هدایت شده از شهید محمودرضا بیضائی
🕊🍃🕊🍃🕊🍃
ما را به دعا کاش فراموش نسازند
رندان سحرخیز که صاحب نفسانند
#یاد_شهدا
@Beyzai_ChanneL
هدایت شده از شهید محمودرضا بیضائی
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج»
» اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم »
@Beyzai_ChanneL
هدایت شده از شهید محمودرضا بیضائی
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌤 اللهم اَنتَ السلام
السلام علیک یا اباعبدالله(علیه السلام)🍃
السلام علیک یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)🍃
السلام علیکم ایهاالشهدا🍃
@Beyzai_ChanneL
أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
ذکر خدا را فراموش مکن ...
#تبلغات
#تابلو_نوشته
#لشکر۲۷_حضرترسولﷺ
@Beyzai_ChanneL
#خاطره
🌷🌷🌷🌷
خیلی اشکش را نگه می داشت، توی چشمش😔، همسرش فقط یکبار گریهاش را دید، وقتی امام رحلت کرد😭. دوستش میگفت: « ما که توی نماز قنوت میگیریم از خدا میخواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد اما صیاد تو قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمیخواست. بارها میشنیدم که میگفت (اللهم احفظ قاعدنا الخامنهای) بلند هم میگفت از ته دل ...🌹🤲
🌷🌷🌷🌷
اوایل جنگ بود. در جلسهای بنی صدر بدون «بسم الله» شروع کرد به حرف زدن😕، نوبت که به صیاد رسید به نشانهی اعتراض به بنی صدر که آن زمان فرماده کل قوا بود، گفت :"من در جلسهای که اولین سخنرانش بی آنکه نامی از خدا ببرد، حرف بزند، هیچ سخنی نمی گویم"😒
🌷🌷🌷🌷🌷
#شهید_صیاد_شیرازی
@Beyzai_ChanneL
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
خادمین کانال رو از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید..
http://goo.gl/59TZRD
@Beyzai_ChanneL
شهید احمد مکیان...
متولد سال۷۴..
زاده ی ماهشهر بزرگ شده و تربیت یافته در آبادان.. دارای خانواده ای متدین و مذهبی پدر احمد از روحانیون معروف آبادان به شمار می رود😊
شهید مکیان یکی از حافظان قرآن کریم خوزستانی و طلبه ی مدرسه ی علمیه ی امام رضا علیه السلام در قم بود😊
#شهید_مدافع_حرم_احمد_مکیان
@Beyzai_ChanneL
#خاطره
🌹🌹🌹🌹
آن روز صبح🌞، كسى كه زيارت عاشورا مى خواند، توسلى پيدا كرد به امام رضا(ع)😭. شروع كرد به ذكر مصائب امام هشتم و كرامات او. مى خواند و همه زار زار گريه 😢مى كرديم. در ميان مداحى، از امام رضا طلب كرد كه دست ما را خالى برنگرداند، ما كه در اين دنيا هم خواسته و خواهشمان فقط باز گردان اين شهدا به آغوش خانواده هايشان است و...
😞
هنگام غروب بود و دم تعطيل كردن كار و برگشتن به مقر. ديگر داشتيم نااميد 😞مى شديم. خورشيد مى رفت تا پشت تپه ماهورهاى روبه رو پنهان شود. آخرين بيل ها كه در زمين فرو رفت، تكه اى لباس توجهمان را جلب كرد👀. همه سراسيمه خود را به آنجا رساندند. با احترام و قداست، شهيد را از خاك در آورديم. روزى اى بود كه آن روز نصيبمان شده بود. شهيدى آرام خفته به خاك😌. يكى از جيب هاى پيراهن نظامى اش را كه باز كرديم تا كارت شناسايى و مداركش را خارج كنيم، در كمال حيرت و ناباورى😳، ديديم كه يك آينه كوچك، كه پشت آن تصويرى نقاشى از تمثال امام رضا(ع) 🌷نقش بسته، به چشم مى خورد. از آن آينه هايى كه در مشهد، اطراف ضريح مطهر مى فروشند. گريه مان درآمد😭. همه اشك مى ريختند. جالب تر و سوزناكتر از همه زمانى بود كه از روى كارت شناسايى اش فهميديم نامش «سيد رضا» است😔. شور و حال عجيبى بر بچه ها حكمفرما شد. ذكر صلوات و جارى اشك، كمترين چيزى بود.
