eitaa logo
شهید محمودرضا بیضائی
286 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
18 فایل
شهید محمودرضا بیضائی ولادت زمینی: 1360/09/18 ولادت آسمانی: 1392/10/29 محل شهادت: قاسمیه جنوب شرقی دمشق. بر اثر اصابت ترکش. مزار شریف: تبریز گلزارشهدای وادی رحمت. بلوک۱۱ ردیف۶ شماره۱ ادمین: @Beyzai_mahmoud
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 اجباری کردن آموزش آنلاین، فقط عده‌ای دانش‌آموز رو از تحصیل محروم نکرد. کارگری هم که با قرض و نداری گوشی هوشمند و اینترنت خریده، حالا با روونه کردن فرزندش به فضای مجازی، هر شب باید حسرت سفره و غذاهای رنگارنگ شام ایرانی رو هم تو چشم‌های بچه‌اش ببینه. کاش سعید ابوطالب شرم می‌کرد ! 𑺯 @Beyzai_ChanneL
*لطیفه* طرف 👤شش تا باجناقش رو مهمانی دعوت کرد، 👩🏻خانمش چای ریخت و به شوهرش گفت،قندمون تمام شده شکر هم نداریم،😢 🧔🏼شوهر گفت درستش میکنم،😉 وقتی 🥃چای آورد ،گفت : 👥برادرا،داخل یکی از اینها شکر نریختم🙃 سهم هرکی شد همه با👨‍👩‍👦‍👦 زن وبچه فردا،شام منزلشیم، همه خوردن وهیچ نگفتن، تازه یکیشون گفت، چقدر شیرین شون کردی!! 😆😂😂😂😂😂 *تلنگر* 📜«پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم» کسی که👥 مهمان دعوت نمی‌کند مهمانی نمی‌کند خیر و امیدی در وجود او نیست. المحجّة‌البَیضاء، ج ٣، ص ٣٢ @Beyzai_ChanneL
🌷 قیمت زندگی چنده ؟ 🌱 فرزندی از پدرش پرسید قیمت زندگی چقدر است؟ ☘ پدر یک سنگ زیبا بهش داد و گفت این را ببر بازار، ببین مردم چقدر می خرند؛ اگر کسی قیمت را پرسید، هیچ نگو، فقط دو انگشت را بیاور بالا ببین آنها چگونه قیمت گذاری می کنند. 🌱 او سنگ را به بازار برد. 🍀 نفر اول سنگ را دید و پرسید قیمت این سنگ چند؟ 🌱 کودک دو انگشتش را بالا آورد؛ آن مرد گفت: دو هزار تومان! 🌱 آن کودک نزد پدرش بازگشت و ماجرا را گفت؛ 🍀پدر به او گفت: این بار برو در بازار عتیقه فروشان، 🌱 آنجا وقتی کودک دو انگشتش را بالا برد عتیقه فروش گفت: دویست هزار تومان! 🌱 این بار هم کودک نزد پدر بازگشت و ماجرا را تعریف کرد. 🍀 پدر به او گفت: این بار به بازار جواهر فروشان و نزد فلان گوهرشناس برو . 🌱 وقتی دو انگشتش را بالا برد آن گوهر شناس گفت دو میلیون تومان! 🌱 آن کودک باز ماجرا را برای پدر تعریف کرد. 🍀 پدر گفت: فرزندم! حالا فهمیدی که قیمت زندگی چنده؟! مهم این است که گوهر وجودت رابه کی بفروشی 🌷 قیمت ما به این بستگی دارد که مشتریِ ما چه کسی باشد... 🍃🌸امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: بهای شما جز بهشت نیست، خود را به کمتر از آن نفروشید. 📖قصار، ص456 ❤️ خداوند متعال نیز میفرماید: ✅من هم مشتری شما هستم... ♥️ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ 📖سوره توبه،آیه 111 @Beyzai_ChanneL
📷من از کودکی عاشقت بودم...😊 @Beyzai_ChanneL
📌 روحانی: به وعده خود عمل کردیم 🔴 آنچه به مردم وعده داده بودیم عمل کردیم. 🔻 وعده ما اعتدال و تعامل با جهان بود. 🔻 گفتیم تحریم را از دوش مردم برمیداریم و به حقوق حقه شان میرسانیم. 🔻 حق هسته ای را تثبیت کردیم 🔻 اقداماتی که انجام دادیم یک مدیریت قابل قبول بوده است. 🔻 کشور را هم از رکود و هم تورم سخت نجات دادیم و در مسائل مهم مردم خودکفایی ایجاد کردیم ما : 😐 @Beyzai_ChanneL
🕊🍃🕊🍃🕊🍃 ما را به دعا کاش فراموش نسازند رندان سحرخیز که صاحب نفسانند @Beyzai_ChanneL
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » @Beyzai_ChanneL
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌤 اللهم اَنتَ السلام السلام علیک یا اباعبدالله(علیه السلام)🍃 السلام علیک یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)🍃 السلام علیکم ایهاالشهدا🍃 @Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•• مرا با یک نگاه لطف خود از غم رها گردان جهان بی لطف چشمانت برایم مثل زندان است ♥️ 🇮🇷 پ.ن.پ:پیکرغرق به خون شهید محمدحسین رستگار نگهبان بخشداری شهرستان سرباز بود که اشرار مسلح در حمله به بخشداری وی را به همراه یک بسیجی بلوچ به شهادت رساندند. @Beyzai_ChanneL
💢سربازی که هوائیش کرد! 🔹در این دنیا بعد از خدا، مادرش را بیش از همه دوست داشت. کوچک‌ترین نشانه‌های غم را که در صدا یا چهره‌اش که می‌دید، سریع به من می‌گفت: «تو مامان رو اذیت کردی؟ چیزی شده؟ چرا مامان ناراحته؟» آنقدر رابطه‌شان عمیق و صمیمی بود که محمدحسین حتی قبل از مادر حاضر نبود صبحانه بخورد. با حضور او هیچ‌وقت احساس تنهایی و بی‌پناهی نداشتیم. دل و پشتمان همیشه به او گرم بود. 🔹آنقدر رفتارش حمایت‌گر و برادرانه بود که من بیشتر رازهایم را با او در میان می‌گذاشتم.چند شب قبل از شهادتش به من زنگ زد. گفت: «تهمینه، بیا یک دل سیر با هم حرف بزنیم.»آن روزها تازه خبر شهادت شهید محسن حججی پخش شده بود. آهی کشید. در صدایش حس غریبی داشت. گفت: «چند روز دیگه نوبت من هم می‌شه که شهید بشم!» جا خوردم. 🔹نمی‌دانستم چه بگویم. خودم را زدم به آن راه. به زور خنده‌ای به لب آوردم و شوخی کردم: «شهید شدن سعادت می‌خواد!» چیزی نگفت. بحث را تمام کرد. سکوتش یک هفته بعد به من پاسخ داد. وقتی که از محل خدمتش با خانه تماس گرفتند و گفتند: محمدحسین شهید شد.. ♥️ 🇮🇷 @Beyzai_ChanneL