eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
124.1هزار عکس
132.4هزار ویدیو
213 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایستگاه شهدا🌷 مکتب سردار سلیمانی مدافعان حرم یاران حاج قاسم 👈 درخواست شهید مدافع حرم سجاد مرادی :🌷 هر کسی اذیت نمیشه و پیام منو می شنوه یک روز برا ما نماز بخونه، ممنون میشیم❤️ . زیباترین قسمتش فقط اونجاست که میگه : ان شاءالله اونور جبران بکنیم! 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
📸 مزار شهدای حادثه حرم شاهچراغ(ع) در شیراز چهل روز از آن حادثه تلخ گذشت... چهل روز گذشت و به غم و ماتم زهرا رسید ....🥀🖤 و متقارن شد با غم مادر سادات سلام ما رو به مادر برسونین💔 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
مۍخواسٺم چہلمٺ‌ از تن در آوࢪم پیراهن سیاه عزایٺ‌ ولی نشد از بس شبیہ مادࢪ ساداٺ‌ بوده‌اۍ داغ چهلم تو شب فاطمیہ شد💔 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
حاج قاسم مرد باسخاوتی بود و هر جا که می‌رفت سوغاتی‌های زیادی با خود می‌آورد و به اطرافیانش می‌داد. به من هم لطف داشت و هدیه‌ها و سوغاتی‌هایی می‌داد، اما ارزشمندترین آن‌ها در قالب یک نامه بود. یک شب سهراب سلیمانی (برادر حاج قاسم) به من زنگ زد و بدون سلام و علیک، متن نامه‌ای را که حاج قاسم برای آقای پلارک، رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات نوشته بود برای من خواند؛ با دست‌خط خودشان نامه را نوشته و امضا کرده بود که من در ستاد خدمت کنم و این بهترین هدیه طول عمر من بود که بهترین کسی که می‌توانست آن را به من بدهد. من را مفتخر به آن کرد و مفتخر به خدت برای ائمه اطهار (ع)... ستاد بازسازی عتبات عالیات برای حاج قاسم اهمیت زیادی داشت، در یک جلسه‌ای گفت؛ اگر بخواهم ستاد را به چیزی تشبیه کنم، به جبهه تشبیه می‌کنم که شعبه‌ای از کوثر است و عمل کوثرانه انجام می‌دهد. 🎤راوی: یوسف افضلی 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔹ماجرای با بانوی دو عالم حضرت زهرا(س): عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس می‌گفت: «کسی نفهمه زخمی‌ شدم همینجا مداوام کنید» دکتر اومد گفت: «زخمش عمیقه، باید بخیه بشه» بستریش کردند از بس خونریزی داشت بیهوش شد یه مدت گذشت یکدفعه از جا پرید گفت: «پاشو بریم خط» قسمش دادم گفتم: «آخه تو که بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی»؟ گفت: «بهت میگم به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی چیزی نگی وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم فاطمه زهرا(س) اومدند داخل فرمودند: «چیه؟ چرا خوابیدی؟» عرض کردم: «سرم مجروح شده، نمی‌تونم ادامه بدم» حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند: «بلند شو بلند شو، چیزی نیست بلند شو برو به کارهایت برس»... به خاطر همین است که هر جا که می‌روید حاج احمد کاظمی‌ حسینیه فاطمه‌الزهرا(س) ساخته است… 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
تا وقتی صدایِ اذان از گلدسته‌های شهر بلنده نا امیدی گنـاه کبیره است ... 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🍃 ماه شهادت را در آغوش می‌کشیم و هیچ وقت از آن فرار نکرده‌ایم، آرزوی ما نوشیدن شهد شهادت است و همانگونه که مولای‌مان به دست منافقان به هنگام نماز در خانه خدا فرقش شکافته شد، سرورمان با گروهی اندک از مخلصان در صحرای کربلا مرگ را در آغوش کشید و آنگاه که پدرم سیاوش عاشقانه دل به آتش زد تا پاک بودن را فریاد بزند، آن روزها که پدرانمان در چهار گوشه این مرز پر گهر سینه در برابر شمشیر و گرز و تیر انیران سپر کرده بودند تا ایران بماند، روزهایی که تنها در برابر خونخوارترین جانورهای روزگار مردانه ایستادیم، خون دادیم اما شرافت را به دشمن وا نگذاشته و یک وجب از این خاک اهورایی را به یغما ندادیم، آن روزها که در این پهنه گیتی برای سربلندی ایران شمشیر کشیدیم همیشه یک رستم حضور داشت و ما هنوز هم از همان نسل بخون خفنه و بخون نشسته‌ایم؛ ما از همان نسل جان در کف گذاشته‌ایم و می‌دانیم که پایان روزگار رفتن است و چه بهتر که در راه عشق و ایمان، وطن و دین آن را ببازیم. هر چند جای تو خالی است، هر چند جسمت نیست اما روح بلندتان اینجا هست و می‌بیند و ما قول می‌دهیم وار از از خاکستر برخیزیم و جهان را سراسر فتح کنیم. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
مگه می شه ... در ایام عزاداری حضرت زهـرا بود و یادی از منـادی زمزمه‌ی یازهـرا شهید محمدرضا تورجی زاده نکرد !! ایام عاشورا تاسوعا همه می‌رفتند گردان حضرت ابوالفضـل ... شب عاشـورا هم ، پاتوق همه گردان امام حسین (ع) بود ... امّـا ... ایام ؛ جبهه یعنی گردان یازهــرا (س) و زمزمه های شهید تورجی زاده ... وقتی می رسیدی پای روضه اش فقط کافی بود با این شعر شروع کنه: برهم زنید یاران این بزم بی صفا را مجلس صفا ندارد بی یار ....... با صدای گریه‌ی بچه ها صدای شهید تورجی زاده دیگه شنیده نمی شد ... 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin