموزش نیروها توسط شهید صدرزاده🔴 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💠ماجرای جالب گفت‌وگوی شهید با تکفیری‌ها یکی از بی‌سیم‌های تکفیری‌ها افتاد دست ما. سریع بی‌سیم را برداشتم. می‌خواستم بد و بیراه بگم🔥. 🌷عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن. گفتم پس چی بگم به اینا؟! 🌷گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلوله‌هایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...» سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما می‌جنگید؟ 🌷گفت: «به اون‌ها بگو ما همون‌هایی هستیم که صهیونیست‌ها رو از لبنان بیرون کردیم. ما همون هایی هستیم که آمریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم. ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله... هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیست‌ها و آزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است...✊ ..بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان.. بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیری‌ها تسلیم ما شدند. می‌گفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.»❤️ کتاب «عمار حلب»، زندگی‌نامه‌ی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💌 سال پنجاه و دو تازه دانشجو شده بودم. تقسیممان که کردند، افتادم خوابگاه شمس تبریزی. آب و هوای تبریز به من نساخت ، بد جوری مریض شدم. افتاده بودم گوشه ی خوابگاه . یکی از بچه ها برایم سوپ درست می کرد و ازمن مراقبت می کرد. هم اتاقیم نبود. خوب نمی شناختمش. اسمش را که از بچه ها پرسیدم، گفتند « 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💌 🌹در جایی زندگی می کردیم که اکثرشان قاچاقچی بودند. آن ها از پوشاک تا لوازم منزل را وارد کشور می کردند. بعد از پایان جنگ، متاسفانه پدر من هم وارد این کار شده بود و از این راه سود زیادی کسب می کرد. ✅ روزی در خانه بودیم، شخصی پشت سر هم درب را می کوبید! درب را باز کردم دوست پدرم را دیدم، چهره اش خیلی عجیب بود. انگار از جنگ برگشته، بدنش خاکی و گلی بود! گفتم: چه شده؟! گفت: پدرت کشته شد! بعد از فوت پدرم وضعیت اقتصادی ما وخیم شد. به کمیته امداد مراجعه کردیم، گفتند بروید خدمت سردار سلیمانی. با مادرم رفتیم پیش سردار. با خودم گفتم: اگر بگویم پدرم قاچاقچی بوده مرا تنبیه نمی کند؟! ولی مادرم سیر تا پیاز ماجرا را تعریف کرد. سردار برگه ای برداشت و از کمیته درخواست کرد به وضعیت ما رسیدگی شود. عجیب بود، با نامه سردار مشکل ما حل شد. با این که پدر من به دست سربازان همین سردار کشته شده بود، اما من همیشه ایشان را دوست داشتم. 📚مالک زمان. اثر گروه شهید ابراهیم هادی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💌 وصیـت من بہ تمام راهیان شهـادت، حفظ حرمت ولایت فقیہ و مبـارزه با مظاهر ڪفر تا اقامهٔ حق و ظهـور ولے خدا امام زمان (عج) است... 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
ღـیدانه 🌷 🍃🌼 هر وقت براے مرخصے مے آمد،همیـن که مے رسید دم در خانه و مرا مے دید مے خندید و مے گفت: سلام بر پدر شهیـ❀ـد! خوبے پدر شهیـ❀ـد!🌹 با خنده دنبالش میکردم که نگو ایـن حرف رو پسر!🍃 اما حالا که همه میگـن سلام پدر شهیـ❀ـد دیگه یوسفے نیست که دنبالش کنم... خبرش که امد، دلم خالے شد، ولے،زیاد تعجب نکردم. انگار منتظر همیـن خبر بودم. ایـن اواخر چشمانش برق خاصے داشت. از همان برق چشمانش، پیش پیش خبرش را مے دانستم. خبرش که آمد، تعجب نکردم 🥀ولے کمرم شکسـت🥀 شهید یوسف فدایی نژاد🥀🌱 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
حاج قاسم بسیار صادق و ساده زیست بود. یک بار ایشان در سفر به کرمان، به خاطر کم خوابی دچار سردرد شدید شد و به خانه یکی از اقوام رفت تا استراحت کند، ولی کسی خانه نبود؛ در نتیجه به بیت الزهرا (س) رفت. یعنی ایشان خانه ای در کرمان نداشت تا برای یک استراحت کوتاه به آنجا برود. مردم ما بسیار با هوشند هستند و متوجه می شوند کدام مسئول ساده زیست است و کدام مسئول حرف می زند و عمل نمی کند. 🎤: حمید حسنی 📚: سردار دلها 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔻بمناسبت سالروز شهادت 🔹در منزل پدری شهید میثمی(مرحوم حاج محمد میثمی ) در یکی از شب های سرد زمستان ، برحسب سنت قدیمی مراسم سنت شام دهی بر قرار بود. 🔹در آن زمان پدر و مادرش در قید حیات بودند. مهمان ها یکی پس از دیگری از را می رسیدند. 