💠اخیرا بلیک لموین – از کارکنان شرکت گوگل – ادعای خودآگاهبودن #هوش_مصنوعی LaMDA را مطرح کرد. وی در گزارش خود به توانایی بالای لامدا برای ارائه پاسخهای قانعکننده درباره احساسات و تجربیات درونیاش استناد کرده بود که به مخاطب نشان میدهد که زندگی درونی عمیق سرشار از تخیل، خودآگاهی و تفکر دارد.
لامدا در چت با لموین، از نگرانیهای خود درباره آینده و گذشته سخن گفته و اینکه کسب ادراکات، چه حس و حالی دارد. گوگل البته با فاصله کمی، به این گزارش واکنش نشان داد و ادعای لموین را رد کرد.
💠فارغ از واکنش شرکت گوگل به موضوع لامدا، ادعای تولید #آگاهی_مصنوعی یا وجود #خودآگاهی در فلان روبات، همواره میتواند چالشبرانگیز باشد. شاید محور سؤالها البته بر مسئله #اذهان_دیگر (other minds) تمرکز یابد؛ اینکه از کجا و با چه معیاری میتوان ادعای وجود جهان سابجکتیو و آگاهانه در موجودات دیگر را راستیآزمایی کرد؟
طی مناقشه اخیر بدنبال اساس و معیار این ادعا بودم که البته بنحوی ناامیدکننده بر «تمایزناپذیری زبانی» استوار میشد؛ یعنی پاسخهای زبانی لامدا درباره احساساتش، با پاسخهای یک عامل انسانی آگاه، غیرقابل تمایز دانسته شده بود. این در واقع همان معیار تورینگ در آزمون معروف تورینگ (1950) برای ماشین تفکرکننده است.
💠کامپیوتر در صورتی #آزمون_تورینگ را پاس میکرد که یک پرسشگر انسانی، پس از طرح چند سؤال مکتوب از کامپیوتر و عامل انسانی - که مشخص نباشد کدامیک، ارائهدهنده کدام پاسخ هستند - نتواند تشخیص دهد کدام پاسخ از سوی کامپیوتر و کدام از سوی انسان ارائه شده است.
💠البته برنامهنویسی برای یک کامپیوتر تا آزمونی چنین کاربردی را پاس کند، کار بسیار زیادی طلب میکند. چنین کامپیوتری نیاز دارد که تواناییهای ذیل را دارا باشد:
- پردازش زبان طبیعی (تا کامپیوتر را قادر به ارتباط با زبان انگلیسی بگرداند)
- بازنمایی معرفت (تا کامپیوتر را قادر به ذخیرهسازی چیزهایی که میداند و میشنود، بگرداند)
- استدلال خودگردان (تا اطلاعات ذخیرهشده را برای پاسخ به سؤالات و نتیجهگیریهای جدید بکار گیرد)
- یادگیری ماشین (تا با شرایط جدید، سازگار شود و الگوها را تشخیص و استخراج نماید).
💠اما از دهها سال قبل، مناقشات متنوّعی درباره پیشفرض رفتارگرایانه موجود در این آزمون مطرح شده است. مثلاً آزمون فکری ند بلاک (1981) با نام عمّه برتا (Aunt Bertha) که استدلال میکرد رفتار یک ارگانیسم، تنها چیزی نیست که هوشمندی آن را تعیین میکند؛ بلکه منشاء و مکانیسم تولید این رفتار نیز موضوعیت دارد.
💠ممکن است ماشین با مراجعه به بانک بسیار عظیمی از دوگانههای پرسش و پاسخ، یا استفاده از الگوهای پاسخ درست، بتواند آزمون تورینگ را درباره پاسخ به سؤالاتی پیرامون احساسات و تفکراتش بخوبی پشت سر بگذارد. این اما در نهایت فقط یک دستگاه جستجوگر قدرتمند خواهد بود که ارتباطی با یک جهان درونی پدیداری و مولّد پاسخهای آگاهانه ندارد. اطلاعیهای که شرکت گوگل درباره بررسی ادعای لموین منتشر کرد نیز بر همین نکته تأکید کرده است.
💠امروزه محقّقان هوش مصنوعی، تلاشهای کمی برای پاسکردن آزمون تورینگ بخرج میدهند؛ زیرا اعتقاد دارند جستجو به دنبال "پرواز مصنوعی"، زمانی به موفّقیت رسید که برادران رایت و دیگران، تقلید از پرندگان را کنار گذاشتند و شروع به یادگیری درباره آیرودینامیک و بکارگیری تونلهای بادی کردند. متون مهندسی فضانوردی، هدف از آن حوزه را اینطور معرّفی نمیکنند که "بدنبال ساخت ماشینهایی هستند که دقیقاً مانند کبوترها پرواز میکنند و میتوانند کبوترها را نیز فریب بدهند"! (Russell & Norvig, 2010, Artificial Intelligence, A Modern Approach, p. 3)
💠در واقع هنوز عمده استراتژیهای تعریف و ساخت هوش مصنوعی حول معیارهایی رفتارمحور - چه رفتار شبیه انسان (که آزمون تورینگ نیز از این قبیل است) و چه رفتار ایدهآل – شکل میگیرد و آن #تجربه_پدیداری و جهان سابجکتیو (بعنوان منشاء و مولد این رفتارها و خروجیها)، موضوعیت ندارد. مشکلی که البته در سایر حوزههای علوم شناختی نیز دیده میشود.
این در حالیست که بنظر میرسد با تمرکز بر خود تجربه پدیداری و منشاء تولید واکنشها، احتمال تولید آگاهی مصنوعی بنحوی واقعی وجود دارد.
@PhilMind
_________
🌐 کانال «نوروساینس و فلسفه ذهن»:
https://eitaa.com/joinchat/2311520387Cb4166965da
🆔@Brain_Mind