شهيد را كه به شهرستان ورامين بردند، بچه ها رفتند پهلوى مادرش تا سرّ اين مسئله را دريابند. مادر بدون اينكه اطلاعى از اين امر داشته باشد، گفت:
«پسر من علاقه و ارادت خاصى به حضرت امام رضا(ع) داشت...».😢
🌹🌹🌹🌹🌹
#خاطرات_تفحص
@Beyzai_ChanneL
پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی درپی جانباختن تعدادی از مردم در حادثه تلخ آتش سوزی
دستگاههای مسئول مانع چنین ضایعات بیجبرانی شوند
درپی حادثهی بسیار تلخ آتشسوزی در یکی از مراکز درمانی تهران که به جانباختن جمعی از شهروندان انجامید حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیام تسلیت، دستگاههای مسئول را موظف کردند ضمن بررسی موضوع، تدابیر لازم را برای کاستن از آسیبها و خسارتها بکار گیرند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حادثهی بسیار تلخ آتش سوزی در یک مرکز درمانی را که به جانباختن تعدادی از مردم عزیزمان انجامید به خانوادههای مکرّم آنان صمیمانه تسلیت عرض میکنم و تسلّا و آرامش قلبی آنان و رحمت الهی برای درگذشتگان را از خداوند متعال مسئلت میکنم. دستگاههای مسئول باید همهی تلاش خود را برای جلوگیری از وقوع چنین حوادث دلخراش و نیز تدابیر لازم برای کاستن از آسیبها و خسارتهای آن بهکار گیرند و مانع چنین ضایعات بیجبرانی شوند. بررسی درست این حادثهی مرکز درمانی نیز باید بهوسیلهی دستگاههای مسئول سریعاً انجام گیرد.
سیّد علی خامنهای
۱۱ تیر ماه ۱۳۹۹
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
✍️ #دمشق_شهر_عشق #قسمت_ششم 💠 دیگر درد شانه فراموشم شده که فک و دندانهایم زیر انگشتان درشتش خرد می
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_هفتم
💠 از کلام آخرش فهمیدم زینبی که صدا میزد من نبودم، سعد ناباورانه نگاهش میکرد و من فقط میخواستم با او بروم که با #اشک چشمانم به پایش افتادم :«من از اینجا میترسم! تو رو خدا ما رو با خودتون ببرید!»
از کلمات بی سر و ته #عربیام اضطرارم را فهمید و میترسید هنوز پشت این پرده کسی در کمین باشد که قدمی به سمت پرده رفت و دوباره برگشت :«اینجوری نمیشه برید بیرون، #شناساییتون کردن.» و فکری به ذهنش رسیده بود که مثل برادر از سعد خواهش کرد :«میتونی فقط چند دیقه مراقب باشی تا من برگردم؟»
💠 برای #حفاظت از جان ما در طنین نفسش تمنا موج میزد و سعد صدایش درنمیآمد که با تکان سر خیالش را راحت کرد و او بلافاصله از پرده بیرون رفت.
فشار دستان سنگین آن #وهابی را هنوز روی دهانم حس میکردم، هر لحظه برق خنجرش چشمانم را آتش میزد و این #ترس دیگر قابل تحمل نبود که با هقهق گریه به جان سعد افتادم :«من دارم از ترس میمیرم!»
💠 رمقی برای قدمهایش نمانده بود، پای پرده پیکرش را روی زمین رها کرد و حرفی برای گفتن نداشت که فقط تماشایم میکرد. با دستی که از درد و ضعف میلرزید به گردنم کوبیدم و میترسیدم کسی صدایم را بشنود که در گلو جیغ زدم :«#خنجرش همینجا بود، میخواست منو بکشه! این ولید کیه که ما رو به این آدمکُش معرفی کرده؟»
لبهایش از ترس سفید شده و بهسختی تکان میخورد :«ولید از #ترکیه با من تماس میگرفت. گفت این خونه امنه...» و نذاشتم حرفش تمام شود و با همه دردی که نفسم را برده بود، ناله زدم :«امن؟! امشب اگه تو اون خونه خوابیده بودیم سرم رو گوش تا گوش بریده بود!»
