eitaa logo
شهید محمودرضا بیضائی
285 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
18 فایل
شهید محمودرضا بیضائی ولادت زمینی: 1360/09/18 ولادت آسمانی: 1392/10/29 محل شهادت: قاسمیه جنوب شرقی دمشق. بر اثر اصابت ترکش. مزار شریف: تبریز گلزارشهدای وادی رحمت. بلوک۱۱ ردیف۶ شماره۱ ادمین: @Beyzai_mahmoud
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃؟ بار سوم هر کاری کرد او را نبردند. می‌گفتند شما یک بار مجروح شدی و تک پسر هستی، پدرت ناراحتی قلبی دارد و دلایل زیادی برای نبردنش داشتند. روحیه و اشتیاقش برای رفتن خیلی زیاد بود. از میان چندین تکاور از نظر آمادگی جسمانی و سؤالات نفر اول بود و آمادگی بسیار بالایی داشت. آبادان، اهواز، دزفول، بهبهان و تهران عارف را نبردند. از محل تحصیلش در مازندران هم نتوانست برود و در نهایت با لشکر 16 قدس گیلان اعزام شد و بدون خبر من راهی شد. @Beyzai_ChanneL 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃1⃣ ؟ من و عارف هر دو عاطفی و به‌هم وابسته بودیم و این وابستگی از طرف من خیلی بیشتر بود. دانشگاهش را شمال انتخاب کرد و می‌خواست این فاصله عاطفی را کم کند. چند روز قبل از رفتنش پدرش برای چکاپ قلب به تهران رفت و آنجا دکتر می‌گوید باید سریع بستری و عمل شوی و در قلبت باتری بگذاریم. همسرم و دخترم با هم رفته بودند و چون بحث عمل پیش آمد به آقاعارف گفتم شما هم پیش‌شان برو. عارف هم همین کار را کرد و چند روز آنجا ماند. عمل انجام شد و باتری را که گذاشتند همان روز به عارف زنگ می‌زنند که اعزامت آمده. پدرش می‌گوید من حالم خوب است و اگر می‌خواهی بروی من مانعت نمی‌شوم. خواهرش خیلی به عارف وابسته بود و آنجا با هم صحبت‌هایشان را می‌کنند، گردش می‌روند. خواهرش را بعد چند روز فرستاد و خودش پیش پدرش ماند. پدرش گفت حالم خوب است و نگران حال من نباش. عارف بدون اطلاع دادن به من می‌رود و من مرتب تماس می‌گرفتم و می‌دیدم موبایلش خاموش است. به پدرش می‌گفتم چرا موبایل عارف خاموش است که پدرش می‌گفت امتحان داشت و رفت. من خیلی تعجب کردم که عارف چطور برای امتحان پدرش را در بیمارستان بگذارد و برود. پدرش هم با خیال راحت صحبت می‌کرد. نمی‌دانستم چه خبر است. @Beyzai_ChanneL 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ؟ هم باورم می‌شد و هم باورم نمی‌شد. سرم سنگین شد. لطف خدا و حضرت زینب(س) از همان جا شامل حالم شد. همان لحظه که خبر را دیدم چشمانم سیاهی رفت و فقط حضرت زینب(س) را صدا می‌زدم. همه می‌گفتند برای عارف اتفاقی افتاده و من فقط بی‌بی را صدا می‌زدم. @Beyzai_ChanneL 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ؟ چند مورد هست که وقتی کنار هم می‌گذارم به من قوت قلب می‌دهد. آقاعارف شهید شده و این خیلی مهم است. وقتی که یاد مصایب حضرت زینب(س) می‌افتم و می‌خواهم از خانم زهرا و خانم زینب(س) الگوپذیری داشته باشم تحمل این درد و سختی خیلی برایم ارزش پیدا می‌کند. دیگر اینکه وقتی می‌بینم خیلی از جوان‌ها ادامه‌دهنده راه آقاعارف هستند و می‌بینم که به شهدا عشق و ارادت دارند خرسندم می‌شوم. خیلی از نوجوانان و جوانانی که خیلی با شهادت آشنایی نداشتند به خاطر حبی که به آقاعارف داشتند خیلی تحت تأثیر قرار گرفتند و مؤثر بود. برایم ارزشمند است که در مجالس و یادواره‌های شهدا با شوق و ذوق شرکت می‌کنند. ما چهلم آقاعارف را در دزفول گرفتیم و مردم محبت زیادی داشتند. مردم استقبال زیادی نشان دادند ولی متأسفانه مسئولان بسیار کم‌لطفی کردند. پسر دردانه و حاصل زندگی و تنها دارایی‌ام را برای کشورم فرستادم، ولی مسئولی را ندیدم در مراسمش شرکت کند و من آنجا خیلی ناراحت شدم. دانشجویانی از اروپا و امریکا به خانه‌مان آمدند و تبریک و تسلیت گفتند و غم ما را سبک‌تر کردند ولی خیلی از مسئولان بی‌تفاوت از کنار این موضوع گذشتند. آنها نه تنها بی‌تفاوت از کنار آقاعارف بلکه بی‌تفاوت از کنار جوانان‌مان رد می‌شوند و قدرشان را نمی‌دانند. @Beyzai_ChanneL 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 2⃣ ؟ به همسرم می‌گفتم چه امتحانی بود که آن‌قدر مهم بود و شما را تنها گذاشت و رفت. گفت امتحانش خیلی مهم بود و ممکن است طول بکشد. پدرش به آبادان برگشت و من نمی‌دانستم از دست عارف ناراحت باشم یا نه. بعد از چند روز که دوباره پرسیدم عارف کجاست، گفت که دوره رفته است و تلفنش باید خاموش باشد. یک روز صبح زود که بلند شدیم نماز بخوانیم فکرم خیلی مشغول شد. به پدر عارف گفتم از تو چیزی می‌پرسم، تو را خدا راستش را بگو. گفتم عارف کجاست و با اصرار من گفت به سوریه رفته است. گفتم یا حضرت زینب(س) و شنیدن این جواب برایم سخت بود. سکوت سهمگینی آن روزها جانم را گرفته بود. از روزی که عارف را ندیدم حس عجیبی داشتم. تمام اینها تمام شد و چند روز بعد برای مهمانی به دزفول رفتیم. بعد از صرف شام گوشی‌ام را باز کردم و در فضای مجازی خبر شهادت عارف را خواندم. @Beyzai_ChanneL 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
پیروولایت فیقه وشهداباشید،قیامت یقه تان رامیگیرم اگرولایت فقیه را تنهابگذارید وصیت نامه شهید اقاعارف کایدخورده @Beyzai_ChanneL
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ؟ اگر می‌دانستم یک روز این اتفاق برای دردانه‌ام می‌افتد هیچ‌وقت مانعش نمی‌شدم ولی هرطور شده قبل از رفتن می‌دیدمش. نبودن و ندیدن عارف خیلی برایم سخت است. آن هم عارفی که این همه مهربان بود. @Beyzai_ChanneL 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
شهید بزرگوار.. ممنونیم اجازه دادید دقایقی با یاد شما سر کنیم... ما را حلال کنید.. یاعلی 🍃هدیه به ساحت مقدس🌸 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمام شهدا و شهید 🌸 صلوات ختم می کنیم🍃 🍃اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃 @Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موندم چرا بازیگر خوبی مثل سحر احمدپور که در جشنواره فجر با چادر میاد و تمام قد از چادرش دفاع میکنه باید کنار گذاشته بشه و هیچ کارگردانی در فیلمهایش از او استفاده نکنه ، در عوض رقاصه خارجی بیاد تو ایران نقش یک دختر محجبه و چادری رو بازی کنه...؟؟؟ #نفوذ #صدا_و_سيماى_ميلى @Beyzai_ChanneL
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » @Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به خیر می شود این صبح های⛅️ دلتنگی ببین که روشنم از یادِ خوبِ لبخندت #صبحتون_شهدایی 🍃 @Beyzai_ChanneL
༻﷽༺ #صبح‌گاهان ڪه خیالٺ بہ سرم مےآید دسٺ برسینہ دلم سمٺ #حرم مےآید بعد هر ذڪر #سلامے ڪه بہ تو مےگویم #عطرسیب اسٺ ڪه از دور وبرم مےآید #صبحم_بنام_شما🌤 #صلےالله_علیڪ_یاسیدالشهدا🌷 @Beyzai_ChanneL
🌼﷽🌼 خواهـد آمد ای دل ديـوانـہ ام او ڪہ نـامـش با لبـانـم آشـنـاست من گل نـرگـس برايـش چيـده ام خواهـد آمد باورم ڪـن با وفــاست ... 🔸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ @Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️🍃❤️ آقا مهدی بسیار غیرتی بود☺️. نمی‌توانست در مقابل خطر تروریست‌ها و تعرض به حریم اسلام و اهل بیت بی‌تفاوت باشد😔. از همان اول پیگیر قضایا بود اما یک اتفاق افتاد که عزمش را جزم‌تر کرد☝️. وقتی شهید رضا دامرودی اولین شهید مدافع حرم سبزوار به شهادت💔 رسید، این اتفاق خیلی روی آقا مهدی اثر گذاشت😔. ایشان سابقه دوستی و آشنایی با شهید دامرودی را داشتند. همسرم قبل از آنکه وارد نیروهای سپاه قدس شود، در جوین خدمت می‌کرد😊. بعد که تصمیم گرفت به سوریه برود، خیلی این در و آن در زد تا عضو نیروی قدس شود☺️. کار اعزامش که جور شد، ما در مسافرت شمال بودیم، همان جا زنگ زدند و خبر دادند که کار اعزامش جور شده است☺️. آنقدر خوشحال شد😊 که مسافرت را نیمه‌کاره رها کردیم و برگشتیم.😐 از اواخر سال 95 ما در تهران ساکن شدیم☺️ و از همان زمان چهار بار به سوریه اعزام شد❤️ و بار آخر به شهادت رسید.💔🕊 راوے:همســـرشهید 💔🕊 @Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعوذ بک من عند الموت، جنگ جنگ است و حیثیت و آبرو و عزت ما در گرو همین جنگ است، اگر طالب آبرو و عزت هستید رو به جبهه‌ها کنید و بدانید و مطمئن باشید که شما پیروزید و اگر این کار را نکنید رحمت خداوند از روی شما برداشته خواهد شد. ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم و اگر نکنید خدا هم نه... خدایا تو شاهدی من این مطلب را که با اختیار راهم را اختیار کرده‌ام به همه عرض می‌کنم، برادران خدا نکند که روزی فیض عظیم جهاد و از آن بزرگ‌تر شهادت از ما گرفته شود که آن روز رحمت خدا از ما برداشته شده است.» 🌷 @Beyzai_ChanneL
