شهید محمودرضا بیضائی
🕊 #معرفی_شهید 🕊 🌹 شهید ڪمیل صفری تبار 🌹 🔹ولادت: ۱۳۶۷/۳/۹ بابل 🔸شهادت: ۱۳۹۰/۶/۱۳ 🔹محل شهادت:سردشت
💞🕊 زندگی به سبک شهدا 🕊💞
🌹 #شهید_ڪمیل_صفری_تبار
🌸همسرم، شهید ڪمیل خیلے با محبتــ بود مثل یه مادرے ڪہ از بچہاش مراقبتــ میڪنه از من مراقبتـ میڪرد...
🌸یادمہ تابستون بود و هوا خیلے گرم بود خستہ بودم، رفتم پنڪہ رو روشن ڪردم وخوابیدم، من به گرما خیلی حساسم. خواب بودم واحساس ڪردم هوا خیلی گرم شده و متوجه شدم برق رفته. بعد از چند ثانیه احساس خیلی خنڪے ڪردم و به زور چشمم رو باز ڪردم تا مطمئن بشم برق اومده یا نه...
🌸👈دیدم ڪمیل بالای سرم یه ملحفه رو گرفته و مثل پنڪه بالاے سرم مےچرخونه تا خنڪ بشم و دوباره چشمم بسته شد از فرط خستگی...
شاید بعد نیم ساعت تا 1ساعتـــ خواب بودم و وقتی بیدارشدم دیدم ڪمیل هنوز داره اون ملحفه رو مثل پنڪه روی سرم می چرخونه تا خنڪ بشم...
🌸پاشدم گفتم ڪمیل تو هنوز داری می چرخونی!؟ خسته شدی! گفت: خواب بودی و برق رفت و چون به گرما حساسے میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشی و دلم نیومد ...
✍راوی: همسر شهید
@Beyzai_ChanneL
#مدافع_عشق
#قسمت_سیزدهم
❤ #هوالعشــــــق
دستم را.روی سینه ام میگذارم. هنوز بشدت میتپد.فاطمه ڪنارم روی پله نشسته و زهراخانوم برای آروم شدن من صلوات میفرستد.
اما هیچ کدام مثل من نگران نیستند!
بخودم که آمدم فهمیدم هنگام دویدن و بالا آمدن از پله هاشالم افتاده و تو مرا با این وضع دیده ای!!!
همین آتش شرم به جانم میزد!!
علےاصغروشالم را از جلوی در حیاط مےاورد و دستم مےدهد.
شالم را سرم میڪنم و همان لحظه تو با مردی میانسال داخل می آیـے...
علےاصغرهمین ڪه اورا میبیند بالحن شیرین میگوید: حاچ بابا!!
انگار سطل آب یخ روی سرم خالے میڪنند😐 مرد با چهره ای شکسته و لبخندی که که لابه لای تارهای نقره ای ریشش گم شده جلو مےاید:
_ سلام دخترم! خوش اومدی!!
بهت زده نگاهش میکنم بازم گند زدم!!!
آبروم رفت!!!
بلند میشوم،سرم را پایین میندازم...
_ سلام!!...ببخشید من!..من نمیدونستم که..
زهراخانوم دستم را میگیرد!
_ عیب نداره عزیزم! ما باید بهت میگفتیم که اینجوری نترسی!!حاج حسین گاهـے نزدیڪ اذان صبح میره روی پشت بوم برای نماز..وقتی دلش میگیره و یاد همرزماش میفته!
دیشبم مهمون یکی از همین دوستاش بوده.فک کنم زود برگشته یراست رفته اون بالا😊
باخجالت عرق پیشانی ام را پاک میکنم، بزور تنها یڪ ڪلمه میگویم:
_ شرمنده...😢
فاطمه به پشتم میزند:
_ نه بابا!منم بودم میترسیدم!!
حاج حسین با لبخندی که حفظش کرده میگوید:
_ خیلے بد مهمون نوازی ڪردم! مگه نه دخترم!!
وچشمهای خسته اش را بمن میدوزد.
❣❤️❣❤️❣❤️❣
نزدیک ظهراست
گوشه چادرم را با یک دست بالا میگیرم و با دست دیگر ساڪم را برمیدارم. زهراخانوم صورتم رامیبوسد
_ خوشحال میشدیم بمونی!اما خب قابل ندونستی!😊
_ نه این حرفا چیه؟؟دیروزم ڪلـے شرمندتون شدم😔
فاطمه دستم رامحکم میفشارد:
رسیدی زنگ بزن!!