💠 پیشانیاش را با هر دو دستش گرفت و نمیدانست با اینهمه درماندگی چه کند که صدایش در هم شکست :«ولید به من گفت نیروها تو #درعا جمع شدن، باید بیایم اینجا! گفت یه تعداد وهابی هم از #اردن و #عراق برای کمک وارد درعا شدن، اما فکر نمیکردم انقدر احمق باشن که دوست و دشمن رو از هم تشخیص ندن!»
خیره به چشمانی که #عاشقش بودم، مانده و باورم نمیشد اینهمه نقشه را از من پنهان کرده باشد که دلم بیشتر به درد آمد و اشکم طعم #شکایت گرفت :«این قرارمون نبود سعد! ما میخواستیم تو مبارزه کنار مردم #سوریه باشیم، اما تو الان میخوای با این آدمکشها کار کنی!!!»
💠 پنجه دستانش را از روی پیشانی تا میان موهای مشکیاش فرو برد و انگار فراموشش شده بود این دختر مجروحی که مقابلش مثل جنازه افتاده، روزی #عشقش بوده که به تندی توبیخم کرد :«تو واقعاً نمیفهمی یا خودتو زدی به نفهمی؟ اون بچهبازیهایی که تو بهش میگی #مبارزه، به هیچ جا نمیرسه! اگه میخوای حریف این #دیکتاتورها بشی باید بجنگی! ما مجبوریم از همین وحشیهای وهابی استفاده کنیم تا #بشار_اسد سرنگون بشه!»
و نمیدید در همین اولین قدم نزدیک بود عشقش #قربانی شود و به هر قیمتی تنها سقوط نظام سوریه را میخواست که دیگر از چشمانش ترسیدم. درد از شانه تا ستون فقراتم میدوید، بدنم از گرسنگی ضعف میرفت و دلم میخواست فقط به خانه برگردم که دوباره صورت روشن آن جوان از میان پرده پیدا شد.
💠 مشخص بود تمام راه را دویده که پیشانی سفیدش از قطرات عرق پر شده و نبض نفسهایش به تندی میزد. با یک دست پرده را کنار گرفت تا زنی جوان وارد شود و خودش همچنان اطراف را میپائید مبادا کسی سر برسد.
زن پیراهنی سورمهای پوشیده و شالی سفید به سرش بود، کیفش را کنارم روی زمین نشاند و با #مهربانی شروع کرد :«من سمیه هستم، زنداداش مصطفی. اومدم شما رو ببرم خونهمون.» سپس زیپ کیفش را باز کرد و با شیطنتی شیرین به رویم خندید :«یه دست لباس شبیه لباس خودم براتون اوردم که مثل من بشید!»
💠 من و سعد هنوز گیج موقعیت بودیم، جوان پرده را انداخت تا من راحت باشم و او میدید توان تکان خوردن ندارم که خودش شالم را از سرم باز کرد و با #بسم_الله شال سفیدی به سرم پیچید. دستم را گرفت تا بلندم کند و هنوز روی پایم نایستاده، چشمم سیاهی رفت و سعد از پشت کمرم را گرفت تا زمین نخورم.
از درد و حالت تهوع لحظهای نمیتوانستم سر پا بمانم و زن بیچاره هر لحظه با صلوات و ذکر #یاالله پیراهن سورمهای رنگی مثل پیراهن خودش تنم کرد تا هر دو شبیه هم شویم.
💠 از پرده که بیرون رفتیم، مصطفی جلو افتاد تا در پناه قامت بلند و چهارشانهاش چشم کسی به ما نیفتد و من در آغوش سعد پاهایم را روی زمین میکشیدم و تازه میدیدم گوشه و کنار مسجد انبار #اسلحه شده است...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@Beyzai_ChanneL
هدایت شده از شهید محمودرضا بیضائی
🕊🍃🕊🍃🕊🍃
ما را به دعا کاش فراموش نسازند
رندان سحرخیز که صاحب نفسانند
#یاد_شهدا
@Beyzai_ChanneL
هدایت شده از شهید محمودرضا بیضائی
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج»
» اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم »
@Beyzai_ChanneL
هدایت شده از شهید محمودرضا بیضائی
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌤 اللهم اَنتَ السلام
السلام علیک یا اباعبدالله(علیه السلام)🍃
السلام علیک یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)🍃
السلام علیکم ایهاالشهدا🍃
@Beyzai_ChanneL
امام مهربان.mp3
4.13M
#تلنگری 💌
#استاد_شجاعی
رفت دمِ درِ حــرم ..:
آقا گرهی افتاده به کارم!
یا بازش میکنی... یا دیگه برنمی گردم!
رفت و .....
#امام_رضا(ع)
@Beyzai_ChanneL
⚫️انالله و اناالیه راجعون
مادر شهيدان #مهاجرقوچانی به فرزندان شهيدش پیوست
مادر شهيدان محسن و محمد حسین مهاجر قوچانی پس از تحمل سال ها درد و رنج دوری از فرزندان شهيدش آسمانی شد.
@Beyzai_ChanneL
این صبح سپید
وامدار نگاهِ توست ..
پلک که می گشایی
خورشید نورش را
به عشق تو می رقصاند ...
#باران_قیصری ✍
#شهید_حمزه_ابراهیم_حیدر ❤️
#فرمانده_حزبالله 🇱🇧
@Beyzai_ChanneL
و...
هرروز_صبح
از آسمان دل من
پرستوهایی
رها میشوند که؛
به هوای دیدن
بهار چشمهای تـــو
می آیند...
#سوسن_درفش ✍
#شهید_وحید_زمانینیا ❤️
@Beyzai_ChanneL
این صبح سپید
وامدار نگاهِ توست ..
پلک که می گشایی
خورشید نورش را
به عشق تو می رقصاند ...
#باران_قیصری ✍
#شهید_حمزه_ابراهیم_حیدر ❤️
#فرمانده_حزبالله 🇱🇧
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
این صبح سپید وامدار نگاهِ توست .. پلک که می گشایی خورشید نورش را به عشق تو می رقصاند ... #باران_قی
حزب الله لبنان
ماه اوت سال ۲۰۱۸ میلادی تاریخ شهادت یکی از فرماندهان بزرگ حزب الله را در خود ثبت کرد.
به گزارش مشرق، لبنان یکی از کشورهایی است که طی شش سال جنگ سوریه با گروهکهای تروریستی بهعنوان یکی از گروههای اصلی مقاومت در صحنه مبارزه با تکفیریها حضور داشته و کنار مجاهدان ایرانی، افغانستانی، پاکستانی، عراقی و سوری در زمره مدافعان حرم اهل بیت(ع) شهدای بسیاری تقدیم جبهه مقاومت کرده است. خط مقاومت اسلامی برای حزبالله لبنان که مهمترین و اصلیترین گروه مقاومت این کشور محسوب میشود در حال حاضر در دو جبهه نبرد با صهیونیستها در مرز لبنان و نبرد با تکفیریها در سوریه تعریف میشود.
با توجه به سقوط حکومت داعش در سوریه و فرار بسیاری از عناصر گروههای تروریستی در این مناطق درگیریها در سوریه کمتر شده است، تعداد شهدای جبهه مقاومت هم در سال 2018 به نسبت سال گذشته کاهش یافته است. طبق آنچه در رسانههای مقاومت لبنان از اطلاعیههای شهدا منعکس شده است، در سال 2017 میلادی نام 172 شهید مقاومت به ثبت رسیده است.
ماه اوت سال 2018 میلادی تاریخ شهادت یکی از فرماندهان بزرگ حزب الله را در خود ثبت کرد. فرمانده شهید حزبالله حاج طارق ابراهیم حیدر «أبوعلی جواد» از اهالی «کفردان البقاعیة» در دره بقاع لبنان است . او در 30 اوت سال 2018 میلادی در جبهه مقاومت اسلامی به شهادت رسید. این فرمانده دشهید برادر شهید «حمزة إبراهیم حیدر» است.
"حمزه ابراهیم حیدر" از فرماندهان عملیاتی حزب الله لبنان بود. او از اهالی روستای "کفردان البقاعیه" (در دره "بقاع") بود که با آغاز جنگ سوریه، برای دفاع از حرم راهی سوریه شد و در هشتم تیر ماه 1392 توسط تروریستهای تکفیری به شهادت رسید.
#شهید_حمزه_ابراهیم_حیدر ❤️
@Beyzai_ChanneL