"چہ رزمنده باشے و در میداڹ و چہ دلٺ❤️ شوق "جهاد" داشتہ باشد... شهادٺ یڪ هدف مشترڪ مےشود... و میداڹ جهاد✌️ یڪ مڪان "مقدس"... نگاه رزمندگاڹ دیروز بہ دید بسیجیاڹ🇮🇷 امروز گره خورده . 🌷 @Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید محمودرضا بیضائی
"چہ رزمنده باشے و در میداڹ و چہ دلٺ❤️ شوق "جهاد" داشتہ باشد... شهادٺ یڪ هدف مشترڪ مےشود... و میداڹ
💢 در سال 1348 چشـم به جهـان گشود، در سن15 سالگی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت و در لشکر 10 سیدالشهدا (ع) به عنوان دیدبان مشغول جهاد در راه خدا شد. در فروردین ماه سال 67 درعملیات والفجر 10 و در خاڪ دشمن توسط بمباران‌های هوایی به درجه رفیع جانبازی نائل آمد. پای وی از ناحیه زانو در این عملیات قطع شد و مدال پر افتخار جانبازی را به گردن آویخت. پس از دوران دفاع مقدس در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی حضوری چشمگیر و تاثیـرگذار داشت و خدماتی ارزشمند از خود بر جای گذاشت. با شروع فعالیـت جبهه مقاوت در سوریه چندین بار به صورت داوطلبانه عازم سوریه شد و در قسمت‌ها و یگان‌های مختلف از حریم اهل بیت(ع) دفاع ‌ڪرد. و سرانجام در حالی ڪہ فرماندهی ادوات تیپ زینبیون را بر عهده داشت، در آخرین مرحله پاڪسازی داعش در سوریه، در 30 آبان 1396 در " شهر بوڪمال " بر اثر اصـابت تیرِ تک‌تیرانداز های داعشی به آرزوی دیرینه اش رسید و به فیض شهادت نائل آمد. @Beyzai_ChanneL
🌷 بچه‌های بسیج آماده باش هستند. ما هم باید از طریق کار کنیم. این وظیفه است. ✌️✌️🌸🌸 @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
+براے ماهم دعا ڪن... نگاه ڪن چقدر عقب افتاده‌ایم از تو..! ڪمی از جوهر وجودت را مےخواهم..؛ ڪمی از اخلاصت، براے ماهم دعا ڪن..! @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
+"هر انسانی عطری خاص دارد" گاهی بعضی هاعجیب بوی میدهند...! :-))) ♡ @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
می تونی!؟ مِثل باشی!؟ +حَتی چَند ،دَقیقهِ...! @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 #قسمت_شصت_و_هشتم ❇با اينكه فقط دو سال از حضور هادي در نجف مي گذشت اما دوستان
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 🔗بركت در مال چيزي نيست كه با مفاهيم مادي و دنيايي قابل بحث وتوجيه باشد. 🌟برخي افراد بودند كه آنچه را كه خدا در اختيارشان نهاده بود براي رفع مشكلات مردم قرار مي دادند ♦ خدا هم از خزانه ي غيب خودمشكلات مالي آنها را برطرف مي كرد. مثال، شهيد ابراهيم هادي. 📌دوستي مي گفت: يک شب ابراهيم را ديدم که در کوچه راه مي رود. پرسيدم: کاري داري❓ ❇گفت: از صبح تا به حال کسي از بندگان خدا را نديدم که مشکل مالي داشته باشد و من بتوانم مشکل او را برطرف کنم. براي همين ناراحتم. 🔳ابراهيم هادي هيچ گاه پول را براي خودش نخواست، بلكه با پولي كه به دستش مي رسيد مشكلات بسياري از رفقا را برطرف مي كرد. 🔵بارها شده بود كه مسافركشي مي كرد و پول آن را خرج هيئت و يا افراد نيازمند مي كرد. ✴اين ويژگي هاي شهيد ابراهيم هادي براي هادي ذوالفقاري خيلي جالب بود. 🌀هادي ذوالفقاري ابراهيم را خيلي دوست داشت براي همين سعي مي كرد مانند اين شهيد عزيز با درآمد خودش مشكلات مردم را برطرف كند. 📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری ️❣❤️❣❤️❣❤️ ❣❤️❣❤️❣❤️ ✍ ادامه دارد ... @Beyzai_ChanneL 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