علےاصغر هم باچشمهای معصومش میگوید:خدافس آله👶
خم میشوم و صورت لطیفش رامیبوسم..
_ اودافظ عزیزخاله
خداحافظـے میڪنم، حیاط راپشت سرمیگذارم و وارد خیابان میشوم.
تو جلوی در ایستاده ای ،کنارت که می ایستم همانطور که به ساکم نگاه میکنے میگویـے:
خوش اومدید...التماس دعا
قرار بود تو مرا برسانے خانه عمه جان.
اما ڪسـے ڪه پشت فرمان نشسته پدرت است.
❣❤️❣❤️❣❤️❣
یڪ لحظه ازقلبم این جمله میگذرد.
#دلم_برایت....
وفقط این کلمه به زبانم می آید:
محتاجیم...خدانگهدار
✍ ادامه دارد ..
@Beyzai_ChanneL
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌙سحر بیست و پنجم....
✍ فقط چهار سحر مانده، تا جامه مهمانی مان را، از تن بدر کنیم.
یادم هست؛
زیباترین سحر این مهمانی، بنام نامی تو رقم خورده بود؛ مـ💝ـادر
❄️حضور شما، در لابلاي مناجات های سحرم، چقدر پررنگ بود.
چقدر گریستن بر دامانت، سحرهای مرا روشن می کرد.
چقدر دور شما گشتن مرا آرام می کرد.
چقدر چادرت را بو کشیدن، در سلولهای قلب من، معجزه هايي عظیم، را رقم می زد.
❄️مادر...
سفره داری رمضان، رو به پایان است.
دلم برایت تنگ می شود،
برای دستان مهربان و خسته ات....
برای چشمان معصوم و عاشقت...
کاش، اذن قنوت همه سحرهای رمضانم، به نام نامی تو، صادر می شد؛
تا هیــچ گاه، تو را در لابلاي سجاده ام، گم نکنم.
❣تو کلیدِ همه درهای آسمانی!
چه دارد، آنکس که تو را در آغوش ندارد؟
مادر....
تمام هستی ام به قربان ناز یک لبخندت
چه کنـــم، بیشتر، دوست بداری ام؟
چه کنـــم، بیشتر، عاشقانه ببوسی ام؟
من یقین دارم؛
راز محبت تــ👈ـو، عزیز_دردانه آخر توست.
که هر چه بیشتر زلیخایش شوم، بیشتر، در پیش چشمان تو، خواهم درخشید!
❄️دعایــم کـن؛ مــــادر
دستانـت را بالا بگیر، و برایم، عشــق بخواه.
عشقی که مــرا از نشستن، باز دارد!
عشقی که مرا از دم فرو بستن، باز دارد!
عشقی که همه عالم، آنرا از نگاهم، بخوانند.
دعـا کـن... عاشقــ❤️ـت بمانم مــادر.
@Beyzai_ChanneL
صبح های مجلس فکر میکنم اینجورری شروع میشه :
با نام و یاد خدا جلسات و مصوبات براندازی و نابودی جمهوری اسلامی را آغاز میکنیم
قربت الی گرین کارت
#FATF
#No2FATF
+Limitless+
@Beyzai_ChanneL
#رأفت_اسلامی یعنی اینکه طرف از بوسیدن پای بهایی ها گرفته تا کفن پوشیدن و راهپیمایی علیه جمهوری اسلامی تو کارنامه اش داره ولی با این حال وقتی از رهبر جامعه یه درخواست انسانی میکنه، رهبر با لطف و رحمت باهاش برخورد میکنه.
+amir najafi+
@Beyzai_ChanneL
هدایت شده از شهید محمودرضا بیضائی
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج»
» اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم »
@Beyzai_ChanneL
دیدار فرمانده سپاه عاشورا با خانواده شهید بیضائی
عکاس: #بهزاد_عزیزپور
🔹تصاویر در لینک زیر:
goo.gl/WVjzE6
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
دیدار فرمانده سپاه عاشورا با خانواده شهید بیضائی عکاس: #بهزاد_عزیزپور 🔹تصاویر در لینک زیر: goo
⚡️روایتی از دیدار فرمانده سپاه عاشورا با خانواده شهید محمودرضا بیضائی؛
🔸سختترین شب پدر شهید با بیقراری کوثرِ بابا
🔸سندِ سختکوشی پاسدار طراز انقلاب اسلامی: قیشلارم سیزیلدیر!
🔗 مشروح گزارش را در yon.ir/GHK3G بخوانید
@Beyzai_ChanneL