🔹نزدیک اذان مغرب بود. خانواده دلهره پذیرایی از مهمان ها را داشتند. و انتظار ذهنی من این بود که آن شب به خاطر داشتن مجلس و مهمان و از آنجایی که تنها فرزند ذکور خانواده بود در منزل بماند. 🔹شاهد بودم که بر خلاف انتظارم با قیافه ای آرام و فارغ از دغدغه های دنیایی اطرافش؛ وضو گرفته و سبکبال با گام هایی استوار ، از منزل شهید افشار برای اقامه نماز اول وقت عازم مسجد سجادیه شد. و بعد از شرکت در نماز جماعت و برگشتن از مسجد پذیرایی مهمانها را به عهده گرفتند. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔶شوخی شهید زادخوش با حاج قاسم: بیا از ما عکس بگیر! 🔺در لشکر ۴۱ ثارالله رزمنده‌ای به نام جواد زادخوش داشتیم، که در زمان جنگ به شهادت رسید. شهید زادخوش هم محلی ما بود، ما اهل خانوک کرمان هستیم. خانوک به معنای چشمه سار است. جواد خیلی شوخ طبع بود. من و جواد زادخوش و آقای حسن منصوری در ستاد لشکر در حال عکس انداختن بودیم، دوربین دست آقای منصوری بود. چند دقیقه بعد که حاج قاسم از دور به جمع ما نزدیک می‌شد جواد به سمت حاجی رفت. حاج قاسم و جواد خیلی شوخی داشتند. شهید سلیمانی به جواد گفت: من با شما عکس نمی‌گیرم. جواد هم حسابی رو داری کرد و با همان لحن طنزآمیزش به حاجی گفت: داداش ما هم نگفتیم که بیا با ما عکس بنداز! گفتیم بیا از ما عکس بگیر! حاجی هم دوربین را از آقای منصوری گرفت و از ما عکس گرفت. بعد هم منصوری از من و حاجی و شهید زادخوش عکس انداخت. 🔹 نفر اول از سمت چپ شهید زادخوش 🔹راوی آقای مصطفی عرب نژاد از رزمندگان و نیروهای شهید سلیمانی در دفاع مقدس ‍‎‌‌‎‎‎‎👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان استاد فاطمی نیا در رابطه با شهید سلیمانی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
ای عڪس هایتــ روی زخم دل نمڪ پاش ... یڪ بار هـم ، بابای معلــوم الاثر باش ... برگرد تنهـــا، یڪ بغــل باباے من باش ... 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
◾️ورود هرگونه تیر و ترکش ممنوع ! ◽️دکتر رو به مجروح کرد و برای اینکه درد او را تسکین بدهد و ببیند به اصطلاح او چند مَرده حلاج است، گفت: با اینکه پشت لباست نوشته‌ای ورود هر گونه تیر و ترکش ممنوع، می‌بینی که مجروح شده‌ای و او که در حاضر جوابی ید بیضایی داشت، گفت: دکتر! ترکش بی‌سواد بوده، تقصیر من چیه؟ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
اومد بهم گفت : " میشہ ساعت ۴ صبح بیدارم ڪنی تا داروهام رو بخورم ؟ " ساعت ۴ صبح بیدارش ڪردم ، تشڪر ڪرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ... بیست الی بیست و پنج دقیقہ گذشت ، اما نیومد ... نگرانش شدم ؛ رفتم دنبالش و دیدم یہ قبر ڪنده و توش نماز شب می خونہ و زار زار گریہ می ڪنہ ! بهش گفتم : " مرد حسابی تو ڪه منو نصف جون ڪردی ! می خواستی نماز شب بخونی چرا بہ دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم ؟! " برگشت و گفت : " خدا شاهده من مریضم ، چشمای من مریضہ ، دلم مریضہ ، من ۱۶ سالمہ ! چشام مریضہ ! چون توی این ۱۷ سال امام زمان عج رو ندیده ... دلم مریضہ ! بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار ڪنم ... گوشام مریضہ ! هنوز نتونستم یہ صدای الهی بشنوم ... " ✍️ « ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ » را یاد کنیم با ذکر صلوات 🤲الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🤲 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
کسانۍ ... بھ شان ‌خواهندرسید🌿 کھ‌اهل‌سرعـت‌باشند-! واِلاّتاریخِ‌کربلانشان‌دادھ‌کھ قافلھ‌؎حسینۍمعطل‌کسۍنمۍماند🌤 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سالروز ولادت سردار شهیدحاج حسین پورجعفری گرامی باد🌸 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
تو صبح دلکشی نورِ امیدی که بر روی شبم دستی کشیدی من از جنس نیِ بی روحم و تـو همان عشقی که در جانم دمیدی شهید حسین پورجعفری سالروز ولادت🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ... و امان از آن روزی که زمین شهادت می دهد... و آن زمین... خاکِ باشد... 📎پ ن: ۸ فروردین سالروز حضور در در سال ۱۳۷۸ ، گرامی باد🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔰 پوستر | مثل برادرم 🔺️ بخشی از وصیت‌نامه سپهبد قاسم سلیمانی درباره شهید حسین پورجعفری 🔺️ اثر استاد محمدرضا دوست‌محمدی 🔺بازنشر به مناسبت زادروز شهید حسین پورجعفری 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin