eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
124.1هزار عکس
132.3هزار ویدیو
213 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر..... مادرجان..... تورا به خون سرخ این فرزندانت مرا به نوکری بپذیر 😭😭😭💔💔💔
🔰 ظرف غذایش که دست‌نخورده می‌ماند، وحشت می‌کردیم. مطمئن می‌شدیم حتماً گروهانی در یک ‌گوشه‌ی خطِ لشکر غذا نخورده. این‌طوری اعتراض می‌کرد به کارمان. تا آن گروهان را پیدا نمی‌کردیم و غذا نمی‌دادیم به‌شان، لب به غذایش نمی‌زد. گاهی چهل‌‌وهشت ساعت غذا نمی‌خورد تا یقین کند همه غذا خورده‌اند.
پیـری و  عجَب غصه ی جان فرسایی است تا جـوانیم دعـٰا کـنـیم  به  برِسیم.
شهیــد مرتضے آوینے : |❣| حزب الله اهل ولایت است ❤️ و اهل ولایت بودن دشوار است، پایمردی می‌خواهد و وفاداری 🇮🇷✌️
dcc_1d5ade3a8be183d7a1787787a39679da.pdf
12.99M
وصیت نامه شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی به روشی بسیار زیبا همراه با عکس و نوشته های ایشون
چطوری سوار این اسب تند پای لجوج نفس شدی که زمینت نزد که حتی زمین گیرش کردی به شاگردی قبول میکنی منو استاد جهاد اکبر؟!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی شما مادرها نبودید و بچه‌هایتان در خون دست و پا میزدند، حضرت زهرا (س) را دیدم... "قاسم سلیمانی"
راه نجـاتی غیـر از این ذکـر فـرج نیست درمان درد و رنج بیشمار ما ظهور است ▪️ندارمت این یعنی درد و رنج ▫️اللهم عجل لولیک الفرج
📝🌧 پیچیدنش توی یه پارچه سفید⚪️ و تمام که شد تربت اصیل کربلا🏴 گذاشتن تو کفنش،😔 با دستمال اشکش،💦 با پرچمی که از حرم زینب(س) آورده بودن براش،🏴✨ موند و ما رفتیم....🍁 زمانه ما رو با خودش برد و ماندگار شد...🕊 تاریخ ساز شد....💥 به (ع) رسید... به آرزویش...😭💔 ❤️ 💞
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 💠راز شهیــد همت... 🔸بارها به مَـن مـی گفـتند: «این چه لشـکری است که هـیچ وقت زخمی نِمی شه؟🤔 🔹برای خودم هم سؤال شده بود، از او می پُـرسیدم: تو چرا هیچ وقت نمیشی؟ می خندید☺️ حـرف تو حـرف می آورد و چیزی . 🔸آخر، شب مصطفی رازش را به من گفت: «پیش کنار خانه اش🕋 از او چند چیز خواستم: ↶اول: را ♥️ ↶بعد: دو ازتو تا خونَم باقی بماند ↶بعد هم اینکه اگر قرار است بروم زخمی یا نشوم❌ ↶آخرش هم اینکه نباشم توی که "امامـش" تـوش نفـس نکشد. همین هم شد✔️ 🌹🍃🌹🍃
🔰فرمانده‌ای که از شلوغی مراسم تشییعش می‌ترسید ... 🔸یڪ روز بعد از پایان عملیات ۸ تویوتا را روشن کرد و به سمت آبادان حرکت کردیم. حالش آشفته بود تا به حال اینگونه او را ندیده‌ بودم، یک به یک شهدا🌷 را یاد می‌کرد و برایشان گریه می‌کرد، گفتم حالا چرا اینقدر ناراحتی گفت: «بیشتر برای زمان بعداز ناراحتم» 🔹متوجه حرفش نشدم با تعجب گفتم: بعداز شهادت که ناراحتی نداره! گفت: « برای ما داره از آنجایی که من بودم، مردم و مسئولین مرا می‌شناسند. ناراحتم و می‌ترسم از آن روزی که وقتی بشوم، تشییع جنازه‌ام شلوغ شود، مسئولین بیایند، برایم تبلیغات ڪنند😔 کل استان اعلامیه پخش کنند. این است که برای بعداز شهـادتم هم ناراحتم، من خودم را شرمنده شهدایی که "واقعاً زحمت کشیدند" و نامی از آنها نیست❌ می‌دانم. 🔸با این اعتقادی که داشت، خدا به او عنایت کرد و بعد از شهادتش، ماند و تشییع نشد. مدتها از زمان شهادتش🌷 گذشت تا اینکه در سال ۱۳۷۴📆بهمراه هفتاد و چند تن از شهدای مازندران تشییع شد. ✍ راوی: همرزم شهید ۲۵کربلا ۸ 🌹🍃🌹🍃