💠دعا کردم بابا شهید بشه ...!😔
🔹یادم آمد فروردین 94 که به پابوس #امام_رضا(ع) رفتیم، حسین آقا دائماً به بچهها میگفت: «دعا کنید #بابا شهید بشه🌷»
🔸بچهها هم اشک در چشمهایشان جمع میشد😢 و بعد که اصرارهای بابا را میدیدند، میگفتند" #باشه. دعا میکنیم.
🔹هرچند #زینب مقاومت میکرد و میگفت: «اگر شهید شوی من دیگر #بابا_ندارم!» حسین هم میگفت: شهید بشم براتون یه خونه خوشگل🏡 میخرم تو #بهشت تا بیاین.
🔸یکبار که از زیارت برگشتیم، #محمدمحسن گفت: مامان من برای بابا دعا کردم. گفتم: چقدر خوب. چه دعایی مامان جان⁉️ گفت: دعا کردم #بابا_شهید_بشه!
🔹یک لحظه یخ زدم! گفتم «چرا؟» گفت: خب اگه شهید بشه که بهتر از #مُردنه! از حرفهای محمد محسن زبانم قفل شد😔
راوی: همسرمحترم شهید
#شهید_محمدحسین_حمزه
🌹🍃🌹🍃
جنگ معامله با خـداست♥️
#خدا خریدار
ما فروشنده
سند قـ📖ـرآن
بهاء #بهشت ...😍
📎برگزاری جلسات ختم قرآن
در #ماه_مبارک_رمضان در جبهه🌷
🌹🍃🌹🍃
بــاور ڪننـد یا نه 🕊
من، تۅ را از #عمق جـ❣ـان باور دارم ۰۰
دوباره در ابتــدای راه
از این نـــقطـہ ی #آغـــــاز ۰۰۰
نگاهـ👀ـم را بہ مــــرامـت دوخـتـہ امــ !
تویـی که از #بهشتـــــ خـدا
هوای زمیــــن را داری♥️
سـلام !
سلام بر تو ای #ابــراهیـــم
#شهید_ابراهیم_هادی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
782K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهدای_تفحص
🍂می گفت: ستاره خفت، بر میگردم
🍃وقتی که #سحر شکفت برمیگردم
🍂سر تا سر خاک جبهه را باید گشت
🍃دنبال کسی که گفت: #برمیگردم
🍂تو سرخ و سپید🌷 میشوی میدانم
🍃سیبی که رسیده می شوی میدانم
🍂انگار که بو برده ای از باغ #بهشت
🍃آخر تو #شهید می شوی می دانم
🍂ناگاه #نویدی آمد و او را برد
🍃پرواز سپیدی🕊 آمد و او را برد
🍂هر بار که رفت با #شهیدی برگشت
🍃این بار شهیدی آمد و او را برد🌷
#شهدا_شرمنده_ایم😔
🌹🍃🌹🍃
🌷اين هفت نفر رزمنده و مجاهد عزیز همه برای #بهشت ثبت نام كردند، اما غير از آخرين نفر سمت چپ همه یکجا قبول و شهید شدند.
🔹به نفر آخر گفتند تو هنوز یک #مأموریت مهم داری که باید آن را تمام کنی!
🔸او بعدها امام جمعه شهر کازرون شد و در #شب_قدر قبولش کردند...
نامش شد:
#شهید_محمد_خرسند🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
یادمان نرفته
🔹 الهی بالحجة بالحجة بالحجة،
نالههای جانسوز امام جمعه
#شهید کازرون حجت الاسلام #محمد خرسند
بعد از شب زنده داری وراز ونیاز بامعبود خویش
🌹سال گذشته بعدازاحیای شب قدر
بدست نااهلی جام شهادت رانوشید🌹
🌷🌷🌷🌷🌷
امسال فال شهادت بنام کدامین عاشق رقم خواهدخورد
الهی بالحجة
🌷اين هفت نفر رزمنده و مجاهد عزیز همه برای #بهشت ثبت نام كردند، اما غير از آخرين نفر سمت چپ همه یکجا قبول و شهید شدند.
🔹به نفر آخر گفتند تو هنوز یک #مأموریت مهم داری که باید آن را تمام کنی!
🔸او بعدها امام جمعه شهر کازرون شد و در #شب_قدر قبولش کردند...
نامش شد:
#شهید_محمد_خرسند🌷
شادی روحش #صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
✍️ یادداشت خواندنی #همسر_شهید مدافع حرم بعد از حضور در برنامه سحر شبکه سه
📝زهرا گاهی #دلتنگ_پدر می شد. از من می پرسید چرا بابا نمیاد خونه؟ چرا نمیاد منو بغل کنه⁉️ دلم براش تنگ شده... میگفتم #بابا شهید شده و رفته تو آسمونها🕊 رفته بهشت...
📝میگفت مامان، من #بال می خوام که باهاش بتونم برم تو آسمونا تا #بهشت. میگفتم: دخترم ما باید خیلی خوب باشیم تا بتونیم بریم بهشت🌺
📝تو برنامه، زهرا چند بار نگاهش به #عکس_بابا خیره شد؛ بعد از برنامه ازش پرسیدم: «دخترم! موقع برنامه به چی نگاه میکردی‼️» گفت: «به عکس بابا...» گفتم: «قشنگ بود؟» گفت:« بله مامان؛ من فکر کردم اونجا #بهشته میخواستم برم پیش بابا، اما نمیدونستم از کجا باید برم😔»
#شهید_جواد_الله_کرم
🌹🍃🌹🍃
حلقهٔ ازدواجش انگشتر عقیقی بود
که از مشهـد برایش خریده بودند
دستش که کرد گفت : به این میگن
حلقهی #وصل دو دنیا و خندید ،
خیلی دوستش داشت ...
موقـع خداحافظـی
تازهِ عروسش نگاهش کرد و گفت :
قولت یادت نره ! منتظـرم بمــان
تا با هـم وارد #بهشت بشیم !
تیر خورده بود ڪنار قلبش ؛
انگشتر را در دستش فشار داد
و با آرامش چشم هایش را بست ...
#به_وقت_شهدا
#دست_نوشته
خداحافظ دنیا!
تو را
با تمام زرق و برقت
برای رضای خدا
ترک میکنم!
اینجا؛
دار فانی است
مقصد ما؛ #بهشت....
#شهید_حسین_صحرایی
#یادعزیزش_باصلوات
یه روزی هم میاد
رو بَنِرای سطح شهر میبینیم نوشته:
« کاروان راهیان #عشق »
.
کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت #سوریه...
می بردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه...
وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چند سال فراق رو جبران کردیم...
.
یکی مثل #حاج_حسین_یکتا که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه برامون شروع میکنه به روایت کردن...
.
" اینجا که نشستید
اسمش #زینبیه است!
قریهای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره...
همینجا بود که مدال #شهادت گردن #شهید_محرم_ترک ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند...
.
تو همین خاک بود که #شهید محمود رضا بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید... "
.
بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم #حلب
بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه:
" اینجا حلبِ...
همونجایی که #سردار_همدانی رو به آسمون پرواز داد...
همینجا بود که #شهید_صدر_زاده ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش!
#شهید_محسن_خزایی خبرنگاری که دختر سه ساله شو به دختر سه سالهی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد...
.
اینجا مقتلِ #شهید_محمدرضا_دهقانِ و #شهید_رسول_خلیلی ...
جووناالوارثینو سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن...
.
مقصد بعدیمون #خان_طومانِ ، جنوب غربِ حلب...
همونجایی که تروریستا محاصرهش کردن و نیروهای مقاومت رو مجبور به عقب نشینی...
همونجایی که وقتی آزاد شد،همه سجده شکر بجا آوردیم...
هر چند برای آزاد شدنش #شهید دادیم و اسیر...
یکیشون #شهید_محمد_بلباسی بود که با رفتنش چهار تا بچهش یتیم شدن...
ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن:
ما بچه های شهید بلباسی ایم! "
مثل #شلمچه ، مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ...
یه روزی #حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم...
یه روزی گذرمون بهشون میخوره..
[ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن...
« کاروان راهیان قدس »
کاروانی که این بار مقصدش فراتر از #شلمچه و #دمشقِ !
کاروانی که میره به سمت خود #بهشت
نماز میخونه تو مسجدالاقصی...
با امامت امام دوازدهم...
و با حضور تمام شهدا...
شهدایی که روزی برای زیارتشون #چفیه هامون و #چادر هامون خاکی شد ...
و دیر نیست اون روز !
روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در ورودی #فلسطین نوشته:
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💞 عاشقانه شهدا
🍃بابام تو#دماوند یه باغچه ای داره #سیزده_بدر رفته بویم اونجا داشتیم تو کوچهباغا قدم میزدیم که یکم جلوتر از من رفت و گفت "حاج خانوم عکس شهادتمو بنداز."😍
🍃من هم شوخیشوخی چند تا عکس گرفتم گفت "#شهید که شدم اینارو بذار #پروفایلت ...!"
همیشه بهم میگفت
"بعد شهادتم صبور باش و مقاوم"
خدا هم واقعاً منو واسه شهادتش آماده کرده بود👌
🍃اخلاقش جوری بود که میدونستم بالاخره شهید میشه و
به دلم افتاده بود چون رفتنی بود و من مخالفت میکردم با#سوریه رفتنش آخرشم خود #داعش اومد سراغ #همسر دلاورم😔
🍃همسرم به فدای امام حسین علیهالسلام ناراحت نیستم چون همسرم تو بهشت منتظرمه
حالا هم کنارمه و مراقبمه🌹
🍃این آخریا درباره شهادتش خوابای عجیبی میدیدم
آخرین خوابم این بود که
خودمو تو جایی مثه#بهشت دیدم، سبز و زیبا، با چادر مشکی ایستاده بودم،روبروی یه تابوت مزین به #پرچم_ایران رفتم جلوتر همسرم بود. نشستم کنارش و باهاش حرف میزدم که یهو از خواب پریدم
🍃گفتم: "خیره انشاءالله...!
حتماً طول عمرش بیشتر میشه"❤️
ولی روزی که آوردنش#معراج_شهدا، درست همون صحنهای بود که تو خواب دیده بودم❗️
به روایت همسر شهید
#جواد_تیموری🌹
#شهید_حمله_تروریستی_داعش_به_مجلس
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin